تئوری مقاومت فلسطینیان
در بهار عربی، دنیای غرب با جدیت به دنبال براندازی رژیم سوریه و سرنگونی بشار اسد بودند. ماجرا از حركات اعتراضی شروع شد و در ادامه به ناآرامیهای فراگیر منجر و در نهایت به مبارزه مسلحانه وسیع علیه اسد بدل شد.
دنیای قلم - اسماعیل گرامیمقدم: رخدادی كه این روزها در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است برای جهانیان غیرمنتظره بود و اسراییل و حامیانش را در بهت و حیرت فرو برد. این رخداد، اما حادثهای نیست كه ناگهانی یا با پشتیبانی كامل یك كشور رخ داده باشد. بلكه فرآیندی است كه به صورت تدریجی شكل گرفته تا نهایتا به مرحله فوران و جهش رسید. در واقع 75 سال ستم صهیونیستها علیه ملت مظلوم فلسطین ریشه بسیاری از مشکلات فعلی است. برخی حركات ایذایی یا مبارزات مقطعی در میان فلسطینیان طی دهه اخیر، عملا از تئوری مقاومتی سرچشمه گرفت كه رهبری جمهوری اسلامی آن را مطرح كرد. این تئوری طی سالها تبدیل به حركت مقاومت در منطقه شد. حركتی كه نه فقط در سرزمینهای اشغالی منشأ تحول شد بلكه جامعه اسلامی را هم با مسیر تازهای روبهرو ساخت. تئوری مقاومت 3دستاورد مهم را طی دهه اخیر ثبت كرده، دستاوردهایی كه دوست و دشمن به آن اعتراف میكنند و آن را قبول دارند.
1) در بهار عربی، دنیای غرب با جدیت به دنبال براندازی رژیم سوریه و سرنگونی بشار اسد بودند. ماجرا از حركات اعتراضی شروع شد و در ادامه به ناآرامیهای فراگیر منجر و در نهایت به مبارزه مسلحانه وسیع علیه اسد بدل شد.
2) دومین دستاورد زمانی نمایان شد كه داعشیها برنامه ایجاد امارات اسلامی در عراق و سوریه را آغاز كردند؛ برنامهای كه تا مرزهای ایران هم كشیده شد و برخی نگرانیها را ایجاد كرد. در همان زمان هم مقابله با داعش با تكیه بر محور مقاومت دنبال شد و به پیروزی رسید.
3) سومین دستاورد مهم مقاومت در سرزمینهای اشغالی به منصه ظهور رسید؛ سرزمینی كه صهیونیستها سالها و دهههای متمادی در آن ساختارسازی نظامی و امنیتی برقرار ساخته و گنبد آهنینی برپا ساخته بودند. اما جوانان حماس این هیمنه را از هم گسیختند و اسراییل را با چالشهای جدی مواجه ساختند.
با آغاز عملیات توفانالاقصی، اسراییل و برخی رسانههای غربی تلاش كردند انگشت اتهام را متوجه ایران كنند. اما ایران همواره اعلام كرده، هرچند از حمایت مردم مظلوم فلسطین ابایی ندارد، اما فلسطینان با تكیه بر ظرفیتهای داخلی و با بهره گرفتن از گفتمان مقاومت است كه توانستهاند ضربات پی در پی به پیكره اسراییل وارد سازند. اگر فلسطین حامی دارد، اسراییل هم دامنه وسیعی از حامیان شرقی و غربی را در كنار خود دارد و از ظرفیتهای نظامی، تسلیحاتی، اقتصادی و... آنها بهره میبرد. یكی از پیامدهای مهم عملیات توفان الاقصی این بود كه موفقیت نظریه مقاومت در جهان اسلام تثبیت شد و نشان داد كه مقاومت بهترین راه برای كسب دستاوردهای بنیادین است.
