دیوارهای بلند بی‌اعتمادی

دیوارهای بلند بی‌اعتمادی

نظر آذر منصوری درباره دیوارکشی های این روزها را بخوانید

دنیای قلم -این روزها زیاد با واژه «دیوار» و «دیواركشی» مواجه می‌شویم. در تازه‌ترین اقدام آن طور كه در خبرها آمده است، پارك مشروطه تبریز هم با دیواركشی، زنانه - مردانه شده است. امیدوارم طرح این چهار نكته موجب شود مدافعان چنین رویكرد جزم‌گرایانه‌ای چشم‌های خود را بشویند و واقعیت‌های جامعه امروز ایران را آن طور كه هست ببینند.  نخست؛ استدلال مدافعان چنین دیوارهایی پیشگیری از تبدیل امر حلال خداوند به حرام است. و لابد با خود فكر می‌كنند كه با این دیواركشی می‌توانند با برخی مفاسد اخلاقی كه در پارك‌ها و مكان‌های عمومی اتفاق می‌افتد و بیشتر از هر چیز به چشم آنها می‌آید، پیشگیری یا مقابله كنند. بنابراین در دسترس‌ترین اقدام مدافعان دیواركشی و این جداسازی‌ها به تعبیر خودشان اسلامی كردن جامعه ایران است. آنها در این ارتباط به احكامی هم استناد می‌كنند كه وظیفه والی شهر است و باید مجری آنها باشند.

 

اما آیا مگر قرار بوده وظیفه حكمرانی كه خود را اسلامی می‌داند در ظواهر و مناسك ساختگی آن هم به ضرب و زور و اجبار خلاصه شود؟ مهم‌ترین و اصلی‌ترین ماموریت هر دولتی حفظ و ارتقای كرامت و امنیت و رفاه شهروندان است. اگر چنین است چگونه جامعه‌ای كه از فقر و فلاكت و تبعیض و ‌توسعه‌نیافتگی رنج می‌برد را می‌توان اسلامی نامید؟ مگر قرار نبود در نظام پس از انقلاب اسلامی دین و دنیای مردم آباد شود؟ وقتی رییس‌جمهور برای توجیه ناكارآمدی‌ها آدرس «بانیان وضع موجود» را می‌دهد، قبل از سراغ بانیان آن رفتن، به زبان بی‌زبانی اعترافی تلخ می‌كند كه وضع موجود برای او هم‌ قابل دفاع نیست. در شرایطی كه كشور از انواع گسست‌ها و شكاف‌ها بین حاكمیت و مردم رنج می‌برد و نشانه اصلی آن هم بی‌اعتمادی به مجموعه حاكمیت در اداره كشور و عبور از بحران‌هاست، این دیواركشی‌ها تنها نتیجه‌ای جز قطور و بلند كردن دیوار بی‌اعتمادی و تولید خشم و‌ نفرت به دنبال نخواهد داشت.  

 

آسیب‌های اجتماعی راه‌حل علمی و كارشناسانه دارد و دقیق‌ترین آدرس آن، قرار گرفتن كشور در مسیر توسعه است. به میزانی كه از توسعه دموكراتیك، متوازن و پایدار فاصله بگیریم باید منتظر شدت یافتن انواع آسیب‌ها و بحران‌های اجتماعی در كشور باشیم.  اصرار بر دیواركشی یعنی اصرار بر پاك كردن صورت مساله كه پیامد آن رفتن سراغ آدرس‌های غلط با آسیب‌ها و مناقشه‌های جدید و بیشتر است. 
 دوم؛ در زمانی كه رهبر فقید انقلاب در قید حیات بودند، عروس امام به ایشان اطلاع دادند كه دانشگاه ما را جداسازی كرده‌اند. امام فی‌الفور دستور پیگیری تا لغو این جداسازی‌ها را دادند. محیط‌های عمومی، اعم‌از دانشگاه‌ها و مراكز علمی و پارك‌ها اجتماعی‌ترین و امن‌ترین موقعیت برای رفتارهای سالم اجتماعی زنان و مردان یك جامعه در كنار یكدیگر است و این نوع جداسازی‌ها نه تنها دغدغه مدافعان جداسازی را حل نمی‌كند، بلكه بر تل و انبوه معضلات زیر پوست شهر خواهد افزود. به خصوص در جامعه متنوع و‌ متكثر ایران كه به رغم همه این تفاوت‌ها و نارضایتی‌ها در كنار یكدیگر به مسالمت‌آمیز‌ترین وجه ممكن زندگی می‌كنند. این دیوار آتشی جدید بر خواهد افروخت.


سوم؛ خوب است مدافعان این جداسازی‌ها و دیواركشی‌ها نظرات مردم را هم جویا شوند. به راستی و در عالم واقع چند درصد مردم ایران موافق این دیواركشی‌ها هستند؟ (من نمی‌دانم) اگر قرار است نظر ولی‌نعمتان در سیاستگذاری‌ها اعمال شود. آیا دیواركشی هم نماد دیگر تك صدایی و اقلیت سالاری است؟
چهارم؛ وجود پارك‌های اختصاصی زنان در بسیاری از جوامع، امری مرسوم است. در كشور ما هم‌ چنین پارك‌هایی وجود دارد و كاربری خاص خود را هم دارد. اما كاربری پارك‌های عمومی، با توجه به استفاده جمع‌های خانوادگی و دوستانه در آن است. جمع‌هایی كه پارك‌ها را محیطی امن و توأم با آرامش برای گذراندن لحظات خارج از خانه تشخیص و ترجیح می‌دهند. با جداسازی‌ها این محیط عمومی را از خانواده‌ها سلب می‌كنید. و حرف آخر اینكه مخاطب بیرونی وقتی به این نوع اقدامات از طرف حاكمیت نگاه می‌كند، بیش از پیش به این واقعیت تأسف‌بار پی می‌برد كه گویی جامعه و حكومت ایران در دو دنیای دور از هم و كاملا بیگانه با یكدیگر زندگی می‌كنند.
آذر منصوری- اعتماد
 

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.