اتوبوسهای جنجالی در تهران
اتوبوسها در پایتخت ایران همیشه جنجالی بودند. چند دهه است که اتوبوسها در هر دورهای یک جنجال خاص را یدک میکشند. امروز بحث واردات اتوبوس دست دوم و کارکرده برسر زبانها افتاده است.
دنیای قلم -عذرا فراهانی: پیش از این، شلوغیها، اذیت و آزارهای جنسی در اتوبوس، سرقت و کیفقاپیها و ربودن گوشی تلفن همراه خودش هرکدام حکایتی از یک معظل بزرگ داشت. اگرچه مسولین وقت، در این حوزه زیر بار بحث اجاره اتوبوس برای خواب شبانه برخی افراد نیازمند نمیرفتند ولی شواهد گواه بر این موضوع بود.
حالا اما اتوبوسهای وارادتی دست دوم، دایره حوادث این وسیله نقلیه همگانی را گسترده تر میکند.
رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست گفته است: "با واردات اتوبوسهای دست دوم مخالف نیستیم اما مخالفت ما با وارد کردن اتوبوسهایی با استاندارد یورو ۴ با ۱۵ سال سن است.
قرار است از یکهزار دستگاه اتوبوس ۶۵۰ دستگاه با استاندارد یورو ۵ و عمر سه سال و ۳۵۰ دستگاه باقیمانده هم با استاندارد یورو۴ و عمر بالای ۱۵ سال باشند، سازمان محیط زیست با بخش اول آن یعنی اتوبوسهای یورو ۵ مشکلی ندارد اما روی بخش دوم یعنی اتوبوسهای یورو۴ با سن بالای ۱۰ سال مخالفت داریم."
آیا وارد کردن این اتوبوسهای دست دوم از کشور چین میتواند شبکه بیمار و ضعیف ناوگان حمل و نقل عمومی را علاجی برساند.
جنجالهای اتوبوسی گذشته
اما این جنجالهای اتوبوسی اخیردر پایتخت کشورمان کجا و آن اتوبوسهایی که لِک و لِک کنان به ایستگاه میرسیدند و تا سیل مسافران خسته را در خود جا دهد، کجا؟
اتفاقاتی که این روزها اتوبوسها را سر زبانها انداخته عجیب و غریب است و در نوع خود نادر. دو دهه یا پیشتر اتوبوسها زمانی بحث برانگیز بود که پت پت کنان خود را به ایستگاهها میرسانند تا مسافران خسته و عصبی که از ربع ساعت تا یک ساعت در صف ایستاده بودند را در خود جای دهند و به مقصد برسانند.
گاهی اتوبوسها آنقدر شلوغ بود که نه راننده حاضر بود در هر ایستگاهی توقف کند و نه گاه صدای مسافری به راننده میرسید. چه بسیار مسافران که نمیتوانستند در مقصد مورد نظر پیاده شود. ادامه داستان جا ماندن این گونه بود که؛ مسافر جا مانده، همه سرنشینان اتوبوس، راننده و حتی خود اتوبوس را به باد دشنام میسپرد و میرفت تا ایستگاه بازآمده را با پای پیاده برگردد.
تعجیل در بستن درب اتوبوسها برای ترک یک ایستگاه و رسیدن به ایستگاه بعدی از جانب راننده اتوبوس، یا ازدحام جمعیت مسافر و سوار شدن مسافران با فشار و فشردن مسافران دیگر، گاه صدمات جدی مثل شگستگی دست و پای مسافری را به همراه داشت و ماجرای دادگاههای اعصاب خردکن.
در دوره دیگری جدا سازی زنان و مردان در اتوبوسهای شهری مساله ساز شد و مدتی قیل و قال براه انداخت. اگرچه اکثر جاماندههای اتوبوسی زنانی بودند که هیچگاه بدون همسر از خانه بیرون نمیآمدند و مسیرها را نمیشناختند. اما جداسازی زنان و مردان حسنهایی هم داشت. حداقل این که زنان را از شر تعدادی مردم آزار که از شلوغی سو استفاده میکردند و باعث اذیت و آزار جسمی و روانی زنان میشدند را نجات داد. با این حال جدا سازی زنان و مردان نتوانست مانعی شود برای سرقت و جیب بریهای داخل اتوبوس.
با گذشت زمان و افتتاح چند خط مترو و نوسازی ناوگان اتوبوسرانی در تهران پرجمعیت، بخشی از مشکلات فوق کاسته شد. اما اتوبوسها این وسیله نقیله عمومی همیشه می تواتد داستان ساز باشد.
