روز جهانی صبر و مدارا برای ایرانی‌های بی اعصاب

روز جهانی صبر و مدارا برای ایرانی‌های بی اعصاب

زندگی انسان آمیخته با مشکلات عجیبی است که اگر در مقابل آن بایستد و شکیبایی به خرج دهد، به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر حوادث زانو زند، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید.

دنیای قلم - عذرا فراهانی_امروز روز جهانی صبر و بردباری است. کشورهای عضو یونسکو در نوامبر 1995 اعلامیه اصول مدارا را در شش ماده تصویب کردند؛ مفهوم مدارا، مدارا و دولت، ابعاد اجتماعی، آموزش و پرورش، تعهد برای عمل، روز جهانی مدارا، تنظیم کردند.
در اعلامیه اصول مدارا بر آزادی عقیده که از اصول حقوق بشر است، تاکید شده و در آن خشونت و تروریسم، نژادپرستی و بیگانه ستیزی، به حاشیه راندن و تبعیض علیه اقلیت های ملی، قومی، مذهبی و زبانی، اذیت و آزار پناهندگان و... منع شده است زیرا این رفتار سبب تهدید صلح در سطح ملی و بین المللی و مانع توسعه می شود.
شاید این تصمیم از این جا آغاز شد که در دنیایی که در حال جهانی‌شدن است، دیگر زندگی در کنار یکدیگر با بی‌تفاوتیِ منفعلانه کافی نیست، بلکه لازمه مدارا و دگرپذیری، تجدید روزمره هشیاری فعالانه در قبال بیگانه‌ستیزی، تبعیض و تنفر است.
به کشور خودمان باز گردیم و ببینیم مدارا و صبر و شکیبایی در در جامعه ایرانی چه جایگاهی دارد و در زندگی‌های روزمره چگونه خود را به نمایش می گذارد؟
این روزها صبر ایرانی ها به واسطه مشکلات اقتصادی و برخی از نارضایتی‌ها به حداقل آستانه خود رسیده و ما باعث شده از مردمان ایرانی تصویری خشن تر از گذشته در یادها به جا بماند. 
مشکلات اقتصادی، تورم، مشکلات شغلی و بیکاری، مشکلات محیطی مانند ترافیک و سر و صدا و ازدحام و مشکلات خانوادگی از مواردی است که در چند سال گذشته با روند افزایشی خود باعث کاهش آستانه صبر و تحمل در میان افراد شده است. 
به اذعان مردم عادی، اقوام، دوستان، خانوداه و گزارش‌های نیروی‌های ‌انتظامی و قضایی در کشور در چند سال اخیر ایرانی جماعت از حداقل صبر و حوصله برخودار است و با اولین مانع بر سر راه شروع به پرخاشگری می‌کنند.
این جملات را در سال‌های اخیر زیاد شنیدیم؛ "ما مردم خشنی هستیم، هممون پرخاشگر شدیم، عصبی مزاج شدیم" شاید این جملات در گذشته نوعی قضاوت اخلاقی محسوب می‌شد ولی حالا پژوهش‌ها و آمارها نشان می‌دهند که چندان هم بیراه نیست. خشونت روز به روز در حال افزایش است، ولی بروز و نمود آن فرق کرده است. ما از "خشن"های فعالی که زد و خورد می‌کردند و از سلاح‌های سرد برای درگیری استفاده می‌کردند، تا حدی تبدیل شده‌ایم به "خشن"های منفعلی که به شکل‌های مختلفی در اجتماع و در فضاهای مختلف از جمله فضای مجازی خشونت خود را نشان می‌دهیم.
اگر کسی کوچکترین مخالفتی با ما بکند چنان با او برخورد می‌کنیم که او از کرده خودش پشیمان می‌شود. 
هر مشکل و مصیبتی در زندگی، به تناسب ناخوشایندی‌اش، روان انسان را در تنگنا قرار می‌دهد و موجب بروز فشار روانی می‌شود. در برابر اینگونه پدیده‌ها، اگر فرد، توانمند و مقاوم نباشد، اختیار و تعادل خویش را از دست می‌دهد و به رفتارهایی دست می‌زند که شاید تبعاتش گریبان زندگی او را بگیرد. 

