لزوم استقلال سینما از دولت...!!

لزوم استقلال سینما از دولت...!!

با روی كار آمدن دولت فعلی، انتظار بر این بود كه با شعارهای انتخاباتی كه داده شد، مجموعه دولت با یك تصمیمی بزرگ، بعد از چهل سال به احیای اساسی این سینما بپردازند،

دنیای قلم - شاهپور محمدی: جشنواره فیلم فجر امسال به ما بیش از پیش ثابت كرد كه نظام حكمرانی فرهنگی و مدیریت از نوع دولتی پاسخگوی نیازمندی‌های سینمای این كشور نبوده و مخصوصا در این دوره، توان و بضاعت بخش دولت حتی بسیار اندك از دوره‌های قبلی است.


اگر طی ادوار گذشته، تصدی‌گری دولت در بخش تولید و مدیریت سینمای كشور صرفا ضعیف ارزیابی می‌شد، برگزاری جشنواره فیلم فجر امسال و محتوای نازل آثار ارایه شده، مخصوصا از نوع دولتی، در این فستیوال بین‌المللی به وضوح نشان داد كه مردم و مخاطبان و خاصه دست‌اندركاران حوزه تولید فیلم برای پیشرفت و ارتقای سینمای این مرز و بوم ‌باید خود به حركت‌های زیربنایی دست زده و به امید دولت‌ها ننشینند.


با روی كار آمدن دولت فعلی، انتظار بر این بود كه با شعارهای انتخاباتی كه داده شد، مجموعه دولت با یك تصمیمی بزرگ، بعد از چهل سال به احیای اساسی این سینما بپردازند، اما متاسفانه در این دولت نیز مثل دولت‌های قبلی، از تغییرات بنیادین و تامین زیرساخت‌های سینمای كشور خبری نشد.
چرا بودجه كافی برای ایجاد تحول در سینمای كشور اختصاص پیدا نكرد؟


چرا مدیریت سازمان سینمایی با بودجه اندك تن به این مسوولیت مهم داد؟و چرا ایشان در بدو امر نسبت به بودجه كم تخصیص داده شده به این سازمان اعتراضی نكرد؟و اگر اعتراض كرد و به اعتراضش گوش ندادند چرا پست خود را ترك نكرد؟ مگر با بودجه كم و دست خالی می‌شد كارهای بزرگ و تحول‌ساز انجام داد؟ از طریق رسانه‌ها بارها به صراحت اعلام كردیم كه با تفنگ بی‌فشنگ نمی‌شود جنگید...!! و سوالات بسیاری كه هیچ زمانی پاسخی نداشته و نخواهند داشت.و اما كمبود بودجه، همه ماجرا نبود. فقدان اتاق فكر و نبود عملكرد از نوع مشورتی و عدم استفاده از دیدگاه پیشكسوتان سینما در مسیر مدیریتی این سازمان در همه حوزه‌ها، خاصه برگزاری جشنواره فیلم فجر، بسان زخم‌های پنهانی شكل و شمایل خود را نشان داد و مشخص شد كه بضاعت مدیریت سینمای ما در سطح پایینی است.


