وضع اسفبار پناهجویان در اروپا
آلمان از دوره صدارت آنگلا مركل، درهای خود را به صورتی گسترده به روی مهاجران گشود. طرفداران سیاست او، رشد منفی جمعیت آلمان و پیر شدن آن را پایه دفاع از این سیاست قرار دادند
دنیای قلم - نیوشا طبیبی: كسانی كه سوار بر قایق عرض و طول دریای مدیترانه را میپیمایند تا خود را به سواحل اروپا برسانند و پناهنده شوند، خطری را به جان میخرند و بر سر چیزی قمار میكنند كه جایگزینی ندارد. پناهجو با به خطر انداختن جانش برای رسیدن به زندگی بهتر، با قبول سختترین شرایط و قراردادن خود و خانوادهاش در معرض آسیبهای غیرقابل پیشبینی در جستوجوی فضای بهتری برای زندگی، دست به كارهایی میزند كه بیشباهت به راه رفتن یك نفر روی طنابی نازك بر فراز درهای عمیق نیست.
بیشتر پناهجوها برای مهاجرتشان دلایل سیاسی ندارند. اگرچه به هر صورت تصمیم آنها برای پناهندگی متاثر از سیاست و حاكمیت كشورهایشان است، ولی بسیاری از آنها مستقیما درگیر مسائل سیاسی نبودهاند. ممكن است بعض از آنها در فرآیند رسیدگی به وضعیت پناهندگیشان، دلیل خود را برای جستن پناه و مهاجرت به كشوری دیگر، فعالیتهای سیاسی ذكر كنند. اما معمولا عموم آنها فاقد پیشینه یا جهتگیری مشخص سیاسی هستند و از كشورهای خودشان در جستوجوی یك زندگی عادی یا برای فرار از جنگ و نابسامانی رنج مهاجرت و پناهندگی را به جان خریدهاند.
افسوس كه بسیاری از آنها، در برخورد با حقایق زندگی در كمپهای مهاجران بهشدت سرخورده میشوند. به جای آغوش باز و سازمانهای حمایتگری كه میكوشند امكانات مناسب انسانی و رفاه نسبی را برای پناهجویان مهیا كنند، با وضعیت اسفناك و كمبود امكانات و حتی كمبود مواد غذایی و مسوولان و سازمانهایی مواجه میشوند كه ارزشی برای نیازهای آنها قائل نیستند.
آلمان از دوره صدارت آنگلا مركل، درهای خود را به صورتی گسترده به روی مهاجران گشود. طرفداران سیاست او، رشد منفی جمعیت آلمان و پیر شدن آن را پایه دفاع از این سیاست قرار دادند. آنها میگویند كه اگر مهاجران نباشند، آلمان آیندهای ندارد. آلمان به عنوان مهاجرپذیرترین كشور اروپایی، توانایی یا ارادهای برای بهبود شرایط پناهندگان ندارد. آنها به سختی پذیرفته میشوند، اگر از مبدا دیگری به جز كشور خودشان به آلمان آمده باشند آنها را بر پایه قانون دوبلین به كشور اول بازمیگردانند. (قانون دوبلین (به انگلیسی: dublin regulation) میگوید كه پناهجویان باید در اولین كشور امنی كه وارد شدند اعلام پناهندگی نمایند و حق انتخاب كشور دیگر را ندارند.) روند رسیدگی به پروندههای پناهندگان بسیار كند است. در اثنای رسیدگی پناهجو باید در كمپ منتظر اعلام نتیجه تا زمانی نامعلوم بماند. در این مدت نه كلاس و دوره آموزشی وجود دارد و نه فعالیت فرهنگی فقط انتظار است و انتظار. كار پناهجویان و اداره كمپها به پناهندههای قبلی كه حالا مجوز و پاسپورت گرفتهاند واگذار شده است و آنها با خشونت فراوان و ایجاد مضایق متعدد با پناهجویان برخورد میكنند.
در این كمپها شرایط تغذیه وضعیت اسفناكی دارد. در بهترین كمپها، ساكنین میتوانند برای استفاده از آشپزخانه تقاضا بدهند و در نوبت بمانند در غیر این صورت باید به خوردن غذاهای اندك و بد كیفیت آشپزخانههای اردوگاهها رضایت بدهند تا زنده بمانند.
شرایط بهداشتی در اردوگاهها یا ساختمانهای محل استقرار پناهجویان بهشدت وخیم است. تقاضا برای در اختیار قراردادن مواد و وسایل بهداشتی با تاخیر و منت و تلخی و سختی مورد قبول قرار میگیرد. اولویت در تمامی سازمانهای پناهجویان اروپا با كسانی است كه از اوكراین آمدهاند. اوكراینیها كه شرق كشورشان درگیر جنگ است، از این فرصت استفاده كردهاند و خود را به اروپای غربی میرسانند و با گرفتن امكانات و پناهندگی و شغل ثابت و حقوق جای خود را تثبیت میكنند.
این وضعیت پناهندگان در آلمان است. كشوری كه به پناهندهپذیری در اروپا اشتهار دارد و اساسا به مهاجر نیاز دارد. این شرایط در كشوری مثل اسپانیا هزار برابر سختتر و اسفناكتر است. عده نسبتا زیادی از پناهندگان افغان بعد از هجوم طالبان به صورت سهمیه اسپانیا، وارد این كشور شدند. اسپانیا معمولا روی خوشی به پناهجویان نشان نمیدهد. سالهاست كه پلیس مرزی و دریایی این كشور در كار مبارزه با افرادی است كه از سواحل شمالی آفریقا خود را به سواحل جنوبی اسپانیا میرسانند. اسپانیا بر باریكهای در شمال مراكش حاكمیت دارد و بین این ناحیه و مراكش، فنسهای بلند و دیوارهایی برپا كردهاند كه البته مانع پناهجویان نمیشود و هر روز پای این دیوارها و موانع نبردی بین پلیس مرزی و عبوركنندگان وجود دارد.
رسیدگی به وضعیت پناهندهها در اسپانیا كندتر، امكانات كمتر و شرایط ناهموارتر است. ایرانیانی كه در كمپهای مهاجران به كار ترجمه برای فارسی زبانها اشتغال دارند از اوضاع بسیار نابسامان آنها خبر میدهند.