تخصیص زیانبار منابع

تخصیص زیانبار منابع

دنیای قلم - عباس عبدی: هنگامی كه گفته می‌شود دولت و مجلس برنامه‌ای برای تولید ندارند، آقایان چنین برداشت می‌كنند كه این ادعا ناشی از بدبینی مفرط یا سیاه‌نمایی است. رویكرد آنان در برخی موارد توزیع رانت بیهوده و به زیان تولید است. در بودجه سال ۱۴۰۳ مصوباتی دارند كه نشان‌دهنده درستی این ادعاست. برخی از این ارقام را با هم مرور كنیم.

وام ۷ ساله فرزندآوری با سود ۴ درصد برای فرزند اول ۴۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۸۰ میلیون و با داشتن هر فرزند بیشتر ۴۰ میلیون اضافه می‌شود تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان پرداخت می‌شود. فرض كنیم كه به‌طور متوسط همان ۸۰ میلیون تومان باشد كه با حدود یك میلیون نوزاد در سال، ۸۰ هزار میلیارد تومان وام فرزندآوری می‌شود. وام ازدواج نیز بر حسب شرایط زوجین ۳۰۰ میلیون و ۳۵۰ میلیون تومان ۱۰ ساله با سود ۴ درصد است، اگر وام را همان ۳۰۰ میلیون حساب كنیم و تعداد ازدواج‌های اول را حتی کمتر از سال جاری بدانیم که حدود ۳۰۰ هزار ازدواج است، ۹۰ هزار میلیارد تومان هم این وام می‌شود. یك وام هم برای سه دهك پایین جامعه جهت مسكن در نظر گرفته‌اند كه البته ماهیت آن با دو مورد قبلی فرق می‌كند، این گروه جمعیتی حدود 5/7 میلیون خانوار هستند كه اگر فقط به یك میلیون خانوار وام دهند و برای هر كدام ۴۰۰ میلیون در نظر گرفته‌اند، سرجمع ۴۰۰ هزار میلیارد تومان هم همین می‌شود. به جانبازان بالای ۵۰ درصد هم اجازه واردات یك دستگاه خودرو داده شده است كه حدود ۴۰ هزار نفر هستند. مساله این نیست كه آیا باید به این افراد امتیازی داد یا خیر؟ بالطبع برای همه آنها باید اقداماتی كرد ولی شیوه موثر و مفید به كلی متفاوت از آنچه است كه اكنون شاهد آن هستیم. ارزش روز دو وام فرزندآوری و ازدواج، خیلی بالاست. اگر دولت همین وام‌ها را به متقاضیان آزاد و تولیدكننده‌ها بدهد، آنها حاضرند با سود ۳۰ درصد آن را وام بگیرند. كارشناسان بانكی‌ می‌توانند ارزش روز آن را دقیق حساب كنند.

اگر این وام صرف تولید شود و مابه‌التفاوت قیمت آن، صرف بهبود آموزش، بهداشت و خدمات عمومی شود، كلا امید به آینده را افزایش می‌دهند و اشتغالی كه از این طریق ایجاد و موجب تولید و ارزش افزوده پایدار می‌شود و اتفاقا به رشد بیشتر آمار فرزندآوری و ازدواج هم می‌انجامد، چون خدمات اجتماعی به كودكان را بهبود و امید به آینده را افزایش می‌دهد و مهم‌تر اینكه درآمد پایدار برای افراد ایجاد می‌كند. این پرداخت‌ها در حالی تصویر شده است كه حداقل حقوق‌های كارمندان و بازنشستگان را حدود ۱۰ و ۹ میلیون تومان تعیین كرده‌اند. این یعنی غوطه‌ور شدن در فقر عمومی. این وام‌ها به ‌شدت تورم‌زا هم هستند یعنی عمومی كردن فقر از این طریق انجام می‌شود. یكی دیگر از تصمیمات عجیب مشترك دولت و مجلس، رایگان كردن هزینه آب و برق مدارس است. یك نماینده مجلس در دفاع از این سیاست چنین می‌گوید: «یكی از معضلاتی كه مدیر مدارس با آن دست و پنجه نرم می‌كند، سرانه پایین در مدارس و پرداخت قبوض آب و برق و گاز است. در مناطق محروم اصلا توان پرداخت این قبوض وجود ندارد. مدیر مدرسه به جای پرداختن به وظایف آموزشی و تربیتی با قبوض برق و آب و گاز مواجه می‌شود و بیشترین دغدغه خود را روی این موضوع می‌گذارد.» این كار خلاف عقل سلیم است. نه به این علت كه نباید به مدارس كمك كرد، باید كمك كرد ولی این كار بیشتر شبیه به لقمه را از دور سر داخل دهان گذاشتن است. دولت به جای آنكه بودجه مدارس را به نحو موثر و لازم تامین كند، می‌آید آب و برق آن را رایگان می‌كند كه زیانبار است. چرا؟ این رایگان شدن یك هزینه بالاتری را به دو شركت دولتی آب و برق و از آنجا به دولت و سپس مردم و جامعه تحمیل می‌كند، چون رایگان شدن موجب افزایش مصرف می‌شود.  