نزاع آیینه تمام نمای خشونت

 آخرین آمار منتشر شده از نزاع خیابانی در ایران مربوط به نیمه نخست سال جاری است که براساس آن در این بازه زمانی، ۳۳۱ هزار و ۱۵۲ مصدوم ناشی از نزاع به مراکز پزشکی مراجعه کرده‌اند. 
این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل دو و نیم درصد بیشتر شده است. بیشترین آمار مراجعان نزاع در سال جاری با 61 هزار و 828 نفر در تیر و کمترین آن با 44 هزار و 858 نفر در فروردین ماه بوده است.

کدام استان‌ها بیشترین و کمترین آمار نزاع را داشته‌اند؟
براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور، استان تهران با 54 هزار و 981 مصدوم ناشی از نزاع در صدر استان‌های کشور قرار داشته است. این استان هرساله بیشترین پرونده نزاع در ایران را دارد. بعد از آن خراسان رضوی با 28 هزار و 133 مصدوم و استان اصفهان با 24 هزار و 361 مراجعه‌کننده به مراکز پزشکی بیشترین آمار نزاع را در میان سایر استان‌های کشور داشته‌اند. از سوی دیگر استان ایلام با ثبت یک هزار و 513 نفر مصدوم بر اثر نزاع در صدر آرام‌ترین استان‌های کشور قرار داشته‌اند.
 بعد از آن بوشهر با 2 هزار مصدوم بر اثر نزاع و خراسان جنوبی با ثبت 2 هزار و 117 مراجعه‌کننده به مراکز پزشکی بر اثر نزاع در میان آرام‌ترین استان‌ها قرار گرفته‌اند.

خشن‌ بودن رابطه مستقیمی با شادی و رضایت از زندگی دارد؛ ملاکی که آمارهای آن نیز چنگی به دل نمی‌زند. براساس آماری که شبکه راهکارهای توسعه پایدار از رده‌بندی شادترین کشورهای جهان در سال 2019 طبق روال سال‌های گذشته به سفارش سازمان ملل منتشر کرده است، ایران در میان 156 کشور دنیا در جایگاه 117 قرار دارد.

از مهم‌ترین عواملی که بر میزان رضایتمندی و شادی افراد اثر دارد، دستمزد بالا و اختلاف طبقاتی اندک میان شهروندان یک جامعه اشاره کرد. سرانه تولید ناخالص داخلی یکی از شاخص‌های اندازه‌گیری رضایتمندی افراد از وضعیت معیشتی آنها است. مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که میزان شادی شهروندان یک کشور با این شاخص رابطه مستقیمی دارد. میزان درآمد بیشتر به افراد امکان می‌دهد تا از سطح آموزش و بهداشت مناسب‌تری برخوردار شوند، در تهیه مایحتاج اساسی زندگی به مشکل برنخورند و در وقت آزاد خود به تفریحات گوناگون بپردازند. 
برخورداری از امنیت شغلی و اجتماعی، تبعیض جنسیتی حداقلی، بهره‌مندی از آزادی‌‌های اجتماعی و حقوق مدنی سبب می‌شود تا مردم یک کشور احساس رضایت بیشتری از زندگی‌شان داشته باشند.
در مقابل، اقتصاد ضعیف، فساد سیاسی، عدم امنیت، درآمد پایین، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، عدم برخورداری از رفاه اجتماعی و اقتصادی، سیستم آموزشی ناکارآمد و‌... سبب عدم رضایت از زندگی و بروز غم در افراد می‌شود. این عوامل می‌تواند بر میزان امید به زندگی افراد نیز اثر بگذارد. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان‌دهنده متوسط طول عمر افراد یک جامعه است. این شاخص یکی از ملاک‌های سنجش پیشرفت و عقب‌ماندگی کشورها است. به همین سبب کشورهای توسعه‌یافته که شهروندان‌شان اغلب جزو شادترین مردم دنیا هستند، امید به زندگی بالاتری نسبت به شهروندان کشورهای در حال توسعه دارند. در سال‌های اخیر که فشارهای اقتصادی بر زندگی ایرانیان تاثیر مستقیم گذاشته‌اند و چشم‌اندازهای اقتصادی را برای آینده دشوارتر کرده و تصمیمات بلند‌مدت در حیطه اقتصاد، درآمد و معیشت مردم را با چالش‌هایی همراه کرده، خشم دامان بسیاری را گرفته و آستانه تحمل را برای عده‌ای به خصوص کسانی که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند پایین آورده است؛ اتفاقی که مسئولان باید با درایت و تصمیمات کارساز در جهت رفع آن اقدام کنند. 

 

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.