موضوعی كه برای اهالی نظر و اصحاب قلم و رسانه از مدت‌ها پیش ملموس بوده و قابل پیش‌بینی بود.
به عنوان مثال در بحث عملكردها حتی آن ۲۰۰ سالنی هم كه مدام اشاره می‌شود كه در این دولت به زنجیره سینماهای كشور افزوده شد تا جایی كه می‌دانیم كار احداث و سرمایه‌گذاری آن در دهه نود آغاز شده بود و طی این مدت به بهره‌برداری رسیدند و منطقا ساخت پردیس سینمایی، تجاری در ابعاد بزرگ طی دو یا سه سال تكمیل نمی‌شود.
پس نمی‌توان مدعی شد كه اتفاق خاص زیربنایی در این دولت برای سینمای كشور صورت گرفته است، هر چند تلاش ارزنده و پیگیری مدیران حاضر را نمی‌توان نادیده گرفت، اما بحث سر اقدام مستقیم دولت فعلی در كارهای زیربنایی است و موارد دیگری كه در نوشته‌های بعدی به آنها اشاره خواهد شد.
با شرایط حاضر به نظر می‌رسد تنها راه باقیمانده برای مردم و سینماگران، چشم امید بستن و نادیده گرفتن بخش دولت از سینماست.
دغدغه‌ای كه سال‌هاست در بین اهالی سینما مطرح بوده و به نظر می‌رسد هم‌اكنون زمان عملی شدن آن فرا رسیده باشد. موضوعی كه چهار دهه است بدان تاكید می‌شود، منتها سطح كیفی آثار و اتفاقات اخیر جشنواره فجر به ما هشدار داد و یادآوری كرد كه تنها راه باقیمانده برای اعتلای سینمای كشور، خود اهالی سینما هستند كه ‌باید به صورت یك تشكیلات قوی و منسجم و به صورت خودجوش وارد میدان شده و بدون هیچ‌گونه چشمداشتی از دولت، نسبت به پیشرفت، حفظ و احیای سرمایه‌های بزرگ و معنوی سینمای این كشور اقدام كنند.
این مهم نیز می‌تواند به عنوان مثال از طریق تشكل‌های چهارگانه تهیه‌كنندگان به عنوان بازوی توانمند سینمای كشور شكل اجرایی به خود بگیرد.
اگر چنین اتحاد و استقلالی در سطح عالی برای سینما شكل بگیرد و اندیشمندان و بزرگان و عقلای این حوزه از طریق این تشكل غیردولتی وارد عمل شوند، قطع یقین آثار درخشانی تولید شده و غیر از تامین نیازهای داخل كشور، این آثار روانه بازارهای جهانی نیز خواهند شد.
بدیهی است اگر محصولات فرهنگی تولید شده با كیفیتی مطلوب و در شكلی وسیع توسط خود سینماگران به كشورهای مختلف دنیا صادر شود و 
در معرض رقابت و دید جهانیان قرار گیرد، آن زمان از تمام نقاط دنیا ارز و سرمایه لازم سرازیر شده و رونق سینمای كشور را شاهد خواهیم بود.
اگر در مقطع فعلی چنین انقلاب و اتفاقی بزرگ از طریق بخش خصوصی برای تقویت زیرساخت‌های این «هنر - صنعت» شكل نگیرد، اندیشمندان و پیشكسوتان سینما كماكان بیكار نشسته و سینمای كشور نیز با ضعف و ركودی بیش از پیش همراه خواهد بود.
وقتی سیستم دولتی پاسخگوی نیازهای اساسی جامعه سینمایی كشور نیست و آن اندك ردیف بودجه اختصاص یافته دولت نیز عمدتا توسط افرادی خاص با تولیداتی ضعیف و بدون درنظر گرفتن ذائقه مخاطب و نیازمندی‌های فرهنگی جامعه، عملا حیف و میل می‌شوند، بنابراین نمی‌توان دست روی دست گذاشت و نظاره‌گر پسرفت و درجا زدن روزافزون سینمای این مرز و بوم بود.
هنرمندان سینما، مردم و مخاطبان قرار نیست این وسط متضرر شوند و تاوان نبود سرمایه كافی و سوءمدیریت بخش دولت را بپردازند.
بنابراین برای عبور از فضای ملتهب موجود، یك عزم و خیزش اساسی توسط خود سینماگران لازم است تا با ایجاد اتحاد و یكپارچگی واحد، فعالیت گسترده‌ای را چه در داخل و چه حوزه بین‌الملل برای جامعه سینمایی كشور در تمام سطوح ایجاد كنند!
این تنها راه‌حل باقیمانده برای نجات این سینمای نیمه‌جان است.
نگاه صرفا اداری به آثار هنرمندان هیچ زمانی پاسخگوی مشكلات اصحاب هنر نبوده و صرف صدور بخشنامه و دستورالعمل از طرف دولت‌ها نیز به درد سینماگر نمی‌خورد.
