دنیای قلم -سیدعلی مجتهدزاده : روز سهشنبه دانشگاه شریف چهره دیگری از خود نشان داد. چند صد دانشجوی معترض گردهم جمع شدند، شعار دادند و حتی ترانههای غیرمجاز خواندند، به شرایط فعلی كشور و این دانشگاه اعتراض شدیدی را مطرح كردند و حتی همراهی برخی اساتید دانشگاه را نیز كنار خود دیدند.
این چهره دانشگاهی بود كه در هفتههای اخیر تبدیل به یكی از مهمترین مراكز اعتراض در كشور و البته خشونتهای متقابل زیادی شده بود. چه از نوع خشونت كلامی در شعارهای گاه بیادبانه و چه خشونت فیزیكی طرفهای درگیر. روز سهشنبه نه معترضان دانشگاه شریف كمتر شده بودند، نه پاسخ مثبتی در قبال اعتراضات خود دریافت كرده بودند كه فرض كنیم از نظر ذهنی آرامتر بودند و نه حتی در شرایط كور تغییر محسوسی دیده میشد، اما همان جمع معترضی كه تجمعات به مراتب كم تعدادتر آنها در روزهای قبل به شدیدترین التهابات و حتی خشونتها منجر میشد، در این روز در آرامش و بدون كوچكترین حاشیه خاصی تجمع كردند. تنها عاملی كه در این میان تغییر كرده بود تنها یك چیز بود؛ به رسمیت شناختن حق اعتراض دانشجویان و دادن مجوز به آن. در واقع پذیرش یك بخش از حقوق قانونی دانشجویان چنین تغییر بزرگی در نوع فضای حاكم در دانشگاه ایجاد كرد.
گره بسیاری از مسائل كشور نه فقط در برهه كنونی بلكه در سالیان متمادی اخیر دقیقا همین است؛ به رسمیت شناختن حقوق گروهها و اقشار مختلف شهروندان. این عامل ساده تفاوتهای بنیادینی در فضای حاكم بر كشور ایجاد میكند و نمونه رویداد روز سهشنبه دانشگاه شریف تصدیقكننده همین ادعاست. مساله این است كه آنچه كه میگوییم حقوق بنیادین مردم و شهروندان كشورمان در قانون اساسی و قوانین موضوعه دیگر است. تجارب و آثار توجه و اعمال حقوق قانونی مردم در مقاطع مختلف نیز همواره ثابت كرده كه قانونگذار در اعطای این حقوق و منع برخی برخوردها و محدودیتها در این زمینه، چشماندازی منطقی و متعادل را درنظر داشته است. همانطور كه یك مجوز ساده برپایی تجمع اعتراضی در دانشگاه شریف میتواند چهره تجمعات در این دانشگاه را به فاصله چند روز، از یك چهره كاملا خشن به سمت یك وضعیت تقریبا آرام تغییر دهد، اجرای عملی و درست قوانینی مانند اصل 27 قانون اساسی نیز به طریق اولی در كشور چنین خواهد كرد. در سالیان بسیار طولانی و به دفعات مكرر تقریبا تمام نتایج برخورد سلبی و عموما خشن انتظامی-امنیتی-قضایی با اعتراضات اقشار گوناگون آزموده و هر بار بخشهای مهمی از اعتراضات و مطالبات شهروندان با توجیهات امنیتی به مسائل غیرمنطقی ارتباط داده شده است. ما تقریبا در تمام دهههای گذشته اعتراض چشمگیری نداشتیم كه سیستم آن را با ربط دادن به طراحی دشمنان و معاندان خارجی توجیه نكرده باشد.
نتیجه این رویكرد نیز تاكنون نه امنیت و آرامش پایداری برای كشور به همراه داشته و نه اعتماد و رضایت عمومی. در قوانین و همینطور ساختارها و رویههای اجرایی كشور ایرادات بسیار فراوانی وجود دارد كه برای رسیدن به شرایط مطلوب نیازمند اصلاح و تغییرات اساسی است. اما در همین مجموعه قوانین فعلی با تمام ایراداتش همچنان ظرفیتهای روشنی برای بهبود اوضاع جامعه هست كه میتواند اوضاع را كل مملكت را به همان سرعت و كیفیتی كه در دانشگاه شریف شاهدش بودیم، آرام كند. در واقع موضوع آنقدر واضح و روشن و مسیر درست آنچنان مشخص است كه هر توضیحی برای توصیه به باز كردن فضای عمومی كشور منطبق با همین قوانین فعلی، توضیح واضحات به نظر میرسد. تنها در این میان حاكمیت است كه باید عزم خود را برای آزمودن مسیری متفاوت در چارچوب همین قوانین جزم كند. آنچه در دانشگاه شریف تجربه شد نشان میدهد جامعه ایران هنوز در مرحلهای قرار دارد كه میتوان با همین امكانات حقوقی-ساختاری فعلی و آزاد كردن ظرفیتهای قانونی مسكوت مانده، آرامش و همزیستی مسالمتآمیز را به آن برگرداند. تنها كافی است به همان اندازه كه قوانین «شهروندان» را به رسمیت میشناسند و برای آنها امكاناتی از نظر شأنیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفتهاند، حاكمان و مسوولان كشور نیز این شأنیت را در عمل به رسمیت بشناسند.
مردم ایران اعتراض و مطالبه آرام، مودبانه، متین و خشونت پرهیز را به خوبی بلد هستند و تاریخ كشور ما چنین چیزی را نشان میدهد. تنها كافی است كه به زور و برخلاف تمام حقوق قانونی شهروندان، نیرو یا نیروهایی در جهت تشدید دو قطبیها و تقابلها و افزایش عصبیت عمومی وارد این صحنه نشوند تا هر كس بهجا و در اندازه سهم خودش، حرفش را بزند. ما كه در این كشور سالها تجربه برخورد سلبی، انكارآمیز و عموما خشن با اعتراضات و تجمعات را آزمودهایم. بد نیست مسوولان برای چند روزی مانند تجمع سهشنبه دانشگاه شریف، مسیر متفاوتی كه قانون هم آن را قبول دارد در این خصوص بیازمایند.