دنیای قلم - علی مجتهدزاده : سالهای درازی است كه كشور با نوعی بینظمی و به هم ریختگی در سطح ماموران انتظامی و افرادی كه دارای مسوولیت در حوزه تامین امنیت عمومی هستند، مواجه است.
مساله «لباس شخصی»ها و دایره وسیع امكان اقدامات و همین طور مصونیت نانوشته آنها موضوعی است كه تاكنون درباره ابعاد سیاسی، حقوقی و اجتماعی آن بحثهای فراوانی در گرفته اما همچنان اصل مساله به قوت خود باقی است. موضوع دیگر كه در هفتههای اخیر هم به كرات چهره خود را نشان داد رفتارهای فراقانونی یا غیرقانونی برخی ماموران رسمی انتظامی است كه با پیگیری متناسب قضایی مواجه نمیشوند. حدود سه هفته است كه در كشور از پدیدهای به نام «پلیسنما» توسط مقامات رسمی یاد شده اما بهرغم همه برخوردهای صورت گرفته در این مدت حتی یك مورد بازداشت و دستگیری افرادی كه در لباس پلیس اقدام به رفتارهای غیرقانونی كردهاند، گزارش نشده است.
آن هم در حالی كه فیلمها و تصاویر بسیار زیادی از این نوع رفتارها وجود دارد كه اصولا از نظر قانونی باید پیگیری میشد. در هفتههای اخیر اما واژه دیگری هم وارد ادبیات انتظامی كشور شده و آن «نیروهای حافظ امنیت» است. میبینیم كه مقامات رسمی زیادی و حتی رسانههای متعددی از این تركیب برای اشاره به افراد كنترلكننده اعتراضات و مقابلهكننده با تجمعات استفاده میكنند. اما اینها چه كسانی هستند؟ به كدام ارگان تعلق دارند؟ و وقتی از «نیروهای حافظ امنیت» حرف میزنیم دقیقا از كدام دسته ماموران دولتی سخن میگوییم؟ طبق قانون نهادهای عملكننده در تجمعات و اعتراضات تعریف مشخصی دارند. نیروی انتظامی، بسیج و سپاه هر كدام طبق شرایطی میتوانند در این زمینه عمل كنند. عمل آنها هم باید منوط به رعایت چارچوبها و موازین قانونی و مقررات خاص نظامی در این شرایط باشد. به عبارتی آنها كه برای مقابله با اعتراضات به خیابان میآیند همزمان دارای مسوولیتهای مشخص قانونی و محدودیتهای تعیین شدهای در رفتار خود با معترضان هستند و در صورت بروز خطا باید مطابق قانون جوابگوی آن باشند. اما توصیف ماموران مقابلهكننده با اعتراضات با عنوان «نیروهای حافظ امنیت» ابهامی جدی در نسبت این افراد با نهادهای قانونی ایجاد میكند. به طور مثال وقتی گفته میشود فلان نیروی حافظ امنیت فلان اقدام را انجام داد یا با فلان تهدید توسط معترضان مواجه شد، سوال این خواهد بود كه این نیروی حافظ امنیت كیست؟ پلیس است؟ بسیجی است یا نیروی سپاه؟ به واقع چرا عنوان سازمان متبوع این نیرو اعلام نمیشود و چه منعی برای اعلام نام سازمانی كه آن مامور وابسته به آن است، وجود دارد؟
در واقع اتفاقی كه ذیل انتساب این نام به ماموران انتظامی و امنیتی حاضر در خیابان رخ میدهد، یادآور همان موضوع لباس شخصیهاست. یعنی ایجاد گروهی كه ارتباط سازمانی آن برای شهروندان مشخص و روشن نیست. هیچ دلیلی وجود ندارد كه مقامات و مراجع رسمی ماموران حاضر در خیابان را بدون عنوان سازمانی مشخص و قانونی آنها مانند پلیس، بسیج یا سپاه تحت عنوان مبهم و تعریف نشده «نیروهای حافظ امنیت» یاد كنند.
همین ابهام است كه زمینه برخی از رفتارهای خلاف قانون در جریان برخورد با معترضان را گسترش میدهد. نمونه آن اجبار چند بازداشت شده توسط ماموران برای خواندن سرود سلام فرمانده است. این اقدام صراحتا یك كار غیرقانونی است و باید مشخص شود كه مرتكبین آن مربوط به كدام مرجع كنترلكننده نظم عمومی در جریان اعتراضات هستند. وقتی از این ماموران با عنوان مبهم و خارج از قانون «نیروهای حافظ امنیت» یاد میشود در همان گام اول منجر به تعطیلی پیگرد قانونی این دست ماموران خواهد شد.
بنابراین لازم است در شرایطی كه درباره رفتارهای ماموران حاضر در خیابان حرف و حدیثها و انتقادات بسیار زیادی مطرح است، ضرورت دارد تا درباره انتساب سازمانی گروههای مختلف این ماموران بدون ابهام و طبق همان تعاریف قانونی و سازمانهایی كه مسوولیت مشخص دارند، سخن گفته شود. چرا كه عنوانهای مبهم و جدید تنها این گمانه را ایجاد میكنند كه قرار است هویت سازمانی و خطاهای برخی افراد تحت این عناوین به حاشیه برود.