پرویز پور فلاح از بازی در سریال بی نشان گفت

پرویز پور فلاح از بازی در سریال بی نشان گفت

پرویز پور فلاح بازیگر نقش شهاب الدین در سریال بی نشان است حرف های او درباره این سریال را اینجا بخوانید

دنیای قلم -پرویز فلاحی‌پور، بازیگر سریال جدید شبکه 3 در پاسخ به انتقاد خراسان، درباره مستقیم گویی ها در این مجموعه توضیح می دهد
پرویز فلاحی‌پور پس از سال‌ها فعالیت حرفه‌ای و ایفای نقش‌های مختلف، برای اولین‌بار در مجموعه «بی‌نشان» ساخته راما قویدل، در نقش یکی از اهالی رسانه یعنی سردبیر یک سایت خبری و خبرنگاری باسابقه به نام «شهاب‌الدین اَدهم» ظاهر شده است. کاراکتر او در این سریال شخصیتی جسور و درستکار است که مفسدان اقتصادی را رسوا می‌کند و به این واسطه درگیر ماجراهایی می‌شود. به بهانه پخش سریال «بی‌نشان» درباره تجربه این نقش و نوع پرداخت سریال از کاراکتر «شهاب»، با پرویز فلاحی‌پور گفت‌وگو کردیم.
 
چه ویژگی‌هایی در نقش «شهاب» دیدید که باعث شد بازی در «بی‌نشان» را بپذیرید؟
«شهاب» چالش‌برانگیز، پویا و بهترین نقش کار بود و تا به حال چنین نقشی بازی نکرده بودم. کارگردان و تهیه‌کننده آقای قویدل و آقای رزاق‌کریمی هم خوب بودند. می‌دانستم آقای رزاق‌کریمی یکی از مستندسازهای خوب ماست و تهیه‌کنندگی می‌کند، دوست داشتم با این گروه همکاری کنم.
 
اولین تجربه‌تان در نقش یک خبرنگار چطور بود؟ راضی بودید؟
به عنوان بازیگر باید درباره هر نقش جدید، تحقیق و فکر کنی. ما برای ایفای یک نقش، سعی می‌کنیم چیزهایی را که خودمان می‌دانیم و اطلاعاتی را که از تحقیقات به دست می‌آوریم، در نقش پیاده کنیم، حالا این که تا چه حد موفق باشیم، به اجرا و موقعیتی برمی‌گردد که در آن هستیم. من سعی کردم برای این نقش مقداری وزن اضافه کنم. چون «شهاب» چشمش مشکل داشت و جانباز بود، چشم‌های او را چشم‌هایی غیرطبیعی و خسته تصور کردم و دردهایی را که در بدن و سرش وجود داشت، در نظر گرفتم. ممکن است مردم بگویند چرا صورت این بازیگر خسته و چشم‌هایش غیرطبیعی است اما نمی‌دانند که من چه فکری کردم و روی نقش کار کردم. وقتی سریال کم کم جلو می‌رود، مردم متوجه می‌شوند که جریان چیست.
 
پیش از این سریال چقدر با مسائل و مشکلات شخصیت‌تان به عنوان سردبیر و خبرنگار آشنا بودید؟
من یک سری چیزها درباره خبرنگاران شنیده بودم و گاهی مطالبی می خواندم اما این که خودم یکی از آن‌ها باشم، خیلی فرق می‌کرد. باید چیزهایی را تجربه می‌کردم و می‌دیدم که یک سردبیر و خبرنگار چه کارهایی انجام می‌دهد و چه مسئولیت‌هایی دارد، باید همه این‌ها را در نقش می‌آوردم. به عنوان بازیگر معتقدم که در نقش‌های منفی حتما ویژگی‌های مثبتی هست و در نقش‌های مثبت باید ویژگی‌های منفی و اشتباهی وجود داشته باشد، هیچ کس خوب مطلق و بد مطلق نیست، باید به این هم فکر می‌کردم. همه تلاشم را کردم. این که تا چه حد موفق بودم باید منتقدان، مردم و خبرنگاران نظر بدهند.
 