یك فیلمساز مولف، اندیشمند و تاثیرگذار، همواره دنبال اقتصاد سالم در كنار تولید آثار با ارزش است.
چرخش اقتصادی سینما و جذب مخاطب ‌باید با تولید و عرضه فیلم‌های فاخر و با غنای فرهنگی صورت پذیرند و به این نكته مهم توجه داشت كه فروش بالای فیلم‌های با محتوای نازل به معنای رونق سینما و ارتقای فرهنگ جامعه نیست.
مردم و مخاطبان و اهالی فرهنگ و اندیشه، سالیان سال است كه از تولید فیلم‌های سینمایی با محتوای ضعیف رنج می‌برند و زمان آن رسیده است كه به كیفیت آثار تولیدی توجه جدی صورت گیرد.
این سینما به یك مدل مدیریتی جدید از نوع مردمی نیاز دارد. خانه سینما نیز با نوع عملكرد خود در ادوار گذشته ثابت كرده است كه نمی‌تواند پیشقراول حركت‌های تحول‌ساز برای سینمای این كشور باشد و همان نقش سندیكای خود را بتواند به درستی ایفا كند، كافی است و هنر كرده است. چنین مسیر و مدلی صرفا از طریق بزرگان و دلسوزان سینما با نگاه و روحیه مردمی امكان‌پذیر بوده و قطعا خواهد توانست به رشد و اعتلای این سینما كمك شایانی كرده و به بالندگی و رونق اقتصادی در سطح كلان منجر شود.
وقتی سینمای این كشور از پتانسیل‌های بزرگی مثل تشكل‌های چهارگانه تهیه‌كنندگان برخوردار است، این بزرگان به هر طریقی به صورت خودجوش می‌توانند سكان این حوزه را از همه لحاظ خود به دست بگیرند و دولت نیز كماكان نقش نظارتی خود را ایفا كند.
بالغ بر چهار دهه است كه هر مدیر دولتی كه به‌طور موقت بر مسند سینما می‌نشیند، اعلام می‌كند كه دولت درصدد ایجاد بستری مناسب برای رشد و اعتلای این هنر در كشور است، اما در عمل هیچ‌گونه اتفاق خاصی نمی‌افتد. 
این سینما برای رشد و پیشرفت خود به اقتصاد، مدیریت، سرمایه كلان و اندیشه بزرگان این حوزه نیاز دارد.
بخش دولت نشان داده است كه توان لازم را برای ایجاد چنین تحولات عظیم و گسترده‌ای را به هر دلیلی ندارد. 
بنابراین سینما صرفا به یك مدیریتی از جنس خود سینماگران نیاز دارد و بس!
یك‌بار برای همیشه باید پذیرفت كه حرف‌های قشنگ پشت تریبونی و دستورالعمل‌های سیستم دولتی برای سینماگران مستقلی كه با هزاران مشكل دست به گریبانند، نان و آب نمی‌شود و اصحاب سینما نیز نمی‌توانند چشم امید خود را به دستان خالی دولت‌ها بدوزند.
واقعیت‌ها همیشه تلخ بوده‌اند، اما این واقعیت تلخ را یك‌بار برای همیشه باید پذیرفت و از وابستگی دولتی خارج شد.
سینماگران ما از توان بالای فكری و اجرایی برای ایجاد یك تحول بزرگ ساختاری در شكل مدیریتی سینمای كشور در قالب یك تشكل غیردولتی برخوردارند، فقط باید خود را باور كرده و آستین بالا بزنند.
یك حركت عمومی و اساسی با تكیه‌گاه مردمی و به دور از بروكراسی‌های زاید اداری و به دور از نگاه‌های صدقه‌ای، مورد نیاز عامه سینما و سینماگران است تا به عنوان مغز متفكر حوزه فرهنگ كشور عمل كند.
دنیا در مسیر تحول و تغییر و پیشرفت مخصوصا در بخش مربوط به صنعت سینما قرار گرفته است.
نمی‌توان درجا زد و از قافله این پیشرفت‌ها عقب ماند. 
با اندیشه‌های بزرگ و تحول‌آفرین می‌توان به یك سینمای توانمند و پررونق در سطح جهانی و كلان دست یافت، به شرطی كه افراد خبره و با تجربه این عرصه با یك خرد جمعی و عزمی استوار سكان هدایت این حوزه را در دست گیرند.
پیشنهاد ایجاد «تشكل غیردولتی سینما» در مرحله یك طرح و ایده بوده و در مطالب بعدی به نحوه اجرای آن پرداخته خواهد شد.
مستندساز و منتقد 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.