مثلا اگر یك شیر خراب باشد و آب از آن برود دیگر انگیزه‌ای برای درست كردنش وجود ندارد، چون تعمیر آن مقرون به صرفه نیست ولی این هدر‌رفت آب در اصل از جیب مردم می‌رود. در مصرف برق هم همین گونه است. دولت و مجلس چون نمی‌توانند ضابطه قوی مالی برای تامین بودجه مدارس بگذارند و چون نمی‌توانند سایر نیازهای مدارس را تامین كنند، لذا نمی‌خواهند كه برای آب و برق بودجه بگذارند، چون ارقام آن در مدرسه صرف نیازهای دیگر می‌شود و قطع آب و برق مدرسه نیز برای دولت و حكومت سنگین و پرهزینه است. این كار راه‌های بهتری هم دارد. اینكه بودجه آب و برق را بیش از حداقلی از مصرف برای مدارس در نظر بگیرند و همه آنها را اداره آموزش و پرورش پرداخت كند و هر چه صرفه‌جویی كنند برای امور دیگری به حساب مدارس واریز تا صرف آنها شود. غرض ارایه راه‌حل نیست، چراكه حتما راه‌های بهتری هم هست و شاید این راه هم مفید یا عملی نباشد، ولی مساله این است كه سیاستگذاری این جناح مبتنی بر توزیع رانت غیرمولد است.

مهم‌ترین ویژگی هر دولت و حتی هر شخصی مصرف موثر منابع مالی است. ما خودمان چه كار می‌كنیم؟ همیشه در خرج كردن دقت می‌كنیم كه آیا اگر فلان مقدار پول را صرف بهمان كار كنیم، عقلایی است یا خیر؟ برای ما مطلوبیتی در حال یا آینده دارد یا ندارد؟

پس چرا این كار را هنگام بودجه‌نویسی و تخصیص منابع مالی مردم كه صدها هزار میلیارد تومان است، انجام نمی‌دهیم؟ اگر یك میلیون تومان خود را بخواهیم هزینه كنیم كلی حساب و كتاب می‌كنیم، ولی میلیاردها برابر آن را از جیب ملت خرج و هزینه می‌كنیم، بدون اینكه به اثربخشی آنها توجه كنیم. حتی اثربخشی آنها منفی هم هست. این سیاست از ابتدای انقلاب كمابیش بوده ولی در دولت اصولگرایان به صورت جهشی عمل می‌كند. یكی از بدترین آنها امتیازاتی است كه برای كنكور و قبولی در دانشگاه یا عضویت هیات علمی داده می‌شود كه صد بار بدتر از امتیازات مالی است، زیرا علم و دانشگاه را تخریب كرده و از آن اعتبارزدایی می‌كند. برای نمونه كافی است نمرات كارنامه عجیب یك پذیرفته شده سهمیه‌ای را در كنكور سراسری ۱۴۰۲ مرور كنیم كه در فضای مجازی منتشر شد؛ زیست ۲ درصد، فیزیك منفی۲‌ درصد، شیمی ۱ درصد، ریاضی صفر درصد؛ نتیجه وی قبولی در دانشگاه تبریز رشته دندانپزشكی. خودتان حاضرید برای پر كردن ساده یك دندان پیش چنین دندانپزشكی بروید؟ این ظلم به جامعه و حتی به خود این داوطلب است. به‌طور كلی افرادی كه به صورت رانتی و غیررقابتی در مصدر امور قرار می‌گیرند، ذهنیت توزیعی و رانت‌محور دارند و دركی از رقابت و آزادی عمل و استحقاق بر اساس توانایی ندارند. همه را مثل خود می‌كنند.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.