فضاهای باز شهری فرصتی برای تعامل زنان
زهرا نژاد بهرام از فضاهای بازشهری برای تعامل صحبت کرده است
دنیای قلم -فضاهای باز محلهای بستری برای تعامل شهروندان و گذران اوقات فراغت است. محله كه بستر هویتبخشی به ساكنان را با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و زندگی روزمره داراست، فرصتی برای حضور زنان فارغ از محدودیتهای عمدهای كه در سطح شهر ممكن است برای آنان وجود داشته باشد، فراهم میكند. زنان برای امور روزمره، به مدرسه رساندن فرزندان، گفتوگوهای كوتاه با همسایگان یا اهالی محل بخش زیادی از اوقات خود را در محله طی میكنند. وجود فضاهای باز در محله بستر این تعامل را برای آنان بیشتر میكند. شاید در گذشته سكوهای خانهها امكانی برای تامل و گفتوگوهای كوتاه بود، شاید حضور در مسجد و امامزادههای محلی امكانی برای شكلگیری این ارتباطات بود! اما با بروز بیماری كرونا و محدودیتهای حضور در فضاهای بسته بازاندیشی نسبت به فضاهای باز محلهای مورد توجه قرار گرفته است. زنان با بهرهگیری از این فضاها قادر هستند بستر تعاملی را با هممحلهایها فراهم كنند و در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی در قالب رفع نیازهای محله در امور كیفی و طرح مطالبات و به اشتراك گذاشتن تجارب ورود پیدا كنند. ایجاد فضاهایی مثل پاتوقهای محلی یا بوستانهای محلی یا میادین محلهای تصویری نوستالژیك از گذشته محله در شهرهای ایران است. میدانچهها همواره بستری برای تعامل بود اما با رویكردی جنسیتی و معمولا زنان در آن حضور كمرنگتر را داشتند اما امروزه با تغییر و تحولات ساختار محلهها و حضور پررنگتر زنان در عرصههای شهری وجود این فضاها قادر است بخشی از نیازهای ارتباطی زنان و مشاركت آنان در سازمان محله را تامین كند. از نگاه برخی اندیشمندان فضا چیزی است كه ما از طریق و در پیرامون آن در تلاش برای ساختن زندگی خود و آنچه بدان میاندیشیم، هستیم. مناسبات اجتماعی باید در جایی اتفاق بیفتد، جایی كه در فضای اجتماعی قرار میگیرد.
این فضای اجتماعی خنثی نیست و جایی است كه باید با اقدامات انسان پر شود. همانگونه كه فضا از طریق مناسبات انسانی شكل میگیرد، مناسبات انسانی نیز در شكلگیری فضا موثر هستند. در همین رابطه سوجا معتقد است كه ما اساسا موجوداتی فضامند و در برساختن اجتماعی فضامندیهای اطراف خود همواره مشاركتكنندگانی فعال بودهایم.
با این نگاه مناسبات زنان در محله و شهر بستر مناسبات اجتماعی و زندگی است. امروزه فضا همان زندگی است و این مناسبات برای زنان یعنی همان زندگی آنان است. این مهم در بستر سه حوزه امنیت، گذران اوقات فراغت و مشاركت محلهای قابل تامل است. محله به دلیل ساختار محدود و آشنایی زندگی شهری به نوعی حاوی امنیت زنان برای حضور در خود است این مهم به دلیل آشنایی، روابط همسایگی و ارتباطات مداوم اعضای محله منبع مناسبی برای امنیتزایی زنان در حضور اجتماعی است. از سوی دیگر با توجه به ساختار سازههای مسكونی و محدودیت فضای باز و حیاط در آنها فضاهای باز محلهای قادر به تامین نیازهای مكث و ارتباطات را برای زنان در بستر امنیت نسبی محله تامین كرده و فرصتی برای تمركز بر ساختارهای مشاركتزا را در میان آنان فراهم میكند. در نمونههایی در شهر فضای كوچه دوستی و كوچه رنگی در مناطق مختلف شهر تهران بستری برای تولید فضای باز و عمومی با توجه به مقدورات محلهای بود كه فرصت كم نظیری را برای تعاملات زنان فراهم ساخته بود.
در تحقیقی در محله سنگلج در خصوص فعالیت زنان نكات خوبی حاصل شده نظیر آنكه فعالیت ارتباطی زنان در فضاهای خصوصی یعنی در خانههاست و دوم آنكه فعالیت آنها زیرمجموعه فعالیتهای عادی خانوار نظیر خرید و... است و سوم آنكه فعالیت احتماعی زنان سهم اندكی در بودجه زمانی و مالی آنها دارد.(3) این نتیجهگیری ضرورت توجه بیشتر به ایجاد فرصتهای تعامل زنان در محلات را تقویت میكند. نبود امكانات لازم در سطح محله ارتباطات آنها را به حوزه خصوصی انتقال داده و این مهم مانعی برای مشاركت آنان در فعالیتهای اجتماعی در عرصه بهبود كیفیت محلات و خانوار میشود. از اینرو تامین فضاهای باز محلهای فرصتی برای ایجاد فرصتهای مشاركت و ارتقای حضور اجتماعی زنان و در عین حال گشایشی برای توسعه ارتباطات است، امری كه در دنیای امروز نیازی ضروری برای جوامع شهری است. بیماری كرونا نه تنها شهرسازان را در امر شهرسازی وادار به بازاندیشی نسبت به تحولات این عرصه كرد، بلكه جامعهشناسان را به سوی این مهم سوق داد كه برای رفع نیازهای ارتباط جمعی فضاهای باز محلهای یك فرصت بینظیر است. بدیهی است مدیریت شهری در این امر باید با بهكارگیری پروژههای خرد در محلات بستر تولید فضا را برای زنان در محلات فراهم كند.
زهرا نژادبهرام