ضرورت بازنگری در ماموریت امور تربیتی

ضرورت بازنگری در ماموریت امور تربیتی

تحولات اجتماعی از یك سو و كمبود مربی تربیتی و جاذبه تدریس و حوزه آموزش و كم‌انگیزه بودن ایشان و فقدان برنامه‌های مدون و متناسب با تحولات محیطی از سوی دیگر اثربخشی امور تربیتی را به شدت كاهش داده است.

دنیای قلم -علی اصغر فانی : قبل از انقلاب با هدف پر كردن اوقات فراغت دانش‌آموزان و ترویج ارزش‌های حاكم بر كشور و تقویت مبانی فكری حاكمیت، واحدی به نام امور تربیتی در ساختار آموزش و پرورش ایجاد شد و در قالب فعالیت‌های هنری و فوق‌برنامه رسالت خود را آغاز كرد. بعد از انقلاب اسلامی با حفظ قالب امور تربیتی، ماموریت امور تربیتی تغییر كرد و این نهاد نوپا در حفظ، دفاع و توسعه ارزش‌های دینی و انقلابی و بخصوص در دوران دفاع مقدس پیشگام بوده است. حضور گسترده در سنگرهای دفاع مقدس، پشتیبانی از جبهه و تقدیم 26 هزار شهید دانش‌آموز و صدها جانباز و آزاده بخشی از خدمات امور تربیتی بوده است. شهدای گرانقدر رجایی و باهنر كه می‌توان از آنها به عنوان بنیانگذاران امور تربیتی یاد كرد تلاش‌های زیادی برای شكل‌گیری و ساماندهی امور تربیتی بعد از انقلاب داشتند. برای تحقق اهداف جدید نیازمند تربیت و جذب نیروی انسانی و همچنین تدوین برنامه‌های جدید بودیم. گزینش و استخدام جوانان انقلابی و به كارگیری آنها به عنوان مربی تربیتی در مدارس و تدوین برنامه‌ها و تعریف فعالیت‌های فرهنگی و هنری و ورزشی و تألیف كتاب‌هایی كه مربیان با مطالعه آن قادر به سخنرانی برای دانش‌آموزان در مناسبت‌ها بودند  از جمله اقدامات دهه شصت بود. اعزام دانش‌آموزان به جبهه و جلب كمك‌های مردم از طریق دانش‌آموزان، خنثی‌سازی توطئه‌های دشمنان انقلاب و مقابله با فعالیت‌های گروه‌های معاند، بخشی از اقدامات امور تربیتی در دهه شصت بود. حوزه وظایف مربی تربیتی مدرسه با مدیر تداخل‌هایی داشت كه بعضا به بروز اختلاف بین ایشان منجر می‌شد.

تحولات اجتماعی از یك سو و كمبود مربی تربیتی و جاذبه تدریس و حوزه آموزش و كم‌انگیزه بودن ایشان و فقدان برنامه‌های مدون و متناسب با تحولات محیطی از سوی دیگر اثربخشی امور تربیتی را به شدت كاهش داده است.
در سال‌های اخیر دو دیدگاه كلی در مورد امور تربیتی مطرح شده است:
1- دیدگاه اول معتقد است كه امور تربیتی به شكل مجزا از آموزش و سایر فعالیت‌های مدرسه، كارایی ندارد و بهتر است فعالیت‌های فوق‌برنامه به معلمین و سایر عوامل واگذار شود. مثلا ذكر می‌كنند كه تاثیرگذاری تربیتی و رفتاری معلم ریاضی بر دانش‌آموزان از نفوذ مربی پرورشی بیشتر است.
2- دیدگاه دوم همچنان معتقد به حضور مربیان تربیتی در مدرسه است. این گروه خود به دو قسمت تقسیم می‌شوند:
2-1- امور تربیتی با روش‌های سنتی به كار خود ادامه داده و به لحاظ نیروی انسانی و امكانات تقویت شود.
2-2- ماموریت یعنی فلسفه وجودی امور تربیتی باید مورد بازنگری قرار گیرد و برنامه‌ها و فعالیت‌ها بر این اساس تدوین شود.
دیدگاه اول در سال‌های 2-1381 مطرح شده تحت عنوان تلفیق فعالیت‌های آموزشی و پرورشی ارایه شد كه در عمل با مداخله شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی این دیدگاه كنار گذاشته شد.
دیدگاه 2-1 نیز قابل دفاع نیست. دانش‌آموزان دهه شصت قابل مقایسه با دانش‌آموزان امروزی نیستند.
نسل z (متولدین دهه هشتاد و نود) فاصله زیادی با نسل x و y داشته و مراجعه مربیان و معلمین و كادر اجرایی مدارس با ایشان نیازمند توان و تخصص بالایی است.
اگر دیدگاه 2-2 را بپذیریم، ابتدا باید ماموریت امور تربیتی را مورد تجدیدنظر قرار داده، وظایف و نقش‌ها را در حوزه امور تربیتی تعریف جدید كنیم. مربیان تربیتی خود شخصا وارد فعالیت‌های متنوع مدارس شوند كه این اقدام از توان یك نفر خارج است. مربیان تربیتی باید فعالیت‌های فوق‌برنامه و پرورشی را با استفاده از پتانسیل موجود در مدرسه، اولیا، دانش‌آموزان، مساجد و شورای محله و... مدیریت كنند. در این حالت عنوان مربی تربیتی به معاون پرورشی تبدیل می‌شود.
علاوه بر اصلاح ساختاری (ستاد، استان، منطقه و مدرسه) نیازمند مربیان حرفه‌ای، متخصص و با انگیزه هستیم كه هم به لحاظ كمی و هم به لحاظ كیفی پاسخگوی ماموریت جدید باشند. و بالاخره: ستاد مركزی معاونت پرورشی باید نسبت به شناخت مخاطب و محیط  به دور از تعصبات گذشته اقدام كند. ما نیازمند مطالعات روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علوم تربیتی و محیط سیاسی- اقتصادی و... در مورد تحولاتی كه در اطراف ما می‌گذرد هستیم . ارزیابی دائمی و اصلاح مسیر حركت از لوازم بقای سازمانی است.
 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.