غیبت پسران دهه هشتادی در کنکور
شاید متولدان دهههای 60 و 70 کسانی بودند که برای ورود به دانشگاه بیشترین فشار را از سوی خانواده تحمل کردند. با بیشترین تقلبهای کنکوری و استرسزاترین وضعیت، کلاسهای کنکور را پشت سرگذاشتند و با اضطرابی وحشتناک تستهای کنکور را زدند و از سد کنکور عبور کردند تا در پایان دوره دانشگاه ، بیکاری آنها و عدم علاقه به رشتهایی که از سر اجبار انتخاب کرده بودند؛ لگد تند و تیزی بر آرزوهایشان شود و الگویی برای ناامیدی پسران دهه هشتادی برای ادامه تحصیل در دانشگاه.
دنیای قلم -عذرا فراهانی- آمار داوطلبان کنکور سال جاری نشان میدهد از مجموع یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ داوطلب که در نوبت اول آزمون سراسری ۱۴۰۳ ثبتنام کردهاند تنها ۳۷ درصد مرد هستند. عدم اقبال پسران برای ورود به دانشگاه به دلیل نگرانی از اشتغال بعد از فارغالتحصیلی موجب شده که بسیاری از آنها آموختن مهارت و ایجاد کسب و کار را بر رفتن به دانشگاه ترجیح دهند.
طی چند سال اخیر وقتی از پسران در باره انتخاب رشته یا ادامه تحصیل سوال میکنی؛ می گویند خوب پدر و مادرمان با لیسانس یا فوق لیسانس چه کاره شدند؟ ماهی چقدر درآمد دارد؟
سوالی که بعضا والدین نیز بر آن صحه میگذاراند و به ناچار برای درس خواندن فرزند پسر، مثل یکی دو دهه پیشتر،خود را به آب و آتش نمیزنند و برخیها پیش خود زمزمه میکنند؛ پسرم را ست میگوید آن همه درس خواندم، آخرش چه شد؟ ماهی چندرغاز میگیرم.
آمار داوطلبان کنکور سال جاری نشان میدهد از مجموع یک میلیون و ۱۵۲ هزار و ۵۱۸ داوطلب که در نوبت اول آزمون سراسری ۱۴۰۳ ثبتنام کردهاند تنها ۳۷ درصد مرد هستند. عدم اقبال پسران برای ورود به دانشگاه به دلیل نگرانی از اشتغال بعد از فارغالتحصیلی موجب شده که بسیاری از آنها آموختن مهارت و ایجاد کسب و کار را بر رفتن به دانشگاه ترجیح دهند.
بنا به گفته مسولان وزارت علوم تغییرات در نسبت ورودی دختران و پسران به دانشگاه، از اوایل دهه ۹۰ شروع شده است. این در حالی است که افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در فاصله سال تحصیلی ۱۳۹۱ ـ ۱۳۹۰ و ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ با وجود کاهش نرخ بیکاری از عوامل موثر در کاهش رغبت جمعیت جوان به خصوص پسران به ادامه تحصیلات عالی است.
شاید متولدان دهههای 60 و 70 کسانی بودند که برای ورود به دانشگاه بیشترین فشار را از سوی خانواده تحمل کردند. با بیشترین تقلبهای کنکوری و استرسزاترین وضعیت، کلاسهای کنکور را پشت سرگذاشتند و با اضطرابی وحشتناک تستهای کنکور را زدند و از سد کنکور عبور کردند تا در پایان دوره دانشگاه ، بیکاری آنها و عدم علاقه به رشتهایی که از سر اجبار انتخاب کرده بودند؛ لگد تند و تیزی بر آرزوهایشان شود و الگویی برای ناامیدی پسران دهه هشتادی برای ادامه تحصیل در دانشگاه.
تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهههای ۶۰ و ۷۰ تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد، از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشتههای دانشگاهی، درآمدهای پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آنها به بازار کار در رشتههای درآمدزا شده است.
در آینده نزدیک تعداد دختران تحصیلکرده دانشگاهی بیشتر از مردان تحصیلکرده خواهد بود. حتی این پدیده در ازدواجهای سالهای اخیر نمود بیشتری داشته و اصولاً تبدیل به یکی از موانع ازدواج شده است. زیرا دختران دوست دارند سطح دانش پسر بیشتر یا برابر با خودشان باشد. با توجه به اینکه تدریجاً اهمیت درآمد از مدرک بیشتر میشود، اما تا تثبیت کامل این فرهنگ، همچنان دختران تحصیلکرده در آینده گزینههای کمتری برای ازدواج خواهند داشت.
معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی سیدجلال موسوی با تأکید بر اینکه آمار پیشتازی ۲۶ درصدی دختران داوطلب ورود به دانشگاه نشاندهنده اصلاح فرهنگ مهارتمحوری در کشور است، ابراز میدارد که «بحث اشتغال برای آقایان مهمتر است» و به همین دلیل اولویت اول آقایان تحصیلات آکادمیک نیست. عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی مهدی گلشنی کاهش تعداد پسران در کنکور را نشاندهنده نقص در آموزش عالی میداند و میگوید اگر در چند سال آینده روند به همین صورت باشد و اعتدال ایجاد نشود حتی «تبعات اجتماعی به همراه دارد».
طبق نظر جامعهشناسان، جامعه از مردان انتظار سرپرستی خانواده و تأمین معیشت دارند، به همین خاطر مرد از همان ابتدا مسیرش را تغییر میدهد. پس ایجاد امید در پسران برای بهتر شدن زندگی مادی آنها در صورت ادامه تحصیل، میتواند انگیزه موثری برای تعادل در دانشگاهها باشد. تأکید بر کسب منزلت اجتماعی همراه با تحصیلات عالیه هم میتواند در ایجاد انگیزه ارزشی برای تشویق پسران مؤثر باشد.