تردستی لاوروف و سادهاندیشی ما
دستگاه وزارت خارجه ما باید بداند كه نماینده منافع ایران است، نه نماینده روسیه در ایران!
دنیای قلم -ابوالفضل فاتح: روز گذشته خبری در سایت رسمی وزارت خارجه از گفتوگوی تلفنی آقای امیر عبداللهیان با سرگئی لاوروف منتشر شد. در این خبر آمده است: «سرگئی لاوروف بار دیگر تصریح كرد، روسیه صمیمانه و صادقانه و بدون قید و شرط به تمامیت ارضی ایران احترام میگذارد و این موضع غیر قابل تغییر مسكو است».
این گزارش، از سوی برخی خبرگزاریهای داخلی نیز بازنشر شد و حتی برخی از آن به بازپسگیری و اصلاح موضع روسیه یاد كردند. با توجه به تجربه چندماه پیش كه شاهد انتشار اخباری دستكاریشده از مواضع روسیه در داخل كشور بودیم، كنجكاوانه سری به وبگاه وزارت خارجه روسیه زدم. متاسفانه حدسم درست بود. در خبری كه تا این لحظه سایت وزارت خارجه روسیه به زبان روسی و انگلیسی از گفتوگوی دو وزیر خارجه منتشر كرده است، هیچ اشارهای به جمله یادشده، چه به صورت مستقیم و چه به صورت تلویحی نشده است و حتی یك كلمه درباره تمامیت ارضی ایران متنی وجود ندارد و این جمله صرفا در وبگاه وزارت خارجه ایران آمده است. دلیل تفاوت دو متن رسمی چیست؟ اگر روسها چنین مواضعی را اعلام كردهاند، اما در اسناد رسمی علنی خود منتشر نمیكنند، چه مفهومی دارد؟
و اگر چنین نگفتهاند، چرا در وبگاه وزارت خارجه ایران اینگونه نقل میشود؟ ممكن است گفته شود كه روسها به شكل خصوصی این مواضع را بیان كردهاند. این عذر درستی نیست. نمیتوان پذیرفت روسیه درباره جزایر سهگانه با اعراب اطلاعیه علنی و رسمی بدهد، اما با ایران خصوصی و غیررسمی سخن بگوید. این نكتهای است كه از آن باید به عنوان دكان دو نبش دیپلماسی روسی و سادهاندیشی دستگاه وزارت خارجه ایران یاد كرد. در حسننیت وزارت خارجه و اهتمام به تمامیت ایران عزیز تردیدی نیست، اما در این خصوص و به دلایل نامعلوم و معلوم، گویا وزارت خارجه ایران و رسانههای همسو، بیشتر تلاش خود را معطوف به كنترل خشم مردم ایران نسبت به مواضع روسیه كردهاند و به جای فشار بر روسیه برای تصحیح مواضع غلط، به توجیه افكار عمومی مردم ایران میپردازند.
حال آنكه دستگاه وزارت خارجه ما باید بداند كه نماینده منافع ایران است، نه نماینده روسیه در ایران! و چنین رویكردی موجب جری شدن روسها و بیاعتمادی مردم خواهد شد.
ثانیا، در همین نقل قول وبگاه وزارت خارجه ایران از لاوروف، نكته ظریفی وجود دارد و آن اینكه هیچ اشارهای به جزایر سهگانه در بیان لاوروف نشده است. صرفا از احترام به تمامیت ارضی ایران سخن به میان آمده كه یك بیان كلی است و بعید است وزارت خارجه تفاوت در معنی این سخن را نداند. بار قبل نیز همین سخن از زبان یكی از مقامات وزارت خارجه روسیه در دیدار با سفیر ایران اعلام شد، در حالی كه در هیچ سند وزارت خارجه روسیه به آن اشاره نشده بود و ثانیا، هیچ بار معنایی یا خروجی مشخص دیپلماتیك نداشت و لذا شاهد بودیم كه روسها در نشست مراكش، خطای چند ماه پیش خود را تكرار كردند. طبیعتا انتظار نمیرود كه روسها رسما اعلام كنند تمامیت ارضی كشور دیگری از جمله ایران را قبول ندارند؟ ابتدا بر سر یك سرزمین مشخص، مناقشه حقوقی ایجاد میكنند و سپس آن را از حوزه تمامیت قابل احترام خارج میسازند و الا هرگز آن بیانیه نامعقول و واهی در مراكش امضا نمیشد.
