نقش آموزش در هویت‌یابی

نقش آموزش در هویت‌یابی

دنیای قلم -عباس عبدی: اتفاقات پیش آمده در استقبال از رونالدو، مصادف با آخرین روزهای شهریور و آغاز سال تحصیلی شده است و مرا به یاد بخشی از سخنان مقام رهبری انداخت كه سال گذشته و در جریان روز معلم بیان شد. ایشان در خصوص اهمیت آموزش و پرورش اظهار داشتند: «این دوازده سال بهترین فرصت است. خب این رسالت آموزش و پرورش است، ... این خیلی كار عظیمی است، این فقط یك تعلیم عادی و معمولی نیست این تعلیم بنیادین است... ما باید كاری كنیم كه دانش‌آموز ما دارای هویت ملی بشود. مهم‌تر از علم‌آموزی یا لااقل در حد علم‌آموزی این است كه او احساس هویت بكند، یك انسان با هویت ساخته بشود، یك هویت ملی، هویت احساس اعتماد به نفس ملی پیدا بكند... از عمق جان كودك ما با افتخارات كشور آشنا بشود، این چیزی است كه امروز وجود ندارد خیلی از افتخارات... شما بین بچه‌های مدرسه‌تان، مدارس‌تان نظرخواهی كنید، ببینید چند درصد كاظمی‌آشتیانی را با آن همه خدمات، با آن ارزش وجودی كه این مرد، این جوان، جوان هم بود داشت، می‌شناسند چند درصد، رونالدو را چند درصد می‌شناسند، ما چرا افتخارات ملی خودمان را نمی‌شناسیم؟» اكنون با وضعی كه در استقبال از رونالدو پیش آمد، بالطبع از منظر سیاست‌های رسمی رفتاری مساله‌دار بود، آیا باید نظام آموزش عمومی كشور را مسوول چنین رفتاری دانست؟ گرچه از منظر جامعه‌شناسی استقبال از سلبریتی‌ها رفتاری متعارف است. پیش از پاسخ، بهتر است نكته‌ای را توضیح دهم. برخی گفتند مگر این افراد چقدر بودند كه می‌خواهیم رفتارشان را تعمیم دهیم؟ باید گفت كه این‌گونه استقبال از سلبریتی‌ها مرسوم است، ولی تعداد چند صد نفری كه در فیلم‌ها دیده شدند مهم نیست، زیرا آنان منتهی‌الیه یك طیف رفتاری هستند كه می‌توانستند حضور یابند و بسیاری از مردم در بخش‌های دیگر این طیف جا دارند. از منظر ساختار رسمی، چنین رفتاری نوعی آسیب و با آن مخالف است. تقصیر رواج چنین فرهنگی متوجه كیست؟ فرد؟ جوان و نوجوان؟ رسانه؟ خانواده؟ حكومت؟ سیاستگذار؟ یا نظام آموزشی؟ و...
مقصر هر كس كه باشد، اكنون فقط به نقش آموزش و پرورش (آ.م) اشاره می‌شود. انتظارات ما از آ.م منطبق بر ظرفیت و ماهیت آن نیست. در حقیقت آ.م نمی‌تواند به تنهایی انسان با هویت و مطابق معیارهای رسمی را تولید كند. پس هنگامی كه فشار زیادی بر آن وارد می‌كنیم، نتیجه عكس می‌گیریم. گمان می‌كنیم كه اگر كار خوب، ارزش‌های مثبت، رفتارهای درست و انسانی و اخلاقی را آموزش دهیم و امتحان بگیریم، دانش‌آموزان نیز به همان نسبت كه آنها را یاد می‌گیرند، درستكار و خلاق و اخلاقی می‌شوند. مشكل این است كه بهبود امور را به آموزش و آگاهی تقلیل می‌دهیم. گمان می‌كنیم كه معتاد شدن فقط محصول ناآگاهی از تبعات مصرف مواد مخدر است یا دزدی محصول ناآشنایی با قبح دزدی است و بیگانگی با فرهنگ و هویت ملی ناشی از بی‌توجهی نظام آموزشی به این موارد است. در حالی كه ماجرا به كلی متفاوت است. در تمامی كتاب‌های آموزشی همه این موارد گفته می‌شود، دانش‌آموزان هم آنها را می‌خوانند و اغلب هم نمره قبولی می‌گیرند، ولی در جهت‌دهی به رفتار آنان لزوما كارساز نیست. در حقیقت آموزش یكی از حلقه‌های اجتماعی شدن جوانان است و نه همه آن. اتفاقا مهم‌ترین حلقه هم نیست، ‌گرچه حلقه لازم این زنجیره است. اشتباه رژیم گذشته نیز همین بود. آنان فكر می‌كردند كه با تربیت نیروی متخصص و آموزش تاریخ و اجتماعیات و برنامه‌های عملی مورد نظرشان، می‌توانند نیروی كارشناسی خود را تربیت كنند. در واقع جوان در حال آموزش، برای آنان یك ابزار بود و نه هدف. 

در نتیجه هنگامی كه شاه دید در بهترین دانشگاه‌ها و حتی نخبه‌ترین دانشجویان كشور به سوی مبارزه علیه او رفته‌اند، تعجب می‌كرد و از وزیر دربارش اسدالله علم می‌پرسید كه چرا این دانشجویان كه همه امكانات به آنها داده‌ایم، اعتراض می‌كنند؟ او نیز به درستی می‌گفت كه چیزهای دیگری هم می‌خواهند. آن چیز دیگر آزادی برای حضور در عرصه اجتماع است. ما بیش از آموزش از طریق رسانه آزاد، مشاركت سیاسی-اجتماعی آزاد اجتماعی می‌خواهیم. هویت پدیده درس دادنی نیست، بلكه هویت در دل جامعه كسب می‌شود، آموزش آن را تقویت كرده و غنا می‌بخشد. تاكید بر آموزش بدون وجود این نوع از كنش آزاد و هویت‌بخش از خلال سیاست، جامعه، خانواده، دین و سایر نهادهای اجتماعی نمی‌تواند به نتیجه مطلوب مورد نظر حكومت‌ها منجر شود. هویت امری تزریقی از طریق آموزش نیست، بلكه امری اكتسابی در عرصه جامعه است. هر نظام تربیتی و آموزشی كه از دل جامعه و مطابق با ارزش‌هایش بیرون نیاید در بهترین حالت فقط كاركرد علم‌آموزی خواهد داشت. اتفاقا دلیل اصلی در دور شدن نسل جدید از معیارهای رسمی هویت؛ نظام آموزش عمومی ماست كه متاسفانه در حال بدتر شدن هم هست.

 

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.