اما شخصیت «شهاب» کاملا مثبت است، این طور نیست؟
در روند سریال معلوم می‌شود که اشتباه هم می‌کند. هم من و هم آقای قویدل متفق‌القول بودیم که ویژگی یک شخصیت مثبت این است که طبیعی و قابل باور باشد و از آسمان نیامده باشد! یک موجود زمینی ولی آدم خوبی باشد. من خودم به این موضوع معتقدم که همه خوبی‌ها و بدی‌ها در انسان هست، حالا کسی که خوبی‌هایش بیشتر است، به چشم مردم خوب می‌‌آید و می‌گویند آدم خوبی است و او که بدی‌هایش بیشتر است، می‌گویند آدم بدی است! بستگی به عملکرد خود انسان دارد.
 
 اتفاقاتی که در «بی‌نشان» رخ می‌دهد بر اساس ماجراهای واقعی بوده یا کاملا تخیلی است؟
معمولا یک پای هر فیلم نامه و قصه‌ای در واقعیت و یک پای آن در خیال است. ممکن است یک فیلم داستانی داشته باشد که هیچ کس هیچ‌جا ندیده باشد اما ممکن هم هست که اتفاق افتاده باشد، پس وقتی فیلمی می‌سازیم، مردم چیزی را تماشا می‌کنند که اگر در واقعیت تجربه کنند، ممکن است برایشان تلخ و صدمه زننده باشد اما در فیلم آن را تجربه می‌کنند، نکات خوب و بدش را می‌گیرند و استفاده می‌کنند.
 
در سریال دیدیم شخصیت «شهاب» آماده شکایت و دردسر است و به کسی که علیه او مطلبی منتشر کرده، می‌گوید آماده رفتن به دادگاه است، این مسئله باعث نمی‌شود «شهاب» نزد مخاطب کمتر باورپذیر باشد؟
این جزو شخصیت او به عنوان یک خبرنگار و سردبیر است. یک خبرنگار و سردبیر خبر که در راس است، همیشه به دنبال اخبار جنجالی و خبرهایی است که می‌تواند تیتر باشد. آن‌ها به دنبال این قضیه هستند و وقتی جرقه‌ای زده می‌شود، آن جرقه را می‌گیرند و می‌روند ته و توی موضوع را درمی‌آورند، حالا ممکن است اشتباه باشد و همان‌جا تمام شود، ممکن است درست باشد و بتواند تیتر خوبی برای آن‌ها باشد. یک سردبیر هرچه بتواند روزنامه و صفحه‌اش را فعال نگه دارد و مخاطب را ترغیب به خواندن آن کند، رتبه‌اش بالاتر می‌رود. شهاب هم جزو خبرنگاران درجه یک است، سابقه خوبی دارد، مردم به او اعتماد می‌کنند و خبرش را می‌خوانند. این باعث می‌شود شَم خبرنگاری «شهاب» خود به خود مثل آهنربا چنین موضوعاتی را جذب کند.
 
اما خیلی راحت با قضیه برخورد کرد و کوچک ترین نگرانی  بابت شکایت نداشت.
اگر دقت کنید وقتی دوست «شهاب» می‌پرسد او چه کسی بود؟ می‌گوید یک «مجرم حق به جانب»! یعنی «شهاب» آن فرد را می‌شناسد و می‌داند خبری که به دست آورده 100 درصد درست است ولی آن‌ها دارند پنهان‌کاری می‌کنند، به همین دلیل چنین رفتاری دارد.
 
حرف قصه به صورت مستقیم مطرح می‌شود و حتی نام خبرگزاری «بیدارنیوز» است. به نظر شما این مستقیم‌گویی باعث نمی‌شود سریال در دام شعار بیفتد؟
از نظر من تعریف شعار یعنی چیزی که به عمل درنیاید اما حرفی که عملی شود، دیگر اسمش شعار نیست. یعنی اگر شهاب به حرفی که به خواهرزاده‌اش می‌‎گوید عمل نکند، می‌شود شعار، اگر خودش عمل کند دیگر شعار نیست. ممکن است از لحاظ دیالوگ‌نویسی در فیلم نامه بگوییم مستقیم‌گویی است که این ممکن است درست باشد. به هرحال این شخصیت «شهاب‌الدین ادهم» است، برادر شهید است، خودش چند سال جبهه بوده و کاملا به کارش متعهد است. فکر نمی‌کنم از زبان «شهاب‌» خیلی شعاری باشد.
نویسنده : مائده کاشیان

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.