حق اعتراض باید به رسمیت شناخته شود
زمینههای لازم برای تحقق وعده اصلاح و تغییر چیست؟
دنیای قلم - حسین نورانینژاد : مدتی است كه از اعتراضات خیابانی خبری نیست و به نظر میرسد از مقطع حساس كنونی در این باره عبور كرده باشیم. در نتیجه وقت مناسبی است كه تكلیف اعتراض و اغتشاش مشخص شود و مسوولان كشور كه در این مدت بارها بر پذیرش اعتراض تاكید داشتند، ادعای خود را ثابت كنند.
1) یك راه برای طی این مسیر تازه، آزادی تشكلیابی و اعلام موضع جمعی است. یعنی از این پس شاهد فعالیت آزاد احزاب و جبههها و سندیكاها و گروههای متشكل در بین مخالفان باشیم، در واقع گروهها و تشكلهایی كه هنوز مجوز اخذ نكردهاند به راحتی و به سرعت مجوز داده شود و قوانینی كه این حق را محدود به قشری خاص با باورهایی محدود و خاص كرده، اصلاح شود. به عبارت روشنتر، برای همه افراد، فضای امن و قانونی برای این هدف ریلگذاری شود. اما به میزانی كه این آزادی سلب و مقابلش سنگاندازی شود و تشكلها نتوانند دیدگاههای انتقادی خود را به راحتی و با صراحت بیان كنند، بابت انتقادات خود تهدید شده یا به دردسر بیفتند، یعنی وعدههای ارایهشده طی این مدت مطلقا صحت نداشته است و حق دوگانهسازی بین اعتراض و اغتشاش را ندارند.
دوم، آزادی بیان در رسانهها و فضای مجازی و تریبونهاست. متولیان باید بدانند قرار نیست در این فضاها حرفی زده شود كه تمام و کمال مورد رضایت آنها قرار بگیرد.
تنها محدودیتهایی چون افترا و توهین و دعوت به خشونت و مواردی از این دست، آن هم ذیل قوانینی شفاف و غیرقابل تفسیر و غیر تبعیضآمیز است كه میتواند محدودیتهای حاكم بر اینگونه اعتراضها باشد. اما صدر تا ذیل سیاستهای كشور، عملكرد مسوولان، قانون اساسی و قوانین عادی قابل نقد و اعتراض هستند و هیچكس مصون از نقد نیست. قبول؟
سوم، حق تجمع و اعتراض طبق اصل 27 قانون اساسی میبایست به رسمیت شناخته شود و احزاب و گروهها بتوانند در كمال امنیت و آرامش در محل از پیش تعیینشده بر سر آنچه و آنكس كه تشخیص خودشان است فریاد بزنند. ایرادی كه ندارد؟
چهارم، بیانیهها و نامههای جمعی، یكی از مدنیترین رفتار اعتراضی و انتقادی ممكن است اما در سالهای گذشته با این حق بدیهی برخوردهای امنیتی و قضایی ناموجهی شده است. موضوع برای اعتراض زیاد است و برای اینكه این موارد به اغتشاش كشیده نشود، افراد میخواهند در قالب نامه و بیانیه جمعی حرفشان را بزنند و كسی هم متعرض آنها نشود. رسانهها هم حق پوشش این اعتراضات را داشته باشند، نه اینكه از نویسنده و امضاكننده گرفته تا نشردهنده این مطالب تحت تهدید امنیتی و قضایی باشند. این هم قاعدتا باید در چارچوب تفكیك اعتراض و انتقاد قابل پذیرش باشد.
و نكته آخر اینكه در عالم سیاست هیچ هاله قدسی و هیچ مقام مصون از نقد و پرسشگری وجود ندارد و همگان موظف به پاسخگویی هستند. اینها را به رسمیت بشناسید و بر مبنای آن عمل كنید تا معلوم شود دفاع شما از حق اعتراض و تفكیك آن از اغتشاش را بر مبنای صداقت عنوان كردهاید.
این نكات از سر مچگیری نیست. بلكه یكی از اصول قطعی حكومتداری قابل دوام و عادلانه بر جامعهای است كه ۱۱۶ سال پیش قیام مشروطه داشته، نزدیك به ۹۰ میلیون جمعیت متكثر دارد، همه آنها به یك اندازه از حق دخالت بر سرنوشت خود برخوردارند، خودشان هم این حق را باور و بر آن اصرار دارند و بسیاریشان نیز از شرایط موجود ناراضی هستند.