نان و آب، رؤیای گمشده کودکان غزه
عذرا فراهانی- در گوشههایی از این جهان که ما آن را متمدن مینامیم، کودکانی هستند که نان و آب را نه حق، که رویا میدانند. غزه، این نوار باریک در محاصره، امروز به گورستان خاموش کودکیها بدل شده است؛ جایی که کوچکترین صداها، صدای مرگ است.
دنیای قلم -بر پایه گزارشهای سازمان ملل، بیش از ۵۵۰ هزار کودک در غزه با سوءتغذیه شدید دستوپنجه نرم میکنند. آمار تکاندهندهتر آنجاست که سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده: از هر چهار کودک، سه نفر دچار گرسنگی حاد هستند و آب آشامیدنی سالم تقریباً در دسترس هیچیک نیست.
تصویرش را تصور کن: کودکی که پیش از آنکه واژه «زندگی» را بیاموزد، معنای «مرگ» را در چشمان خویش خوانده است. کودکی که به جای دفتر مشق، با کاسهای خالی به انتظار آب ایستاده. در بیمارستانهایی که دیگر بیمارستان نیستند، بلکه پناهگاه ناامیدیاند، هر روز، کودکی از تشنگی یا سوءتغذیه جان میدهد؛ بیآنکه حتی نامش در تیتر خبری ثبت شود.
سازمان ملل، وضعیت فعلی غزه را «فاجعه انسانی بیسابقه» توصیف کرده است. بانک جهانی میگوید اقتصاد این منطقه عملاً فروپاشیده و حتی غذاهای انسانی، به کالاهای نایاب تبدیل شدهاند. مادرانی دیده میشوند که در پناه آوارها، تکههای نان خشک را میان کودکان تقسیم میکنند و در نهایت، سهم خود را از گرسنگی میخورند.
سازمان بهداشت جهانی، غزه را بزرگترین اردوگاه مرگ خاموش کودکان در قرن بیستویکم نامیده است؛ اردوگاهی که نه دیوار دارد، نه سقف؛ تنها خاک و دود است و نالههای گمشده در ویرانهها.
تصور کن: کودکی، در کنج ویرانهای، با دستهایی کوچک، مشتی خاک را به دهان میبرد، شاید گرسنگی مهلک خود را لحظهای فریب دهد. مادری که برای کودکش به جای لالایی، صدای بمبها را زمزمه میکند. بیمارستانهایی که در آن، نه دارویی هست و نه پزشکی که به آن کودک سرم وصل کند.
در سایه محاصرهای که بیش از ۱۷ سال ادامه دارد، اکنون غذا و آب، به اسلحهای خاموش بدل شدهاند. کامیونهای حامل کمکهای بشردوستانه، پشت مرزها صف کشیدهاند، اما کودکان غزه، پیش از رسیدن نان و دارو، جان میدهند.
از میان این کودکان، حتی نام بسیاری در آمارهای رسمی ثبت نمیشود. آنها «بینامترین مردگان این جنگ» هستند؛ کودکان گمنامی که نای گریه هم ندارند.
اگر مرگ، پیشتر با گلوله یا بمب میآمد، این روزها با قحطی، تشنگی و بیماریهای واگیر سراغ کودکان غزه میآید. صدای این مرگ اما، خاموش است؛ در پس فریادها و سیاستها، جایی برای شنیده شدنش نمانده است.
در عصری که بشر به مریخ سفر میکند، کودکان غزه به دنبال آب میگردند.
بگذار حقیقت را عریان بگوییم: غزه نه میدان نبرد، که شکنجهگاهی است برای کودکیهایی که زنده نمیمانند تا بزرگ شوند.
و جهان، همچنان نگاه میکند.