درباره تحقق عدالت آموزشی دانش‌آموزان استثنایی

درباره تحقق عدالت آموزشی دانش‌آموزان استثنایی

معلمان، فضای مدرسه، كتاب‌های درسی، تجهیزات آموزشی، پرورشی و توانبخشی، والدین، دانش‌آموزان عادی باید مناسب‌سازی شده تا شرایط تعلیم و تربیت تطابق یافته، مبتنی بر اصل تفاوت‎های فردی برای رشد همه‎جانبه دانش‌آموزان فراهم‌ آید.

دنیای قلم -سیدجواد حسینی: تفاوت‌های فردی با نیازهای دانش‌آموزان ارتباط دارد؛ این تفاوت‌ها در وهله نخست تفاوت‌های بین فردی و در وهله دوم تفاوت‌های درون فردی را مدنظر قرار خواهد ‌داد. آموزش و پرورش با این نگاه، باید ضمن شناسایی نیازهای ویژه گروه‌های مختلف دانش‌آموزان، استانداردهای تعلیم و تربیت جهت ارتقای نظام آموزشی آنان را فراهم سازد. اصل تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان با نیازهای ویژه كه ریشه در محدودیت‌های ابعاد رشد جسمی، شناختی و ارتباطی است .با مبنا قرار دادن نظریه دارایی‌محور، تلاش دارد با رشد ظرفیت‌های بالقوه آنان، محدودیت‌ها و نداشته‌های آنان را به حاشیه رانده تا دانش‌آموزان با نیازهای ویژه به حداكثر كفایت فردی، اجتماعی و اقتصادی خود برسند.

اصل سوم؛ تطابق و مناسب‌سازی: نظام تعلیم و تربیت جامعه باید برای رشد و توسعه انسان‌ها، همه ظرفیت و امكانات را فراهم كند. یكی از الزامات نظام آموزش و پرورش دانش‌آموزان با نیاز ویژه، تطابق و مناسب‌سازی فضا و تجهیزات، محتوا و منابع، معلمان، دانش‌آموزان عادی، اولیا و مربیان است. بر اساس این اصل كه همراستا با نظریه امتداد است، انسان‌ها ظرفیت و حواسی دارند كه «توسعه امتداد» این حواس است. برخی انسان‌ها و دانش‌آموزان كه ما از آنها به عنوان دانش‌آموزان با نیازهای ویژه یاد می‌كنیم؛ در بعضی از ظرفیت‌ها و حواس دارای محدودیت‎هایی هستند كه نظام تعلیم و تربیت با پذیرش اصل تفاوت‌های فردی موظف ‎است با اتخاذ تدابیر و تمهیدات مناسب بر اساس نیاز دانش‌آموزان، با ایجاد و شكل‌دهی مدارس انطباقی و مناسب‌سازی شده، فرآیند رشد را تسهیل و گام‌های موثری را در جهت جبران و كاهش محدودیت‌ها بردارد.

معلمان، فضای مدرسه، كتاب‌های درسی، تجهیزات آموزشی، پرورشی و توانبخشی، والدین، دانش‌آموزان عادی باید مناسب‌سازی شده تا شرایط تعلیم و تربیت تطابق یافته، مبتنی بر اصل تفاوت‎های فردی برای رشد همه‎جانبه دانش‌آموزان فراهم‌ آید.

اصل چهارم؛ توسعه رویكرد تلفیقی و فراگیرسازی: این رویكرد‌ها بر مبنای شناسایی این امر هستند كه كودكان با شیوه‎های متفاوتی یاد می‌گیرند و با روش‌ها و شتاب مختص به خود رشد می‌كنند. آموزش فراگیر، فرآیندی است بر مبنای افزایش نقش‌پذیری تمامی دانش‌آموزان به‌ویژه دانش‌آموزان دارای كم‌توانی در مدرسه و این امر بر مبنای بازطراحی ساختارهای فرهنگی، سیاست‌ها و رویه‌های جاری در مدارس است. به گونه‎ای كه پاسخگوی گوناگونی دانش‌آموزان و نیازهای آنها باشد. این مفهوم شامل ویژگی‎های زیر است:

به رسمیت شناختن این موضوع كه تمامی كودكان می‌توانند، بیاموزند.

