هزینه تاخیر: رنج مردم

هزینه تاخیر: رنج مردم

خاطرات تلخم دوباره مرور می‌شود كه چگونه از هر ابزار ایدئولوژیك همچون كربلا، دین، اسلام و خدا برای توجیه مقابله با برجام استفاده نابجا می‌شد.

دنیای قلم - علی ربیعی: سال 1402 را كه مرور می‌كنیم، بسیاری از مسائل و موضوعات حل نشده را پشت سر می‌گذاریم. برخی از این مسائل همانند برجام كه در دوره‌ای تقبیح می‌شد در این دولت مجاز شمرده شد اما همچنان لاینحل باقی ماند و رنج‌های ناشی از آن همچنان تن نحیف جامعه را بیشتر می‌آزارد. در آخرین روزهای سال در روزنامه دولت خواندم «تبادل پیام‌ها و گفت‌وگوهای غیر مستقیم در عمان میان ایران با امریكا پیرامون رفع تحریم‌ها در جریان است» (ایرنا، ۲۴ اسفند 1402.)  البته واقف هستیم عبارت «رفع تحریم» برای نشان دادن اقدامی جدید، جایگزین واژه «برجام» كه هدف آن رفع تحریم و غیر امنیتی‌سازی ایران بوده، شده است. با خواندن این خبر، از یك‌سو وضع نگران‌كننده جامعه و توده‌هایی كه روزبه‌روز فقیرتر و نا امیدتر می‌شوند و از سوی دیگر، بلواهایی كه برای ممانعت از تداوم برجام در دولت دوازدهم در همین چند سال پیش به پا می‌شد را به خاطر می‌آورم.

خاطرات تلخم دوباره مرور می‌شود كه چگونه از هر ابزار ایدئولوژیك همچون كربلا، دین، اسلام و خدا برای توجیه مقابله با برجام استفاده نابجا می‌شد. راستی چگونه می‌خواهند این رویه را توجیه كنند؟ مفاهیم سخنرانی‌های ائمه جمعه، تریبون‌های دینی و مجلس، (تحلیل‌هایی كه امروز معلوم شد چقدر سطحی و كم عمق بوده‌اند)، فریادها و یقه دریدن‌ها علیه برجام را به یاد می‌آورم.هنوز آن تحلیل‌ها در گوش‌های‌مان طنینی ناموزون دارد: «نان مردم را به تحریم گره زدند، درصد كمی از مشكلات مردم به تحریم مرتبط است، خیزش مردمی و... كه ادعاهای بسیاری برای حل مسائل می‌شد.» به جامعه تحریم زده می‌اندیشم؛ بدون تردید بخشی از ناامیدی مزمن شده امروز، مهاجرت‌های فرارگونه و.... ناشی از یاس به ثمر نرسیدن برجام و گشایش‌های ناشی از آن بوده است. نگاه كنید به آثار تحریم از سال ۹۰ تا ۱۴۰۲، كه كشور به میزان ۱۲۱۰ میلیارد دلار دچار عقب‌ماندگی شد. یك مطالعه دیگر نشان می‌دهد هزینه‌های اعمال شده علیه ایران طی چهار سال به حدود ۱۹.۱ درصد تولید ناخالص داخلی واقعی رسیده است (اكو نگار) .

نوسانات رشد در دوره‌های تحریم كه در سال‌های تحت تحریم، منجر به رشد منفی شد كه این رشد منفی، بخش‌های صنعتی را نیز درگیر كرد، و در مجموع، اقتصاد ایران را دچار یك بیماری مزمن نمود. بیماری كه درمان آن با گذشت زمان پیچیده‌تر می‌شود.  نتایج مطالعات مربوط به ۱۵ سال اخیر نشان می‌دهد هرجا تحریم‌ها شدت یافته، متغیرهای كلان اقتصادی با چالش‌های جدید مواجه شده و هرجا نشانه‌ای از برجام یا توافق حاصل شده متغیرها رو به بهبود رفته است. 

