مساله آب هیرمند چیست؟
. تحلیل درست وضعیت محیطی برای تدوین راهبرد درست و دقیق مواجهه با گروه طالبان لازم است.
دنیای قلم - مهدی زارع : در هفتههای اخیر مسوولان كنونی افغانستان اعلام میكنند كه آب كافی برای ادای حقابه هیرمند در افغانستان نیست. پس از سقوط دولت جمهوری در افغانستان در مرداد 1400، دولت موقت طالبان در 16 شهریور همان سال تاسیس شد.
این رژیم كه متهم به پایمال كردن حقوق زنان برای محرومیت از كار و دختران از تحصیل است با عدم شناسایی بینالمللی با تعلیق كمكهای توسعهای و در نتیجه بحران جدی غذایی مواجه است . تحلیل درست وضعیت محیطی برای تدوین راهبرد درست و دقیق مواجهه با گروه طالبان لازم است. خشكسالی شدید به زودی بیش از نیم میلیون نفر در جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان را مجبور به مهاجرت به سایر نقاط كشور خواهد كرد. بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان كشاورز هستند، اما خشكسالی معیشت آنها را از بین برده است. سیستان و بلوچستان دومین استان بزرگ ایران است كه با افغانستان و پاكستان همسایه است. اكثریت ساكنان آن، از نظر اقتصادی ضعیفترین بخش جمعیت ایران هستند. این منطقه از سال 1377 تاكنون با كمبود شدید آب و دورههای مختلف خشكسالی دست و پنجه نرم كرده است.
مشكل اكنون به سطح بحرانی رسیده است. این منطقه از سال آبی 1400-1399 به بعد چند دوره از بارندگیهای كوتاه دوره ولی بعضا سیلآسا و البته دورههای طولانی بدون بارندگی را تجربه كرده است. تبعات خشكسالی منطقه برای مردم منطقه باید با شیوههای سازگار با محیط زیست مهار شود، چراكه در بیشتر سالهای آبی اخیر 200 روز خشكی متوالی را تحمل كردهاند. بیش از 13 شهرستان سیستان و بلوچستان با كمبود شدید آب مواجه هستند. از مجموع 613 حلقه چاهی فعال میكنند، 143 حلقه دارای سطح آب نرمال بوده و 178 حلقه چاه با نیمی از ظرفیت معمول كار میكنند و مابقی كاملا خشك شدهاند. بیش از 50 درصد از ساكنان سیستان و بلوچستان در مناطق روستایی زندگی میكنند. بسیاری از آنها مجبور به ترك خانههای خود و مهاجرت به استانهای همجوار و سایر نقاط كشور شدهاند.
شرایط در این استان پس از آن بدتر شد كه افغانستان جریان رودخانه هیرمند را كه حوضه آبخیز اولیه حوضه سیستان است، محدود كرده و در نتیجه این منطقه را از سهم حق خود از آب محروم كرد. كشاورزان استان برای تامین آب خود به رودخانه هیرمند متكی هستند. افغانستان در دو دهه گذشته سدها و كانالهایی ساخته است كه سهم ایران از آب را به میزان قابل توجهی كاهش داده است. بر اساس معاهده آب رودخانه هیرمند، ایران حق دارد سالانه 850 میلیون مترمكعب آب از رودخانه دریافت كند. سیستان و بلوچستان امسال تنها دو درصد از سهم حق خود را از آب دریافت كرده است. افغانستان مدعی شده است كه مخزن این كشور جوابگوی نیازهای داخلی آن نیست و این موضوع را بهانهای برای محروم كردن ایران از 98 درصد از سهم آب خود كرده است.
محمدعلی منصف، نماینده بیرجند و قائنات در نطقی در مجلس شورای ملی به تاریخ دوم اسفند ۱۳۲۴ هشدار داد كه «افغانها در مسیر رود هیرمند مشغول حفر نهر جدیدی در پانزده كیلومتری جنوب كرشك در ولایت قندهار هستند كه پنج تا نه متر عمق دارد، تا ۵۹ متر عرض و بیش از دویست كیلومتر طول دارد كه ۲۴ تا ۳۶ هزار كارگر با ماشینآلات جدید زیرنظر مهندسان خارجی در آن مشغول به كارند و اگر تمام شود و جریان پیدا كند، تصور نمیكنم كه بعدا سیستانی وجود داشته باشد.» در سال ۱۳۲۷ منصورالسلطنه عدل، نماینده ایران در سازمان ملل متحد شكواییهای علیه افغانستان به شورای امنیت این سازمان درباره توسعه زیرساختهای آبی از سوی افغانستان داد.
