رهبری انقلاب بدون خشونت

رهبری انقلاب بدون خشونت

دنیای قلم - احمد مازنی: انقلاب اسلامی ایران پدیده‌ای نوظهور در قرن بیستم است كه یكی از ویژگی‌های آن تكیه بر آگاهی مردم و نفی خشونت از سوی رهبری نهضت است.

كسانی كه كمترین اطلاع را از روند منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ دارند، می‌دانند كه این انقلاب مبتنی بر روشنگری مردم و با پرهیز از هرگونه خشونت به نتیجه رسید و امام خمینی با حركت‌های مسلحانه برای تغییر نظام موافق نبودند و سیل بنیان‌كن قیام مردمی در قالب راهپیمایی‌های آرام موجب سرنگونی رژیم سلطنتی شد، البته رژیم پهلوی برای مهار انتقاد‌های روحانیون، دانشگاهیان، كارگران و معلمان از زندان، شكنجه، تبعید و اعدام و برای كنترل تظاهرات مردمی از پلیس، ماموران ساواك، ژاندارمری و حتی اعلام حكومت نظامی و استقرار تانك‌ها در خیابان‌ها استفاده كرد تا بتواند مردم را به خانه‌ها برگرداند، اما هر روز بر حضور مردم در خیابان‌ها افزوده می‌شد و اگر بیش از این كاری نكرد، از دل‌رحمی او نبود بلكه نیروهای مسلح بیش از وابستگی به شاه، به مردم وابسته بودند و به تدریج به مردم پیوستند. امام‌خمینی به جای نبرد مسلحانه بر مبارزات مردمی و فرهنگی پای می‌فشرد؛ در سال ۱۳۵۱ و در دیدار با چند نفر از شورای مركزی سازمان مجاهدین خلق كه برای ارایه ایدئولوژی و عملكرد سازمان خدمت امام در نجف رسیده بودند..

 از سوی ایشان بیان می‌شود كه این راهبرد سازمان منجر به از بین رفتن سازمان و افراد آنها می‌شود و رژیم را هم علیه شما جری‌تر می‌سازد. در این باره می‌توان به خاطره تراب حق‌شناس از اعضای اولیه سازمان اشاره كرد: «نامه مفصل هاشمی‌رفسنجانی را به [امام] خمینی درباره‌ مجاهدین، من به عراق بردم. در بهمن ۵۰ جلسات مرتبی با [امام] خمینی درباره سازمان مجاهدین داشتیم. ما تك‌تك دیدگاه‌های‌مان را می‌گفتیم و ایشان در آخر نظرش را می‌گفت. آخرین جمله‌ای كه [امام] خمینی به من گفت این بود: آقا این مطلب را پیش خودتان داشته باشید، واقع امر این است كه من اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارم. پس از آن هم به اختلاف‌نظر مجاهدین با ایشان درباره تكامل و معاد اشاره كرد‌.» آیت‌الله طالقانی نیز نامه‌ای به امام نوشته بودند كه در شروع آن این آیه نوشته‌‎ ‌‏شده بود: ‌‏أنّهم فتیه آمنوا بربّهم و زدناهم هدی‌‎ (سوره كهف آیه ۱۳) با تاكید بر جنبه‌های مثبت آنها و به منظور‌‎ ‌‏گرفتن تاییدی از امام و امام تاییدی نكردند. آیت‌الله سید عبدالجواد علم‌الهدی از شاگردان آیت‌الله بروجردی و امام و یكی از علمای صاحب‌نام تهران بود. زمانی كه امام در پاریس تبعید بودند برای دیدار ایشان و رساندن پیغامی عازم پاریس شدند. وی در خاطرات خود كه در گنجینه تاریخ شفاهی مركز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده می‌گوید: زمانی كه من قصد عزیمت به محضر امام كردم... در خدمت برادر بزرگوار ایشان یعنی آیت‌الله پسندیده بودم. ایشان گفتند ما یك نكته حساسی داریم كه از شما می‌خواهیم به عنوان شاگرد امام به محضر ایشان برسانید. در پاریس هنگامی كه این پیغام‌ها را به محضر مبارك استاد [امام] رساندم امام دو دست مباركشان را بالا بردند و گفتند: «اسلحه ابدا، پیغام من را به آنها برگردان و برسان و بگو اصلا نه بخرید [اسلحه]، نه جمع كنید و نه نگه دارید، ما از سال 41 كه این حركت را شروع كرده‌ایم تا الان كه دیگر وقت بازگشت ماست و حكومت می‌رود و نمی‌تواند بماند همه‌اش با بیان بوده، همه‌اش با مصاحبه بوده، همه‌اش با گفتار بوده، آنچه را هم كه متعلق به من با خط و امضای خودم بوده، آنچه را هم كه كمك مردم بزرگوار شهرستان‌ها دارند به عنایت خودشان بوده است همچنین تومارهایی كه مردم نوشتند و اعلام داشتند و برای ما فرستادند، به خودشان بوده است، ان‌شاالله ما موفق هستیم و احتیاجی به اسلحه و جنگ نداریم. بنابراین یكی از درس‌های مكتب امام‌خمینی در آستانه چهل‌وپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اهتمام به روشنگری و همراهی مردم در جهت اصلاح و تحول و نفی هرگونه خشونت برای تحقق ارزش‌های دینی است.
ادامه دارد

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.