این درست است كه عرصه روابط بینالملل، عرصه مردی و نامردی نیست، اما همه میدانیم كه سیاست خارجی قدرتمند، موجب پایداری ائتلافها میشود و چنین سیاست خارجی از دل شناخت منافع ملی، توان، اقتدار و حمایت داخلی، درك روابط و تحولات بینالملل، بر ساخت پیمانهای راهبردی، داشتن ثبات و قابلیت انعطاف و مدیرانی با نگاه استراتژیك و كارآزموده حاصل میشود. به نظر میرسد در شرایط فعلی، شناخت دقیقی از ماهیت و رفتار همسایه شمالی در دستگاه سیاست خارجی ما وجود ندارد و همسایه شمالی نیز از عدم توازن و ضعفهای راهبردی سیاست خارجی ایران و همچنین چالشهای ناشی از تحریمها و مناقشه با غرب سوءاستفاده میكند. چه بسا لابیهای چرب امارات و نهادهای خاص قدرتهای مخالف روابط دو كشور نیز بر تیمهای تصمیمساز و تصمیمگیر روس تاثیراتی بر جای گذاشته باشند. در این شرایط از مسوولان عالی كشور انتظار میرود با دقت بیشتری موضوع را رصد كنند و وزارت خارجه و وزیر محترم نیز، رویكرد حرفهایتری اتخاذ فرمایند. از جمله، در سیاستهای كلان و با همفكری حلقههای فكری وطندوستان واقعی، چارهجویی عملی كنند تا روسیه وادار به احترام به تمامیت ارضی كشورمان شده و بدون اما و اگر به تعلق جزایر سهگانه به ایران تصریح نماید. باید به اقتدار، توازن و راهبردی برسیم كه برای روسها، روشن شود در صورت تكرار یا تصحیح نشدن این خطا، سطح روابط به واقع تنزل مییابد و آنكه بیشتر زیان میبیند روسها هستند، نه ایران! والا نه تنها شاهد تكرار این خطاها از سوی روسیه، بلكه چه بسا در دومینوی تعریض به تمامیت و منافع كشورمان از سوی قدرتهای دست چندم جهان و منطقه قرار خواهیم گرفت.
در این مجال بر ضرورت اصلاح ساختار وزارت خارجه و ارتقای كیفیت نخبگی این نهاد استراتژیك تاكید میشود. مكررا شاهد هستیم كه چه بسیار هزینهها برای منافع اندك پرداخته میشود و چه بسیار ائتلافها و پیمانها و تعهدات نیمهكاره میماند و هزینههای آن از خزانه ملت شریف ایران میرود و بعضا صرفا در حد یك مناقشه داخلی باقی میماند. بسیاری از مسوولان كشور هم كه گویا متوجه زخمهای حقوقی، اعتبار بینالمللی یا عدد و رقمهای اقتصادی یا خسارتهای معنوی به غرور ملت نیستند. ملت شریف ایران، به احدی اجازه دستدرازی به تمامیت میهن را نخواهد داد، اما این مسوولیتناپذیری، فقر پیشبینی و جهان نادیدگی در سطوح بالای مسوولیت در ایران از جمله در دستگاه وزارت خارجه نگرانكننده است. در جهان امروز، براساس یافتههای مراكز مطالعات استراتژیك و دپارتمانهای غربشناسی و شرقشناسی تراز اول و با حضور برجستهترین نخبگان با نگاهی علمی و راهبردی، روابط بلندمدت با دیگر قدرتها و ملتهای جهان تنظیم میشود، نه در حلقههای بسته و محدود از عناصر نورچشمی جناحی و نه با شعارهای كمپشتوانه و حزبی!
از رسانههای معتبر و مستقل داخلی نیز انتظار میرود، در انتشار اخبار رویكرد تحقیقیتری اتخاذ فرمایند. رسانهها روابط عمومی دولتها نیستند و باید منافع كلان ملت و میهن را دنبال نمایند، به ویژه میدانیم شكاف آشنایی با زبانهای خارجی و عدم بهرهمندی مستقیم از منابع اصلی و همچنین ضعف در سواد رسانهای از نقاط اشكال بسیاری از دولتمردان و مسوولان عالی و حتی سفرای كشور است و همین سبب شده است كه بعضا با ترجمههای ناقص و غلط و ذكر مطلب از منابع ضعیف و سفارشی، مطالبی را به ایشان بقبولانند یا در رسانههای رسمی كشور بازنشر كنند كه واقعیت ندارد و بعضا پیامدهای سنگینی را به كشور تحمیل نمایند. البته مطالب بیشتر، پیش از این در دو یادداشت تحت عنوان «خدعه روس» تقدیم شد.