این مشاهدات حاكی از آن است كه اقتصاد و به ویژه اقتصاد ایران و نیز اقتصاد جهان در جهان امروز تا چه اندازه به سیاست‌های خارجی و روابط بین‌الملل وابسته و از آن متاثر است. همچنین، مشاهدات و مطالعات نشانگر آن است كه در بازه زمانی مورد اشاره، فقرا فقیرتر شده‌اند. به این معنی كه فقر شدت یافته است. فقر در مناطق روستایی، حاشیه شهر، فقر گروه‌های آسیب‌پذیر نظیر زنان سرپرست خانوار، كارگران فصلی و... شدت بیشتری پیدا كرده است.آمارها نشان می‌دهد كه این گروه‌ها در حال حركت به سمت انواع فقر از جمله فقر سلامت و فقر آموزشی هستند. افزایش آمار بازماندگی از تحصیل (كه در حال كاهش بود)، تعداد قابل توجه افرادی كه نه در حال تحصیل و نه در حال آموزش هستند (نیت‌ها neet)، نشان از افزایش فقر دارد. همچنین كاهش دسترسی به خدمات درمانی به دلیل كاهش درآمد یكی دیگر از آثار مربوط به كوچك شدن اقتصاد تحریم‌زده است. افزایش هزینه‌های درمان باعث شده است تا گروه‌هایی از مردم توان تامین هزینه‌ها را نداشته باشند.  با دقت در شواهد پیرامون شاهد نشانه‌های فقر سلامت حتی در طبقه متوسط رو به پایین هستیم. به عنوان مثال كاهش استفاده از خدمات درمانی در حوزه‌هایی نظیر دندانپزشكی یكی از این موارد است. به این ترتیب شاهدیم، سلامت و آموزش كه دو ركن اساسی عدالت در جامعه هستند، طبقاتی و غیر پاسخگو به طبقات پایین شده است. هر چند طبقه متوسط آسیب كمتری از آثار برجام دیده است اما تداوم تحریم‌ها در طول زمان سبب شده كه شاهد سقوط طبقه متوسط به دهك‌های پایین‌تر درآمدی باشیم. به‌طوری كه این طبقه نیز به تدریج دیگر قادر نیست از مزایای اقتصادی و اجتماعی برخوردار شود. آثار تحریم و چالش‌های اقتصادی مترتب بر آن، طی این سال‌ها بر بازار كار نیز مشهود بوده است. كاهش فرصت‌های شغلی و همچنین كاهش سطح درآمد خانواده‌ها سبب شده است كه افراد از یك سو به اشتغال‌های ناپایدار و از سوی دیگر به بازار سوداگری روی آورند. بدین‌ترتیب شاهد افزایش كاركنان مستقل، و اشتغال‌هایی با درآمد پایین و بدون تامین اجتماعی هستیم كه همگی نشان از ضعیف شدن ساختارهای اقتصادی در كشور است. برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر عدم تاثیر تحریم بر اقتصاد ایران و زندگی مردم، باید پذیرفت كه تحریم یك عامل مهم در محدود كردن اقتصاد كشور است كه نتایج این محدودیت خود را در زندگی مردم نمایان می‌سازد. این عامل آنقدر شدید است كه سیاست‌گذاری‌های متعدد بدون حل این مساله اصلی نمی‌تواند آثار قابل‌توجهی در حل مسائل اقتصادی داشته باشد و صرفا دربردارنده آثار كوتاه‌مدت و مسكن‌‌گونه است. بدین‌ترتیب برخلاف ادعای بسیاری مبنی بر بدون اثر بودن تحریم‌ها، شاهد تاثیر تحریم‌ها طی این سال‌ها بوده‌ایم. به یاد می‌آورم كه در سال ۹۸ و در پاسخ به سخنرانی رییس‌جمهور وقت؛ «بلد نیستم بدون ارتباط با خارج، مشكل اقتصاد كشور را حل كنم»، بیست و یك اقتصادخوانده - بیشتر از دانشگاه امام صادق(ع) كه امروز كرسی‌های دولت را اشتغال كرده‌اند- اعلام داشتند كه ما ده‌ها راهكار بلدیم. همچنین به یاد می‌آورم جملاتی نظیر «سفره مردم را به برجام گره نمی‌زنیم»، «ما آب و نان مردم را به دست كدخدا و برجام و مذاكرات گره نزنیم»، «ما یك خیزش هستیم برای نجات اقتصادی كشور»، «ما یك خیزش هستیم برای جلوگیری از فقیرتر شدن مردم»، «ما یك خیزش هستیم كه بیشتر از این مردم را تحقیر نكنند» و...... وقتی خبر پیش‌گفته را خواندم با خود اندیشیدم كه چه دستاوردی آنقدر ارزش داشت كه چنین جامعه را با فقر و رنج مواجه سازد؟! ناامید شدن مردم از پیگیری‌كنندگان اصلاحات و گشایش سیاست خارجی با چه بهایی به دست آمد؟ در روز قیامت این افراد چگونه پاسخ خداوند را خواهند داد. اگر مذاكره با امریكا بد بود و برجام و اف‌ای تی اف به معنای تسلیم كردن سربازان ایران بود، حالا چگونه به دنبال برگشت به سال ۱۴۰۱ با دستاورد كمتر و هزینه بیشتر هستیم؟!!

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.