دولت امریكا وابسته كشاورزی سفارت خود در تهران به نام پولستر را برای تهیه گزارشی موشكافانه از وضعیت سیستان و آب هیرمند به منطقه فرستاد. دولت امریكا كمیسیون بیطرفی به نام «كمیسیون دلتا» برای راهحل این معضل پیشنهاد كرد. در اسفند 1328 سه كارشناس با نامهای فرانسیسكو دومین گوئز از شیلی، رابرت لوری از امریكا و كریستوفر نی وب از كانادا برگزیده شدند. برآیند پژوهش این كمیسیون در 1330 تعیین ۶۴۰ میلیون مترمكعب در سال یا ۲۲ مترمكعب در ثانیه برای ایران بود. افغانستان نظر این كمیسیون را پذیرفت، اما چون بعضی قسمتهای گزارش كمیسیون به ضرر سیستان و قسمتهایی از آن مبهم بود و به علاوه نسبت به چند موضوع مورد ادعای دولت ایران اظهارنظر نشده بود، ایران نه پیشنهادهای كمیسیون را پذیرفت و نه رد كرد. شمار بندهایی كه افغانستان روی آب هیرمند زد، رو به افزایش گذاشت: بند سراج، بند كز كشك، بند رودبار، بند مهرآباد، بند چهار برجه، بند كمال خان، بند قلعه فتح، بند خوابگاه و یكى، دو بند دیگر. آب هیرمند در ایران چنان كاهش چشمگیری یافت كه تنها در سال ۱۳۲۶ به مرگ بیش از ۲۴۰۰ راس گاو و كوچ گسترده اهالی سیستان انجامید. موضوع به رسانهها كشید و اعتراض برانگیخت.
در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ گزارش كمیسیون دلتا میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر آن هنگام ایران و محمدموسی شفیق، نخستوزیر افغانستان در كابل به امضا رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمكعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمكعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد . جمع ۲۲ مترمكعب آب در ثانیه بر پایه گزارش كمیسیون دلتا و چهار مترمكعب آب در ثانیه به عنوان «حسن نیت و علایق برادرانه» بود. اسدالله علم وزیر دربار شساهنشاهی در دهههای چهل و پنجاه شمسی در سال آخر حیات خود در آخرین جلد خاطرات خود درباره مساله هیرمند مینویسد: «چهارشنبه 21/2/1356: «[حسین داودی] سفیر شاهنشاه در كابل را پذیرفتم. شرح مفصلی میگفت كه قرارداد چند سال پیش دولت ایران با افغانستان را كه دولت ایران [درباره هیرمند] بست و اول افغانها میگفتند بسیار بد است و (دولت انقلابی جدید) امضا نمیكردند بعد كه مطالعه كردند، دیدند كاملا به منفعت آنهاست، چون مساله سیلابها كه باید به سیستان برسد در آن نیست و باید در پروتكل علیحده[ای] مبادله میشد و دولت سابق هم رفت. اینها هم جز به متن قرارداد به چیز دیگری اهمیت نمیدهند و حالا میخواهند جلوی سیلابها را بگیرند و به گودزره [تالابی در نردیكی مرز ایران و در داخل خاك افغانستان] بیندازند.
آمدن نعیم هم برای این [منظور] بود. دولت هویدا هم توجهی ندارد. این خبر مثل پتك بر سر من فرود آمد و شب تب كردم، تا فردا یا پسفردا عرض كنم با آنكه در مجلس ما و آنها تصویب شده، قرارداد مبادله نشود تا بعد ببینیم چه خاكی بر سر بریزیم.» سهشنبه 27/2/1356: {شاه} فرمودند، آخر اگر ما به افغانها سختگیری بكنیم در دامن روسها میافتند. عرض كردم، این یك مساله جداگانه است و اینها به هر حال در دامن روسها افتادهاند، زیرا عمر داوود آفتاب لب بام است پس چرا ما سند را مبادله كنیم و یك سند محكمی به دست دولت كمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند، به هر حال ما باید از همین آبی كه داریم استفاده خوب بكنیم. عرض كردم، خشكی [تالاب] هامون یك بدبختی بزرگ منطقه است، زیرا گاوداری سیستان از بین میرود.» (ص481).