اثرهای ژئوپلیتیك احداث راهآهن شلمچه - بصره
اینكه عراق در ایجاد معماری تجاری جدید خود به یك رهبر منطقهای تبدیل شود، به چندین ملاحظات ژئوپلیتیكی و اقتصادی، از جمله رقابت بر سر نفوذ و توانایی عراق برای مدیریت مشاركتهای خارجی و منطقهای خود برای مشاركت در كریدور «جاده توسعه» بستگی دارد.
دنیای قلم -مهدی زارع: ساخت راهآهن شلمچه- بصره روز 11 شهریور 1402 آغاز شد. وزیر راه و شهرسازی گفت احداث راهآهن شلمچه به بصره حدود ۴۰ سال به دلایل متعدد محقق نمیشد ولی امروز عملیات اجرایی این پروژه با حضور معاون اول رییسجمهور ایران و نخستوزیر عراق آغاز شد.
طول این ریل ۳۲ كیلومتر است كه ۱۶ كیلومتر در خاك ایران و ۱۶ كیلومتر در خاك عراق انجام میشود. توافق شد تا این مسیر ریل و احداث پل متحرك روی رودخانه اروند، ظرف یكسال و نیم به اتمام برسد، همچنین توافقی با كشور سوریه انجام شده است تا بتوانیم از طریق ریلی با كشور سوریه نیز در ارتباط باشیم. عراق برنامه بلندپروازانهای را برای ساخت یك خط راهآهن به طول 1200 كیلومتر و بزرگراه موازی اعلام كرده است كه بنادر این كشور در خلیج فارس را از طریق تركیه به اروپا متصل میكند.
پروژه 17 میلیارد دلاری موسوم به «جاده توسعه» در گردهمایی نمایندگان وزارت حملونقل از چندین كشور همسایه در 27 مه 2023 اعلام شد. ابتكار عراق برای ساخت خط راهآهن و جادهای كه این كشور را به تركیه متصل میكند، احتمالا روی قدرتهای همسایه و خارجی متمركز خواهد بود كه در ایجاد كریدورهای چندوجهی كه در نهایت میتوانند آسیای شرقی را با اروپا پیوند دهند، سهم دارند.
این پروژه كه از جنوب شبهجزیره فاو در عراق آغاز میشود، شامل ساخت حدود 15 ایستگاه قطار در طول مسیر از جمله در شهرهای بزرگ بصره، بغداد و موصل میشود و به مرز تركیه ختم میشود. پس از تكمیل، عراق امیدوار است كشور را به یك مركز ترانزیت تجاری منطقهای تبدیل كند تا دسترسی به بندر مرسین تركیه و سپس استانبول و اروپا ممكن شود. عراق همچنین امیدوار است كه مسیر جدید، تجارت بینالملل این كشور را با كاهش زمان صرفشده برای طی كردن مسافت بین شرق آسیا و اروپا به نصف بهبود بخشد. سازنده این پروژه شركت بزرگ فرانسوی «آلستوم» است كه در نظر دارد اولین خط مترو در بغداد را نیز بسازد. بندر فاو در منتهاالیه شمالی خلیج فارس، محور لجستیكی این پروژه است. دوو كره جنوبی در حال ساخت فاز 1 بندر با قراردادی به ارزش 2.65 میلیارد دلار است كه در سال 2020 منعقد شده و كار قرار است در سال 2025 كه بندر با ظرفیت 20 تا 45 میلیون تن كالا در سال فعالیت میكند آغاز به كار كند.
ساخت بندر تنشها را با كویت كه ساخت بندر مبارك الكبیر خود را در آن سوی خلیج فارس آغاز كرده بود، افزایش داده است. این مگاپروژه چند میلیاردی بخش مهمی از استراتژی چشمانداز 2035 كویت است كه آن را با پروژههای ابتكاری كمربند و جاده چین مرتبط میكند. این بندر با اسكلههای كانتینری، بندر آبهای عمیق، منطقه آزاد تجاری، شبكه ریلی و استراحتگاه، كویت را به یك مركز مالی و تجاری پیشرو در منطقه تبدیل خواهد كرد. عراق میترسد كه پروژه كویت با هزینه جاده توسعه خود به یك مركز مالی و تجاری محوری تبدیل شود همچنین امیدوار است بخشی از طرح كمربند و جاده باشد. با وجود اینكه این كشور استراتژی خاص خود را در رابطه با اتصال شرق به غرب دارد، هیچ خبری از تركیه در مورد این برنامهها منتشر نشده است. تركیه همچنین به دنبال تبدیل شدن به یك مركز انرژی و یك مركز توزیع ترانزیت در خدمت اروپا است.
