از طناب دار تا ضربه قمه؛ پایان تلخ یک اعدامی بخشیده شده

از طناب دار تا ضربه قمه؛ پایان تلخ یک اعدامی بخشیده شده

تحلیل و روایت یک چرخه خشونت که قربانی می‌سازد و اصلاح نمی‌کند.

دنیای قلم - عذرا فراهانی- در روزگاری که «بخشش» می‌تواند به‌عنوان بزرگ‌ترین فضیلت انسانی ستوده شود، هنوز خشونت راه خود را پیدا می‌کند و گاه، قربانی را از میان نجات‌یافتگان برمی‌گزیند. پرونده سعید، قاتلی که پس از بخشش اولیای دم از پای چوبه دار بازگشت، اما تنها ۱۱ روز بعد به قتل رسید، نه فقط یک خبر جنایی، که روایت روشن یک دور باطل از خشم، قدرت‌طلبی، و ناکامی در اصلاح اجتماعی است.

ماجرا از دی‌ماه ۱۳۹۸ آغاز شد، آن زمان که درگیری میان دو راننده مسافرکش، بر سر سوار کردن یک مسافر ساده، به مرگ یکی از آن‌ها ختم شد. سعید، متهم این قتل، خود را به پلیس معرفی کرد، اعتراف کرد، اشک ریخت و گفت که همه‌چیز در لحظه‌ای از کنترلش خارج شده است. در نهایت، او به قصاص محکوم شد و حتی یک‌بار پای چوبه دار رفت، اما بخشش فرزندان مقتول، زندگی دوباره‌ای به او بخشید. 
اما پایان این داستان، نه رهایی بود و نه بازسازی. سعید، با نیتی نیک از زندان بیرون آمد. او نذر کرده بود به نیازمندان کمک کند و هر شب برای رساندن آذوقه به محله‌های محروم می‌رفت. اما در شب یازدهم، در یکی از این محله‌ها، به دلیل اعتراض مردی به نام «فردین» که نمی‌خواست کسی در محله‌اش «باعث ازدحام» شود، درگیری تازه‌ای رخ داد. درگیری‌ای که با ضربات قمه پایان یافت و سعید، این‌بار در نقش قربانی، جان داد.

اما این پایان تراژدی نبود. قاتل دوم، فردین، که خود اعتراف کرد تنها می‌خواسته «بترساند»، چند روز پس از ورود به زندان در درگیری‌ای دیگر به قتل رسید؛ این‌بار توسط زندانی‌ای که به خاطر نپرداختن مهریه زندانی شده بود. حالا او متهم به قتل است و چرخه‌ای که با یک خشم لحظه‌ای آغاز شده بود، دست‌کم چهار قربانی گرفته است.

در این روایت، قاتل، قربانی است. قربانی، قاتل می‌شود. و عدالت، در پیچ‌وخم احساسات، خشونت، بی‌تدبیری و ضعف ساختارهای اصلاحی، سرگردان است. چه‌چیز در جامعه‌ای که باید پذیرای بازگشت مجرمان توبه‌کار باشد، منجر به آن می‌شود که بخشش، به فرصت زندگی دوباره بدل نشود؟ چه سازوکاری می‌تواند تضمین کند که آزادی، منتهی به مرگ مجدد نشود؟

پرونده سعید، سندی دیگر است بر این واقعیت که عدالت کیفری، اگر با اصلاح اجتماعی، آموزش، حمایت روانی، و تقویت حس همبستگی همراه نباشد، تنها صورت‌مسأله را پاک می‌کند. آنچه باقی می‌ماند، خشمی است که به شکل‌های تازه سر باز می‌کند. و این‌چنین، مردی از طناب دار پایین می‌اید و با قمه کشته می‌شود، قاتش هم  هم در زندان به قتل می‌رسد تا چرخه خشونت همچنان به کار خود ادامه دهد. 
 

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.