برای عبور از بحران

برای عبور از بحران

برای عبور از بحران باید به هشدارها و توصیه‌های دلسوزان كشور گوش فرا داد

دنیای قلم - آذر منصوری : این تصویر زنده‌یاد اعظم طالقانی به اندازه چندین مقاله و نوشتار حرف برای گفتن دارد. زنی جوان و مبارز كه از قضا دختر یكی از مبارزان علیه استبداد و سلطنت مطلقه بود كه با لباس زندان سر خود را پوشانده و نام و تصویرش به عنوان یكی از زندانیان ساواك در تاریخ ثبت شده است. سال‌ها پیش، درست زمانی كه اعظم خانم در قید حیات بود، نوشتم: «چرا اجازه نمی‌دهید، انقلاب و اهداف آن از زبان همه كسانی كه در انقلاب نقش داشتند، روایت شود؟ این دایره محدود خودی‌ها و تحریف اهداف انقلاب ۵۷ كه اشتراك همه انقلابیون بر نفی استبداد و سلطه‌گری بود و در گفتمان نوفل‌لوشاتو تجلی پیدا كرد، نتیجه‌ای جز واگرایی و گسست بین حاكمان و مردم به دنبال ندارد. شوربختانه باید گفت شد آنچه نباید می‌شد.» چند روز پیش مطلبی در نقد رفتار اپوزیسیون برون‌مرزی با توجه به حضور شكنجه‌گران ساواك در یكی از تجمعات اخیر آنها در اینستاگرام به اشتراك گذاشتم و به خوانندگان این سطور هم پیشنهاد می‌كنم این متن و كامنت‌های ذیل آن را بخوانند٭
برخی كامنت‌ها گویای این واقعیت است كه نسل امروز از یك‌سو به دلیل فقدان شناخت از مجموعه عوامل و دلایلی كه موجب شكل‌گیری انقلاب ۵۷ شد و از سوی دیگر ناكارآمدی حكمرانی كه ذیل دفاع از این انقلاب از عهده تامین مطالبات مردم برنمی‌آید و هر نوع شكافی را نادیده می‌گیرد، در كمال ناباوری شكنجه‌گران رژیم گذشته را تطهیر می‌كنند! اعظم طالقانی و مانند او كه حتی پس از سال‌ها برای مبارزه با استبداد از پای ننشستند اگرحذف و نادیده گرفته نمی‌شدند و با انواع اتهام‌ها روانه زندان و حبس و حصر نمی‌شدند و لباس حاشیه‌نشینی و مهاجرت بر تن نمی‌كردند، شاید نه این انقلاب مردمی از اهدافش فاصله می‌گرفت و نه اینكه در ۴۴ سال پس از آن تغییر بزرگ، شكنجه‌گران و حاملان سلطنت مطلقه به اسم همراهی یا دفاع از اعتراضات مردم...

 صحبت از دخالت خارجی و فروپاشی نظام را به زبان نمی‌آوردند. كیست كه نداند فروپاشی نظام ترجمه فروپاشی ایران است كه اتفاقا باید خط قرمز همه میهن‌دوستان و مدافعان دموكراسی و حقوق بشر باشد و كیست كه نداند وقتی صحبت از جمهوریت به میان می‌آید، سلطنت وجهی در آن ندارد و تجربه مثلا ماهاتیر محمد در مالزی را نمی‌توان با این عنوان مصادره به مطلوب كرد. به بیان روشن‌تر ریشه‌ها و دلایل آنچه در كنفرانس كذایی مونیخ اتفاق افتاد را باید مجموعه رفتار‌ها و دلایل و عللی دید كه موجب شده است عده‌ای خارج از مرزهای ایران به نام دفاع از ایران لباس مبارزه بر تن كنند و در لوای دفاع از مردم، در زمین نقشه فروپاشی ایران بازی كنند.

 

ایران عزیز ما این روزها از دو جهت در معرض مخاطره جدی قرار دارد. براندازان داخلی كه نه مردم و رای آنها را عامل مشروعیت سیاسی نظام می‌دانند و نه باوری به تعامل سازنده با كشورهای منطقه و جهان دارند و گروه‌هایی در خارج از مرزهای ایران كه به دنبال تحریم‌های بیشتر و مداخله خارجی به اسم براندازی به دنبال فروپاشی ایران هستند. چه بسا اگر در صحنه سیاست داخلی كشور به رای مردم تمكین می‌شد و سیاست خارجی ما سمت و سوی واقع‌بینی پیدا می‌كرد، هیچ‌گاه كار به تطهیر‌سازی شكنجه‌گران و برگزاری كنفرانس‌هایی با این كیفیت هم  نمی رسید. هر دو طرف عرض خود می‌برند و زحمت خلق را زیاد می‌كنند. تنها راه خروج از این بن‌بست، اتكا به ظرفیت‌ها و نیروی داخلی ایران است كه به دنبال تامین و تضمین دخالت آزاد مردم در تعیین سرنوشت خود و اعتلای ایران و نگران در خطر افتادن تمامیت ارضی ایران هستند. راه‌حل عملی عبور از این بحران اصلاح بنیادین رفتارها و ساختارها و رویكردهای حكمرانی در راستای تامین خواست مردم و تحقق حق حاكمیت ملی است. برای این كار باید از پیشنهادات و توصیه‌های دردمندانه سید محمد خاتمی و میر محصور و تاجزاده و دیگر دغدغه‌مندانی كه خط قرمز مشترك‌شان توقف روندهای اقتدارگرایانه، پرهیز از خشونت و مقابله جدی با فروپاشی ایران در راستای تامین خواست مردم است، بیش از پیش شنیده شود.
*https: //www.instagram.com/p/copxgroq7g0/?igshid=mdjmnzvkmjy=

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.