فرصتی كه شتابان از دست می‌رود

فرصتی كه شتابان از دست می‌رود

صلح و ثبات داخلی، منطقه پیرامونی ما و جهان نیز از جمله مسائلی است كه باید بر سر آن اجماع ملی شكل بگیرد. بدیهی است سیاست‌های برتری‌طلبانه، بی‌ثبات‌ساز یا منجر به تشنج و جنگ، اجماع ملی را مخدوش خواهد كرد.

دنیای قلم -آذر منصوری : حكمرانی یا «governance» امروزه در روند جهانی شدن از جمله موضوعات و امور جهانی شده محسوب می‌شود. به بیان دیگر در غیاب یك حكمرانی خوب و كارآمد (با همه مختصات آن) نمی‌توان انتظار تحقق یك سیاست خارجی موفق را داشت.سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است. سیاست خارجی هنگامی می‌تواند با توفیق همراه باشد كه اجماع ملی را به همراه خود داشته باشد. اجماع ملی امری توافقی است كه حكومت باید به الزامات شكل‌گیری آن توجه داشته باشد. اجماع ملی دستوری و از بالا به پایین به دست نخواهد آمد. این اجماع نیازمند توافق بر سر مسائلی است كه عبارتند از: 


اول؛  تمامیت ارضی كشور، وحدت ارضی و وحدت ملی (وحدت ملی با تك‌صدایی حاصل نخواهد شد). 
دوم؛  حاكمیت ملی و استقلال تصمیم‌گیری، سیاستگذاری و اجرا بر مبنای اراده ملی و خواست همه ایرانیان (باید در نظر داشت كه در جهان امروز مفهوم استقلال، جداسازی یا انزواطلبی نیست و این نگاه به استقلال اساسا دیگر ممكن نیست) دنیا، دنیای تبادل و تعامل است و بدون تبادل و تعامل با دنیا، رشد اقتصادی و تولید و رونق اقتصادی و رفاه شهروندان و در یك كلام توسعه كشورها ممكن نیست.
سوم؛  توسعه ملی و رفاه عمومی، بهبود معیشت اقشار و طبقات و به عبارتی همه شهروندان ایران، كاهش هزینه‌های اداره كشور و افزایش درآمد و سرمایه ملی و توسعه اقتصادی، بدون شك منوط به سیاست خارجی توسعه‌گرا، صلح‌طلبانه و امنیت‌ساز است.
چهارم؛  افزایش امنیت كشور و رفع تهدیدات مزمن، افزایش اعتبار و موقعیت كشور در صحنه جهانی و همزمان شهروندان در داخل و خارج كشور نیز از جمله مسائلی است كه برای تحقق اجماع ملی باید روی آن توافق صورت گیرد.


پنجم؛ صلح و ثبات داخلی، منطقه پیرامونی ما و جهان نیز از جمله مسائلی است كه باید بر سر آن اجماع ملی شكل بگیرد. بدیهی است سیاست‌های برتری‌طلبانه، بی‌ثبات‌ساز یا منجر به تشنج و جنگ، اجماع ملی را مخدوش خواهد كرد. 

ششم؛  در حال حاضر در كشور امكان اجماع ملی حول سیاست خارجی به نظر دشوار می‌رسد. (چراكه بنا به دلایل متعدد سیاست خارجی امری توافقی محسوب نمی‌شود). 
به واقع اگر حاكمیت به این جمع‌بندی رسیده كه سیاست خارجی و تحریم‌ها با اقتصاد و معیشت مردم ارتباط دارد این ضرورت هم باید احساس شود كه احیای برجام به عنوان ظرفیتی در اختیار ایران فرصتی است كه اگر از دست برود، مخاطرات جدی را پیش روی ایران قرار می‌دهد.  تنها در سایه یك سیاست خارجی متوازن است كه می‌توان این اجماع را شكست. اتكا به رای چین و روسیه و این نگاه به شرق كه اساسا نفی رویكرد نه شرقی و نه غربی است، باعث شده این دو كشور بتوانند با كارت ایران هر طور و در هر زمان كه بخواهند، بازی كنند. چه بسا رفتار این دو كشور در ارتباط به موضوع جزایر سه‌گانه بار دیگر این واقعیت را به روشنی عیان كرد. در حالی كه با رویكرد نه شرقی و نه غربی می‌توان در چارچوب منافع ملی كشور با همه طرف‌های برجام و به خصوص طرف اصلی آن وارد مذاكره شد.  مذاكره بر سر منافع ملی و حصول یك توافق برد-برد می‌تواند از مداخلات اسراییل نیز در این زمینه جلوگیری كند. او كه دنبال آماده كردن مقدمات لازم برای فعال كردن مكانیسم ماشه و در چنین شرایطی بیشتر زمین بازی را به نفع اسراییل تغییر خواهد داد. هنوز هم برای احیای برجام فرصت وجود دارد. ظرفیتی كه به گمان من در این شرایط ناامیدی جامعه و تشدید شكاف‌های دولت-ملت، اجماع ملی روی آن وجود دارد. حرف آخر اینكه چه در قالب برجام و چه توافق موقت اگر مذاكرات به نتیجه نرسد و پرونده ایران بار دیگر به شورای امنیت ارجاع شود، دیگر با یك برجام و دو برجام و چند برجام هم نمی‌توان از این مهلكه جان سالم به در برد. آیا گذشت دو سال از یكدستی حاكمیت و آزمودن همه راه‌های غیر از برجام برای حل مناقشه هسته‌ای ایران و به نتیجه نرسیدن هیچ یك از آنها، حجت و دلیل كافی برای استفاده از ظرفیت برجام در زمان باقیمانده نیست؟
 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.