اجماع جهانی برای كنترل تنش‌ها در دریای سرخ
مخرج مشترك روند درگیری‌ها در تمام نقاط تنش را می‌توان «افزایش برخورد» میان محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و سنتكام دانست.
دنیای قلم - محمد بیات: با گذشت صد روز از جنگ غزه، همچنان دامنه تاثیر این بحران ژئوپلیتیكی در نقاط مختلف منطقه غرب آسیا دیده می‌شود. ماشین جنگی اسراییل تاكنون بیش از 23 هزار فلسطینی را به شهادت رسانده بی‌آنكه حتی یكی از اهداف سه‌گانه كابینه جنگ مبنی بر نابودی حماس، آزادی اسرا و تغییر جغرافیای باریكه غزه دست یافته باشد. همزمان دامنه اعتراضات داخلی نسبت به عملكرد نتانیاهو بالا گرفته و افكار عمومی داخل سرزمین‌های اشغالی خواستار استعفای كابینه راست‌گرای «بی‌بی» است. انتخاب گزینه «جنگ فرسایشی» برای شكست مقاومت غزه سبب شده تا دامنه بحران از جغرافیای فلسطین خارج و مناطقی همچون حاشیه دریای سرخ، جنوب لبنان و حوزه شامات نیز دستخوش درگیری‌های پراكنده میان محور مقاومت و نیروهای سنتكام شود.
مخرج مشترك روند درگیری‌ها در تمام نقاط تنش را می‌توان «افزایش برخورد» میان محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و سنتكام دانست. در این میان، دامنه تنش‌ها در محدوده شمال اقیانوس هند به قدری افزایش پیدا كرد كه منجر به حمله موشكی ائتلاف امریكایی به نقاط راهبردی در یمن شد. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم كرد تا نگاهی به تجاوز اخیر واشنگتن-لندن به تمامیت ارضی یمن داشته باشیم.
در میان گروه‌های مقاومت، انصارالله به دلیل تجربه جنگ فرسایشی، تداوم بی‌ثباتی سیاسی در یمن و برخورداری از زرادخانه غنی موشكی-پهپادی از «خطر‌پذیری» بسیار بیشتری نسبت به سایر گروه‌های مقاومت برخوردار است.
به گزارش مركز تجارت دریایی انگلیس از نوزدهم نوامبر تاكنون، مقاومت یمن قریب به 29 اقدام علیه خطوط كشتیرانی وابسته به اسراییل و كشورهای حامی تل‌آویو انجام داده است. این راهبرد سبب شده است تا كانال سوئز (12درصد تجارت جهانی) مانند قبل محل عبور كشتی شركت‌های بزرگ نباشد. در واكنش به سیاست‌های تهاجمی مقاومت، پنتاگون در گام اول از تشكیل نیروی امنیت دریایی «نگهبانان سعادت» با حضور 20 كشور خبر داد. وظیفه این نیروی دریایی برقراری امنیت در دریای سرخ و ایجاد خط امن برای عبور كشتی‌های تجاری اعلام شده است.
با شكست این طرح و به نتیجه نرسیدن مذاكرات غیرمستقیم، واشنگتن-لندن تصمیم گرفتند تا مقدمات حمله هدفمند به پایگاههای مقاومت را انتخاب كنند.
برهمین اساس شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه پیشنهادی 2722 امریكا- ژاپن را با 11 رای موافق و 2 رای ممتنع به تصویب رساند. تنها چند روز پس از صدور این قطعنامه ائتلاف نظامی امریكا-انگلیس با پشتیبانی استرالیا، هلند، كانادا و بحرین در روزهای دوازدهم و سیزدهم ژانویه بیش از 74بار به پایگاههای متعلق به مقاومت یمن حمله كردند. پس از این حمله واشنگتن از طریق مسقط این پیام را برای صنعا ارسال كرد كه به دنبال گسترش دامنه تنش نیست و این حمله صرفا جنبه هشدارآمیز دارد. به عبارت دیگر كاخ سفید برخلاف خواست قدرت‌های تجدیدنظرطلب هیچ علاقه‌ای به گسترش دامنه تنش و آغاز جنگ جدید در خاورمیانه عربی ندارد. تهران نیز برخورد مستقیم با واشنگتن را
در راستای منافع ملی خود نمی‌بیند و ترجیح می‌دهد تا روی جنگ غزه و مهار رژیم صهیونیستی متمركز باشد.
درحالی كه تهران- واشنگتن با دنبال كردن كانال‌های ارتباطی غیرمستقیم به دنبال جلوگیری از صدور بحران غزه به سایر نقاط منطقه هستند، نتانیاهو همچنان به دنبال یافتن راهی برای آغاز جبهه جدید در جبهه شمال است. سید مقاومت در جریان سخنرانی «سوم نوامبر» به صورت روشن و آشكار اعلام كرد كه مقاومت لبنان از روز هشتم اكتبر برای دفاع از غزه، عملیات هدفمند علیه پایگاه و نیروهای رژیم صهیونیستی را در شمال فلسطین اشغالی در دستور كار خود قرار داده است اما این اقدام صرفا جنبه «بازدارنده» داشته و در راستای ایجاد جبهه جدید جنگ علیه رژیم صهیونیستی نیست. سیاست هوشمندانه مقاومت لبنان در صد روز علاوه بر وارد كردن خسارات جدی به ترتیبات نظامی- امنیتی اسراییل، سبب آواره شدن بیش از 250 هزار صهیونیست از شمال فلسطین اشغالی و اسكان آنها در كمپ پناهجویان یا هتل‌ها شده است. در چنین شرایطی نتانیاهو قصد دارد پس از آغاز مرحله سوم عملیات نظامی ارتش اسراییل در باریكه غزه سطح تنش‌ها در جبهه شمالی را با بمباران مناطق غیرنظامی، ترور فرماندهان میدانی و... با حزب‌الله افزایش دهد. شاید به همین دلیل دبیركل حزب‌الله در آخرین سخنرانی خود تلویحا درخصوص بازشدن جبهه جدید جنگ در مرزهای لبنان به رژیم صهیونیستی هشدار داد.
گذشت زمان و عدم تحقق اهداف نتانیاهو در جنگ با غزه سبب شده است تا زمان به ضرر وی و به نفع محور مقاومت بگذرد. پس از شكست هفتم اكتبر، دولت‌های غربی و اپوزیسیون اسراییل دیگر تمایلی به بقای نتانیاهو و تداوم حضور وی در مسند قدرت ندارند. اعلام استعفای رونن بار رییس شاباك شاید نخستین نشانه در مسیر سقوط امپراتوری راست‌گرایان در اسراییل باشد. در چنین شرایطی «بی‌بی» قصد دارد با گسترش دامنه بحران و حتی آغاز جدید همچنان بتواند به عنوان نخست‌وزیر در قدرت باقی مانده و از محاكمه احتمالی در دستگاه قضایی رژیم بگریزد. تقلایی كه به نظر نمی‌رسد باتوجه به اراده جامعه جهانی برای پایان جنگ غزه به سرانجام مطلوب برسد.
كارشناس ارشد مسائل خاورمیانه