جای خالی روزنامه‌نگاری مستقل در روایت ایذه

جای خالی روزنامه‌نگاری مستقل در روایت ایذه

وقوع دو قتل دلخراش در ایذه و در زادروز كیان پیرفلك، بار دیگر وجدان عمومی جامعه را آزرد و درگیر ابعاد مختلف آن كرد

دنیای قلم -  حسین نورانی‌نژاد : وقوع دو قتل دلخراش در ایذه و در زادروز كیان پیرفلك، بار دیگر وجدان عمومی جامعه را آزرد و درگیر ابعاد مختلف آن كرد. درباره این حادثه و ابعاد سیاسی - امنیتی آن و پیش‌بینی‌پذیری چنین اتفاقی و تداوم خشونت‌ها و راه‌های كنترل آن جای گفت‌وگوهای زیادی هست، اما یك مساله مقدم بر این مباحث وجود دارد و آن مطلع شدن از اصل واقعیت حادثه رخ داده است.

در این ماجرا چه گذشت، طرفین ماجرا چه می‌گویند و افراد محلی و بی‌طرف چه روایتی دارند. اینها كار گزارشگری ژورنالیستی است. احتمالا هیچ رسانه مستقلی امكان یا تمایلی برای این كار نداشته باشد. هنوز از درد آخرین انجام وظیفه این گونه رها نشده‌ایم و نیلوفر حامدی و الهه محمدی دقیقا در پی چنین انجام وظیفه‌ای ماه‌هاست در بازداشت به سر می‌برند. شاید گفته شود اتهامات آنها موارد دیگری بوده است. بسیار خب؛ ولی پیرو انجام وظیفه روزنامه‌نگاری خود گرفتار بازداشت و پرونده قضایی شده‌اند وگرنه همان موارد دیگر هم كه ادعا می‌شود، امروز برایشان موجب دردسر نشده بود. بگذریم. حالا باید به روایت چه كسی در این باره اعتماد كنیم؟

نیروی انتظامی كه یك طرف دعواست. صدا و سیما هم همین طور. نهادهای رسمی دیگر به همین ترتیب. چه نهاد مستقلی برای روایت بی‌طرفانه وجود دارد كه اكثریت خاكستری و دغدغه‌مند حقیقت آن را باور كند؟ نقش نهادها و نیروهای مستقل و بی‌طرف واسط ظاهرا در هیچ حوزه‌ای قرار نیست جدی گرفته شود. احزاب و میانه‌روها در سیاست، سمن‌ها در حوزه‌های مدنی، نهادی با كاركرد شورای نگهبان برای موضوعی چون انتخابات و داوری بر اساس قانون اساسی، روزنامه‌نگاری مستقل و قدرتمند در میان حوادث و موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و  از همه مهم‌تر عدلیه مستقل و بی‌طرف كه حداقل برداشت عمومی درباره‌اش این گونه نیست.

در این بین می‌خواهم بر نقش روایتگری مستقل و موثق تاكید كنم.   منطقا كسی نباید انتظار داشته باشد كه روایت صدا و سیما هر قدر كه حرفه‌ای به نظر برسد مورد قبول اكثریت جامعه قرار بگیرد. این رسانه حتی ظاهر بی‌طرف را هم نه خواسته و نه توانسته رعایت كند. در هر اختلافی كه رخ داده، این رسانه یك طرف دعواست. می‌ماند رسانه‌های دیگر همچون روزنامه‌ها. آیا امروز مدیر مسوول و سردبیری هست كه ریسك فرستادن روزنامه‌نگاران خود به ایذه برای تهیه گزارش مستقل را به جان بخرد؟ احتمالا در بین روزنامه‌نگاران هنوز آرمانگرایی‌های فراوانی هست تا تن به خطر بدهند و به دل ماجرا بزنند، اما مدیران و سردبیران هنوز عاقبت دو روزنامه‌نگار در بند پیش چشم‌شان است. و تازه فرض كه رفتند و گزارش را تهیه كردند؛ اگر نتیجه گزارش‌شان خلاف روایت رسمی باشد چه؟ آیا امكان انتشار بی‌دغدغه آن را دارند؟ آیا هنوز معلوم نشده كه با فرض هزینه‌های موردی كه چنین نقش‌آفرینی رسانه‌ها برای حاكمیت دارد، در مجموع و در یك نگاه كلان، وجود چنین ظرفیتی برای كشور و فیصله‌بخشی بسیاری از اختلافات و خصومت‌ها لازم است؟

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.