آموزش و پرورش ایران پرتاب تیرها در تاریكی
سرمایه اجتماعی، سلامت اجتماعی دانشآموزان به چه میزان است؟ و نیز اینكه در سند تحول بنیادین دستكم سی صفت برای دانشآموزان برشمرده است كه نظام آموزش و پرورش باید آنها را در شخصیت دانشآموزان رشد دهد، اكنون آموزش و پرورش ما به چه میزان از وجود این صفات در دانشآموزان مطلع است؟
دنیای قلم -سیدجواد حسینی : دردوران سرپرستی وزارت آموزش و پرورش روزی در شورای عالی انقلاب فرهنگی با این پرسش مواجه شدم كه: آموزش و پرورش ایران اكنون در چه وضعیتی است؟
و شما قرار است آن را به چه وضعیتی تحول دهید؟ پاسخ به این سوال و سوالاتی از این دست برای مسوولان جمهوری اسلامی و از جمله من خیلی ساده است؛ معمولا با توضیحات غیرمستند و دقیق و البته بهزعم گوینده متقن و قطعی همراه است. راستش را بخواهید من هم میتوانستم اینگونه پاسخ دهم اما اینچنین نكردم و گفتم با كمال تاسف ما سنجههای قابل اتكایی كه بر آن مبنا بتوانم وضعیت موجود نظام آموزش و پرورش را برایتان توصیف كنم دراختیار ندارم، آنچه از وضع موجود میتوانم بیان كنم صرفا نمرات امتحانات نهایی دانشآموزان است كه در روایی و اعتبار آن جای تردید بسیار وجود دارد و نیز سنجش بینالمللی آزمون تمیز و پرلز كه ضمن اینكه این موارد سنجشی تك ساحتی است از عارضه عدم اعتبار كامل از یكسو و مهمتر از آن غیبت عنصر بهبود عملكرد براساس این شاخصهها از دیگر سو رنج میبرد درحالی كه اگر از من پرسش شود كه وضعیت نظام آموزشی ما براساس همین سند تحول بنیادین در حوزه تعلیم و تربیت تمام ساختی دانشآموزان چگونه است؟ دانشآموزان از حیث تربیتی و پرورش در چه وضعیتی قرار دارند؟ تربیت سیاسی- اجتماعی دانشآموزان چگونه است؟
قدرت ادراكات زیبایی شناختی و هنری دانشآموزان در چه مرحلهای است؟ روحیه تفكر خلاق، انتقادی و نقاد در دانشآموزان چگونه است؟ پرورش تفكر واگرا و جستوجوگرایانه مبتنی بر مهارتهای عقلانی در چه سطحی از پیشرفت قرار دارد؟ گرایشهای معرفتشناسانه و خداباورانه و دینمدارانه دانشآموزان در چه سطحی قرار دارد؟ وضعیت سلامت روحی- روانی دانشآموزان در مقاطع مختلف و به تفكیك جنسیت چگونه است؟ تفكر اقتصادی و حرفهای دانشآموزان در چه سطحی است؟
سرمایه اجتماعی، سلامت اجتماعی دانشآموزان به چه میزان است؟ و نیز اینكه در سند تحول بنیادین دستكم سی صفت برای دانشآموزان برشمرده است كه نظام آموزش و پرورش باید آنها را در شخصیت دانشآموزان رشد دهد، اكنون آموزش و پرورش ما به چه میزان از وجود این صفات در دانشآموزان مطلع است؟ و برای رشد این صفات چه برنامهای دارد و چگونه با سنجش درست از میزان رشد آن در دانشآموزان آگاهی مییابد؟ معلمین ما در چه سطحی از شایستگیهای حرفهای قرار دارند؟ مدرسههای ما كه براساس سند تحول بنیادین باید مدرسه صالح باشند و مدرسه صالح از هفت مولفه باید برخوردار باشد، به چه میزان از این مولفهها برخوردار است؟ از هشت چرخش تحولآفرین كلان و چهل و هفت چرخش تحولآفرین خرد یعنی مجموع ۵۴ چرخش تحولآفرین كدام چرخشها ایجاد شده است و به چه میزان؟ میزان تحقق عدالت آموزشی در پهنه وسیع كشور در سطح دانشآموزان، مدارس، معلمان، شهرستانها استانها به چه صورت است؟ نظام بودجهریزی عملیاتی تا چه حدودی عملیاتی شده است؟
