یادداشتی بر اثر
نوشته مینو بدیعی روزنامه نگار برای سالمرگ دافنه دوموریه

یادداشتی بر اثر "بی دلیل"

اثر "بی دلیل" بدین شکل آغاز می‌شود که یک بانوی بسیار ثروتمند که زندگی بسیار خوبی دارد و در عین حال همسرش بسیار عاشق اوست دست به خودکشی می‌زند و با نوشتن تنها یک خط برای همسرش با این عنوان که " عزیزم مرا ببخش قدم به آستانه مرگ می گذارم."

دنیای قلم -

مینو بدیعی: روزنامه نگار- نوزدهم آوریل سالمرگ دافنه دوموریه نویسنده نامدار است که اثر مشهور او به نام "ربه کا" چهره شاخصی از او در ادبیات جهان ساخته است. من این اثر او را خیلی وقت پیش خوانده‌ام اما اثر چندان ناشناخته‌ای ‌از او با عنوان "بی‌دلیل" که نگاه روانکاوانه‌ای به شخصیت یک زن دارد و در عین حال مفاهیم روانشناسی انسانی در آن بارز است بیشتر مرا جلب کرده.
 اثر "بی دلیل" بدین شکل آغاز می‌شود که یک بانوی بسیار ثروتمند که زندگی بسیار خوبی دارد و در عین حال همسرش بسیار عاشق اوست دست به خودکشی می‌زند و با نوشتن تنها یک خط برای همسرش با این عنوان که " عزیزم مرا ببخش قدم به آستانه مرگ می گذارم."

این بانو باردار بوده و لحظات خیلی خوشی را در کنارهمسرش می‌گذراند و واقعا جای شگفتی بود که این بانوی سعادتمند خودکشی کند. همسرش یکی از سرمایه داران به نام بوده  که برای کشف ماجرا یک کاراگاه خصوصی را استخدام می‌کند.
کاراگاه طی تحقیقات مفصلی که بر پایه دانش روانشناسی و روانکاوی قرار دارد درباره گذشته آن بانو تحقیق می‌کند که در این تحقیقات مفصل که به روش کاملا دراماتیک و با بهره گیری از تعلیق در بافت دراماتیک ادبیات داستانی نوشته شده است، در می‌یابد که این بانو، دختر یک کشیش بوده که در نوجوانی به وسیله یک جوان کولی ولگرد در حالت مستی مورد تجاوز قرار می‌گیرد. 
در این تجاوز دختر نوجوان ۱۵ ساله بار دار می‌شود و بدون اینکه خودش بداند که به او تجاوز شده، پدرش او را به نقطه‌ای دور می‌فرستد که فرزندش را به دنیا بیاورد و دخترک فکر می‌کرده که مانند مریم مقدس باردار شده و خلاصه کودکش را به دنیا می‌آورد که موهایی کاملا سرخ داشته و این دختر عاشق فرزندش که می‌اندیشد پدرش خداست، می‌شود. بعد از چند ماه که کودک به کمک پرستاران پرورش داده می‌شود، کشیش یعنی پدر بزرگ کودک او را تحویل گرفته و به پرورشگاه می‌دهد.
وقتی مادر سراغ کودکش را می‌گیرد پرستاران به او می گویند فرزندت فوت شده است. ناگهان دختر جیغ می کشد و بیهوش می‌شود. پس از به هوش آمدن او حافظه خود را از دست می‌دهد...
این داستان آنقدر روانکاوانه و هوشمندانه است که بعد از طی 15 سال این دخترکه با مرد ثروتمند ازدواج کرده حافظه خود را بد‌دست می‌اورد که خود حکایتی دیگر دارد.  

منیع: اینستاگرام مینو بدیعی


 

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.