ایران در حال طراحی كریدور راهبردی منطقهای خود است كه شرق آسیا و اروپا را از طریق خط راهآهنی كه خلیج فارس را به دریای مدیترانه متصل میكند، به هم متصل میكند. جمهوری اسلامی برنامههای بلندپروازانهای را برای ساخت خط آهنی كه از شهر بندری خرمشهر در جنوب عراق و سوریه ادامه دارد اعلام كرده است. سوریه با داشتن خط ساحلی راهبردی در مدیترانه و بیرون آمدن دوباره از سرمای دیپلماتیك، میخواهد بخشی از ارتباطات جدید خاورمیانه باشد. وزیر حملونقل سوریه پیشنهاد كرده است كه بندر فاو عراق باید با بنادر سوریه در دریای مدیترانه مرتبط شود چراكه این امر فاصله كلی تا دریای مدیترانه را حدود 900 كیلومتر كوتاه میكند. عربستان سعودی همچنین از یك برنامه زیرساختی پردهبرداری كرده است كه شامل ساخت یك شبكه جادهای وسیع و یك خط راهآهن است كه خط ساحلی عربستان در خلیج فارس را به بنادر آن در دریای سرخ متصل میكند. برنامههای عربستان شامل برنامههایی برای گسترش و استفاده موثر از گذرگاه تازه افتتاحشده عرعر با عراق و افتتاح گذرگاه جدید در جمیمه در جنوب برای توسعه روابط با عراق است. اردن همیشه شریك اصلی عراق بوده است، چه از طریق معاملات تجاری دوجانبه و چه به عنوان دروازهای برای تجارت بینالمللی از طریق بندر عقبه خود در دریای سرخ كه به دریای مدیترانه متصل میشود. این كشور برای ارایه دیدگاه جذابتری از همكاری، از جمله از طریق مشاركت استراتژیك سه جانبه با مصر، تلاش كرده است.
طرحها برای اتصال جدید عربی و مدیترانهای نیز تحت اثر عادیسازی دیپلماتیك بین برخی كشورهای عرب خلیجفارس و رژیم صهیونیستی است كه منجر به ایجاد شبكه راهآهن امارات و اسراییل از طریق عربستان سعودی و اردن به بندر حیفا در دریای مدیترانه میشود. رژیم اشغالگر قبلا علاقه زیادی به پروژههای اتصال نشان داده و یك مسیر قطار جدید را پیشنهاد كرده است كه حیفا را به بندر دمام خلیج عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین متصل میكند.
اینكه عراق در ایجاد معماری تجاری جدید خود به یك رهبر منطقهای تبدیل شود، به چندین ملاحظات ژئوپلیتیكی و اقتصادی، از جمله رقابت بر سر نفوذ و توانایی عراق برای مدیریت مشاركتهای خارجی و منطقهای خود برای مشاركت در كریدور «جاده توسعه» بستگی دارد.
حتی قبل از تبدیل شدن به یك كشور مستقل در سال 1922، عراق خود در خاورمیانه به عنوان یك كشور مهم برای ژئوپلیتیك منطقه و جهان بود.
قبل از جنگ جهانی اول، آلمان در فكر ساخت یك خط راهآهن برای اتصال برلین به بغداد و بصره در خلیجفارس از طریق امپراتوری عثمانی بود. آلمانیها امیدوار بودند كه این خط به آنها امكان دسترسی به خلیجفارس و دور زدن كانال سوئز را بدهد كه در آن زمان تحت كنترل بریتانیا بود. حتی پس از استقلال با كودتاهای نظامی و جنگ، عراق از نظر راهبردی مهم باقی ماند، با پنجمین ذخایر بزرگ اثباتشده نفت خام در جهان و موقعیت ارتباطی میان مدیترانه و ناحیه خلیجفارس.
علاوه بر چالش تنگنای مالی كنونی عراق به دلیل ناكارآمدی دولت، ناكارآمدی اقتصادی و فساد گسترده، اجرای موفقیتآمیز پروژههای بلندپروازانه به دلایل سیاسی و امنیتی مشكل است.
پیشرفتها در فناوری حملونقل، مانند توسعه راهآهن، توازن قدرت را در سیاست بینالملل تغییر میدهد زیرا یك دولت یا گروهی از دولتهای قدرتمند را قادر میسازد تا نفوذ خود را در مسیرهای حملونقل گسترش دهند. به عنوان مثال، ایجاد بلوكهایی مانند اتحادیه اروپا یا بریكس، با هدف تقویت ارتباطات بین كشورهای عضو است. این هدف پیامدهای مثبتی برای اقتصاد دارد و به كاهش ریسك تنش بین آنها كمك میكند.
با توجه به مزایا و منافع مشتركی كه از طریق تقویت روابط بین كشورها به دست آمده است، هزینه چنین تنشها بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. در نتیجه، تقویت اتصالات در یك منطقه خاص تاثیر مثبتی بر كل منطقه دارد. بنابراین، هر پروژه زیرساختی بین كشورها را نمیتوان صرفا از منظر اقتصادی نگریست. اثرات ژئوپلیتیكی آن نیز باید برجسته شود.