4) موضوع مهم بعدی به اغما رفتن ایده صلح ابراهیم است. اسراییل و حامیان غربیاش به دنبال آن بودند از طریق ایده صلح ابراهیم، فلسطین اشغالی را دور بزنند و با جهش از فلسطین با كشورهای مسلمان عربی و حاشیه خلیجفارس ارتباط نزدیك برقرار سازند. بدون اینكه تن به برگزاری رفراندوم و همهپرسی دهند كه این راهبرد هم با شكست مواجه شد. پیامد بعدی این رخداد آن است كه كشورهای اسلامی در سالهای اخیر در مواجهه با موضوع فلسطین یا سكوت میكردند یا اینكه فاصله خود را با این كشور حفظ میكردند، اما در رخداد اخیر نتوانستند نسبت به موضوع بیتفاوت باشند و بیانیههایی در حمایت از فلسطین صادر كردند. اقناع افكار عمومی جهان اسلام موضوع مهمی است كه پس از این عملیات بیشتر عینیت پیدا كرده است. بسیاری از شهروندان مسلمان در كشورهای مختلف طی سالهای گذشته مایل به حمایت از فلسطین بودند اما موانعی پیش روی آنها قرار داشت كه پس از رخدادهای اخیر به نظر میرسد بخش قابلتوجهی از این موانع برداشته شدند.
مسلمانان متوجه شدند رژیمی كه نه به مذاكره تن میدهد، نه حاضر به برگزاری رفراندوم است و نه تشكیل كشور دیگری را تحمل میكند، باید با نقد و اعتراض و مخالفت مواجه شود. تمام این دستاوردهای برآمده از تئوری مقاومت و تلاش
در راستای ظرفیتسازیهای داخلی برای فلسطینیان است.
5) با این توضیحات اما این پرسش مطرح میشود كه ایران چگونه میتواند به گونهای رفتار كند كه هم دستاوردهای حماس و فلسطینیان حفظ شود و هم منافع ملی و امنیتی ایرانیان مورد تهاجم و خدشه قرار نگیرد. پس از حمله روسیه به اوكراین در یادداشتی كه در «اعتماد» نسبت به رویكرد ایران در مواجهه با موضوع روسیه و اوكراین در پیش گرفته است، نقدهای جدی را مطرح كردم. امروز هم معتقدم ایران با اتخاذ یك دیپلماسی قوی و كارآمد به گونهای رفتار كند كه منافع ملی ایران و مقاومت تامین شود. ایران میتواند به طرفهای مقابل بقبولاند كه راهی جز رفراندوم با حضور همه طرفهای حاضر در سرزمینهای اشغالی برای شكلدهی به یك حاكمیت فراگیر وجود ندارد.
6) این سیاستورزی در حوزه دیپلماسی جمهوری اسلامی به مسائل داخلی ایران هم تاثیرگذار است. اینگونه نیست كه سیاستهای بیرونی یك نظام سیاسی، بدون تاثیر بر سیاستهای داخلی آن باشد. همانطور كه رخدادهای داخلی كشور بر مناسبات بیرونی اثرگذار هستند. در ماجرای فوت مهسا امینی این ارتباط و نزدیك به عینه مشخص شد؛ بسیاری از مجامع بینالمللی نسبت به رخدادهای پس از فوت مهسا امینی واكنش نشان دادند و حتی ایران از برخی كمیسیونهای سازمان ملل اخراج شد. درخصوص مساله فلسطین هم در شرایطی كه ایران از برگزاری همهپرسی در فلسطین اشغالی دفاع میكند، باید در داخل هم از این ظرفیت استفاده كند تا چالشهای كشور حلوفصل شوند. در همسایگی ایران كشور تركیه اخیرا انتخاباتی با مشاركت اقشار مختلف برگزار كرد و بیش از 80درصد مردم تركیه در این انتخابات مشاركت كردند. اساسا مردم ایران مردمی آزادیخواه هستند و همواره از مظلوم دفاع میكنند. برای این مردم باید زمینه مشاركت و حضور بیشتر فراهم شود. حاكمیت ایران هم همانگونه كه خشونت اسراییلیها را محكوم میكند در صحنه داخل هم باید از رفتارهای سلبی، خشن و تند پرهیز كند. اقتدار حاكمیت با انعطاف، به رسمیت شناختن آزادی و تلاش برای تحقق مطالبات مردم شكل میگیرد. اقتدار سیستم با خشونت و رفتارهای سلبی و بگیر و ببند حاصل نمیشود.