میزان كارایی و اثربخشی نظام مدرسهای چگونه است؟ نظام آموزش و پرورش در دوران زیست بوم كرونا چه آسیبهایی دیده و چه فرصتهایی را به دست آورده است؟ دردوران پساكرونا نظام آموزش و پرورش چگونه باید استمرار یابد؟ میزان تسلط معلمان به فناوریهای نوین آموزشی چقدر است؟ هوشمندسازی مدارس چطور؟ ارتقای كیفیت به چه میزان در نظام آموزشی و مدرسهای ما محقق میشود؟ این سوالات و پرسشهای بیشتر دیگری را میتوان به این فهرست افزود كه با كمال تاسف باید اعتراف كنیم در غیاب نظام جامع ارزشیابی و بهبود عملكرد پاسخ روشنی برای آنها نمیتوان یافت، بنابراین در پاسخ به این سوال كه آموزش و پرورش ما در چه وضعیتی است پاسخ درست آن است كه بگوییم، نمیدانیم اما تاسفبارتر از آن وضعیت سنجشهایی است كه وجود دارد كه بیشتر مبتنی است بر سنجش فعالیتها كه در علم مدیریت به آن سنجش كارایی گویند در حالی كه فراتر از سنجش فعالیتها ارزیابی دستیابی به اهداف و اصطلاحا اثربخشی است كه اگر اغراق نكرده باشم باید اعتراف كنم كه به كلی در نظام تعلیم و تربیت غایب است. در كنار این دو عنصر معیوب از نظام سنجش یعنی سنجش تك ساحتی و نیز سنجش كارایی و نه اثربخشی فاجعهبارتر اینكه همین میزان سنجش نیز مبنای بهبود عملكرد قرار نمیگیرد درحالی كه غایت نظامهای سنجش درك درست نكات قوت و ضعف و تقویت نكات قوت و برطرف كردن ضعفهاست كه از آن به بهبود عملكرد تعبیر میشود، بنابراین میتوان نظام جامع ارزیابی و بهبود عملكرد را دارای چند محور عمده دانست: محور اول نظام جامع طراحی اهداف و شاخصههای مهم. محور دوم نظام جامع اجراییسازی. محور سوم نظام جامع ارزیابی و محور ذیربط مراحل تصویب را طی خواهد كرد.
طراحی نظام جامع سنجش و ارزیابی عملكرد در وزارت آموزش و پرورش از آن جهت ضروری است كه اندیشمندان مدیریت معتقدند ۵۰درصد تحقق اهداف سازمان به میزان نظارت و پایش و ارزیابی درست سازمانها مربوط میشود. نظام جامع ارزیابی پایش و ارزیابی بخش مهمی از نظام جامع بهبود و عملكرد است متاسفانه در وزارت پهن پیكر آموزش و پرورش نظام جامعی برای پایش و ارزشیابی وجود ندارد. همانطور كه گفتیم، باید اعتراف كنیم تنها شاخصی كه در نظام تعلیم و تربیت مورد سنجش قرار میگیرد نمرات آزمونهای امتحانات نهایی است اما در ابعاد دیگر نظام تعلیم و تربیت شاخص قابل اتكایی برای سنجش و پایش به ویژه ابعاد كیفی آموزش و پرورش نداریم. آزمونهای تیمز و پرلز هم شاخصهای كیفی در سطح نظام بینالمللی میباشند. وقتی سازمانی، نظام ارزیابی و پایش نداشته باشد دو اتفاق نامیمون در آن رهنمون میشود؛ اول تمام فعالیتها به مثابه پرتاب تیری در تاریكی تلقی میشود و دوم اینكه امكان بهبود عملكرد و ارتقای كیفیت برای چشمانداز سازمان به وجود نمیآید و اشتباهات و فعالیتها نامطلوب در سیكل معیوب تكرار مكررات تبدیل به پیچهای هرز سازمانی میشوند. تعلیم و تربیت تمام ساحتی نیازمند نظام ارزیابی و پایش تمام ساحتی است و متاسفانه این نظام ارزیابی یا وجود ندارد یا اگر در برخی شاخصهای آموزش وجود داشته باشند بسیار تكسونگرانه و نامتوازن است و از جامعیت مطلوب و كافی برخوردار نیست و طراحی چنین نظامی برای سنجش و ارزیابی عملكرد و بهبود اهداف و مسیر سازمانی در نظام تعلیم و تربیت یك ضرورت اجتنابناپذیر است كه غیبت این نظام جامع اكنون آموزش و پرورش ایران را در ورطه روزمرّگی غلتانده و دچار سیكل بسته تكرار مكررات و توصیف و تشدید مشكلات و درنهایت ناكارآمدی و مرگ تدریجی كرده است.