سرمای دو سال پیش بود که رسانهها نوشتند: در فصل زمستان، تهران، هر شب بیخانمانها را روانه اتوبوسهای ۲۴ ساعته خود میکند. معمولا هر شب این افراد با مشقت فراوان خود را به محل عبور اتوبوسهای شرکت واحد میرسانند تا از سرما یخ نزنند و اگرهم توانستند چند دقیقهای چشم برهم بگذارند و بخوابند.
ماجرای خوابیدن این افراد در اتوبوس، در ساعات اولیه بامداد آغاز میشود و تا حوالی ساعت ۵ صبح ادامه دارد، یعنی دم صبح و زمانی که سایر شهروندان نیز برای استفاده از اتوبوسها راهی ایستگاهها میشوند.
نداشتن ۲۵ هزار تومان بیشتر ( هزینه ارزان ترین مسافرخانه در تهران ۵۰ هزار تومان است) باعث شده تا رفتن به مسافرخانهها برای آنها منتفی باشد. گرم خانهها نیز به گفته برخی از این افراد آنچنان غیربهداشتی است که تحمل آن برایشان بسیار دشوارتر از خوابیدن در اتوبوس است.
سرما هم که اجازه ماندن در خیابان را به آنها را نمیدهد. میماند صندلی اتوبوس، به شرطی که بهای بلیت اتوبوس را بپردازند و در انتهای مسیر پیاده شوند و باز به اتوبوس دیگری بروند و مسیر رفته را بازگردند.
اتوبوسهای ۲۴ ساعته تهران تنها مامن این افراد است. افرادی که به گفته خودشان، روزها یا کارگری میکنند یا دستفروشی یا هرچه که از دستشان برآید. در بین این افراد، معتادان هم حضور دارند اما تعداشان اندک است.
تعداد این افراد کم نیست و در دو خط شمال به جنوب ( تجریش – راه آهن و ترمینال جنوب – پارک وی) و یک خط شرق به غرب( تهرانپارس – آزادی) میتوان آنها را دید. این گزارش حاصل چندین شب همراهی با این افراد است.
با انتشار این خبر یکی موضوع را تکذیب کرد، یکی آنرا برداشت غلط رسانهها و فضای مجازی دانست و دیگری قرار گرفتن چند واژه، گور خوابی، کارتن خوابی و اتوبوس خوابی توسط رسانه های داخلی و رسانههای معاند و را تبلیغ علیه نظام عنوان کرد.
با این حال معاون فرهنگی شهرداری تهران هم گفت: شهرداری تهران امکان استفاده از اتوبوس ها برای شب خوابی بیخانمانها را به عنوان امداد موقت در نظر گرفته است.
رییس شورای شهر تهران هم در واکنش به "اتوبوس خوابی" گفت: اینها بحث های حاشیهای است و نمیخواهم به اینها بپردازم. قاعدتا اجازه چنین کارهایی را نباید داد اما کسی که در اتوبوس خوابش برد، کاری نمی شود کرد.
اما حرفهای مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی شهرداری تهران هم شنیدنی است؛ این پدیده به شدتی که در گزارش عنوان شده، نیست و از گذشته نیز شاهد خوابیدن معتادان روی صندلیشان در اتوبوس بودهایم، اما این افراد جدید، ظاهر مناسبی دارند و کارت بلیت میزنند و وارد اتوبوس میشوند.
ما چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که این مسافر جای خواب دارد یا نه؟ وجود این پدیده را انکار نمیکنیم اما این مسئله یک اتفاق اجتماعی و اقتصادی است و شرکت واحد اتوبوسرانی در آن نقشی ندارد.»
وویسهای اتوبوسی
چند روز پس از انتشار خبرمذکور خبر اتوبوسی دیگری همه توجهها را به خود جلب کرد. دختری در پیج شخصی خود وویس هایی از یکی از بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان را به اشتراک گذاشت. در این وویسها فوتبالیست معروف که در اردو به سر میبرد، به این دختر پیشنهاد داده بود در اتوبوس تیم ملی همدیگر را ملاقات کنیم. "راننده اتوبوس رفیقمه."
بدنبال این اقدام بازیکن فوتبال خبرهای رسیده حکایت ار محرومیت او از تیم ملی داشت اما در عمل هیچ اتفاقی برای این بازیکن رخ نداد.
وحالا وارادت اتوبوسهای دست دوم هم خود حکایتی دارد؟ آیا اتوبوسهای وارادتی از رده خارج هستند؟ آیا این اتوبوسها می تواند در کاهش آلودگی هوا موثر باشد یا خودش مزد بر علت قوز بالا قوز خواهد شد.