داستان دو برادر و قرارداد آنها برای همه چیز
هر روز نقاشیها و قصههای کوتاهی به قلم کودکان برای قصه باف ارسال میشود. ما آنها را با شما عزیزان به اشتراک میگذاریم. شما هم میتوانید قصههای خود را برای ما ارسال کنید.
دنیای قلم -هر روز نقاشیها و قصههای کوتاهی به قلم کودکان برای قصه باف ارسال میشود. ما آنها را با شما عزیزان به اشتراک میگذاریم. شما هم میتوانید قصههای خود را برای ما ارسال کنید.
قصه باف: قصه امروز از یک مادر
چند روز پیش بین پسران سیزده و چهارده سالهام دعوا شد. دعوا بر سر بازی کامپیوتری بود. سعی کردم مداخله نکنم. دعوای آنها طولانی شد.
اما به مرور صداهایشان کم کمتر شد. پشت در رفتم و شنیدم در باره یک قرارداد صحبت میکنند. از سالها پیش به آنها گفته بودم اگر دعوایتان خیلی جدی شد نزد من نیایید.
هر طوری شده با هم صحبت کرده و مشکل را حل کنید. اگر با مشکلتان نزدم بیایید هر دو را دعوا خواهم کرد.
خلاصه یک ساعت بعد از اتاق خارج شدند و گفتند ما بین خودمان قرارداد نوشتیم تا دعوایی بین ما ایجاد نشود.
حالا هم میخواهیم این قرارداد را به دیوار سالن بزنیم تا هر روز یادمان باشد در صورت عدم اجرای این قرارداد جریمه خواهیم شد.
متن قرارداد؛
به نام حق تعالی
1- کسی که نیمه اول بازی را بازی کرده حق دخالت در نیمه دوم را ندارد.
2- آسیب بدنی و اذیت و آزار به یکدیگر باعث جریمه نقدی ششصدهزار تومان . جریمه بیست درصد آن به مامان میرسد.
3- آن کسی که صدای خود را برای دیگری بلند کند مبلغ بیست هزار تومان جریمه میشود. به مدت دو روز وقت پرداخت شامل آنا (خواهر) میشود.
4- خواستههای انسانی ممکن باید انجام شود( هفتهای سه کار) و لاغیر جریمه ندارد. درهفته اگر سه بار را انجام نداد دویست هزار تومان جریمه دارد.
5- در صورتی که اجازه نداد از گوشی یکدیگر استفاده نمیکنیم.
6- با اجازه وارد اتاق یکدیگر میشویم.
7- هر فردی سه بار متوالی صندلی جلو (ماشین) مینشیند.
8- کمک به یک دیگر در هرشرایط واجب است.
9- فردی که سه بار جریمه شود ( اشتباه کند و قوانین را نقض کند)صد هزار تومان جریمه میشود.
نکته: این قوانین بین محمدرضا و علیرضا است.