به رسمیت شناختن و محترم شمردن تفاوت‌های كودكان با یكدیگر: سن، جنسیت، نژاد، زبان، كم‎توانی‎ها، شرایط بیماری و ... .

توانمند ساختن ساختارها، ساز و كارها و روش‌های آموزشی به منظور سازگار شدن با نیازهای تمامی دانش‌آموزان.

بخشی از راهبرد گسترده‌تر برای پشتیبانی از جامعه‌ای فراگیر است.

رویكرد تلفیقی، فرا‌گیر تغییر جهتی است كه نظام تعلیم و تربیت از سمت رویكرد تفكیكی به سمت رویكرد تلفیقی و تركیبی مبتنی بر فراگیر‌سازی باید به انجام رساند. پشتوانه نظری این اصل، مبتنی بر اصل همزیستی افراد در جامعه با یكدیگر است .به صورتی كه همه انسان‌ها در كنار یكدیگر زندگی می‌كنند، روابط اجتماعی دارند و نیازهای خود را از بازار و نهادها تامین می‌كنند. بدیهی است مدارس و نظام تعلیم و تربیت باید این قابلیت را داشته باشند تا با تغییر جهت به مدارس تركیبی یعنی حضور دانش‌آموزان با هوش بالا، دانش‌آموزان عادی و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه در یك مدرسه همه بتوانند تحصیل كنند، با آموزش و تربیت معلمان، مدیران متخصص در این زمینه، نظام تعلیم و تربیت توانایی پاسخگویی را داشته باشد.

اصل پنجم؛ توانمند‌سازی:با تمركز بر اصل توسعه انسان مبنا، پذیرش اصول تفاوت‌های فردی و تطابق‌سازی، تكیه بر اصل تلفیقی و فراگیرسازی، ضمن فراهم كردن شرایط توانمندسازی دانش‌آموزان با نیازهای ویژه باید آنان را به حداكثر ظرفیت رشد خود كه هدف اصلی تعلیم و تربیت است، رساند تا تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی كه رسالت اصلی نظام تعلیم و تربیت است، محقق شود.

اصل ششم؛ توسعه فرصت‌آفرینی: این اصل پس از تواناسازی دانش‌آموزان با نیاز ویژه تلاش دارد با پیوند نهادهای رسمی، دولتی و عمومی و همچنین استفاده مطلوب و بهینه از ظرفیت‌های آنها در زمینه‌های مختلف صنعتی، كشاورزی، خدماتی، فرهنگی و اجتماعی شرایط را برای پذیرش این دانش‌آموزان در جامعه فراهم آورد. بنابراین در این راستا تعامل با تمام نهادهای مرتبط به منظور ایجاد اشتغال فارغ‌التحصیلان متناسب با شرایط ایشان ضروری به نظر می‌رسد.

اصل هفتم؛ تعادل‌سازی و ایجاد عدالت:با اتكا بر اصول شش‌گانه بالا خواهیم توانست نخست: همه آحاد جامعه از جمله افراد دارای كم‌توانی و دانش‌آموزان با نیازهای ویژه را برای نقش‌آفرینی تربیت كنیم. دوم: جامعه برای تطابق و مناسب‌سازی تمهیداتی را پیش‌بینی و اتخاذ كند تا زمینه‌های لازم برای تعلیم و تربیت این گروه از دانش‌آموزان فراهم شود. سوم: با رویكرد فرا‌گیر‌سازی و به چالش كشیدن امكانات جامعه، روند آموزش شفاف و مناسب كه نقش‌پذیری پویا در جامعه را بر مبنای اصل دارایی محور به فعلیت برسانیم و زمینه‌های جذب آنها را در بازار كار مهیا‌ سازیم. در چنین شرایطی است كه می‌توان مسیر عدالت اجتماعی را هموار ساخته و استقرار عدالت و تعادل‌آفرینی در جامعه كه هدف و رسالت پیامبران است را محقق ‌سازیم.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.