وعدههای بر زمین مانده و فرافكنیها
در واقع بیش از 50درصد از افرادی كه قبلا به ایشان رای داده بودند، دیگر حاضر نخواهند بود رای خود را به نفع او و جریان متبوعش به صندوق بیندازند.
دنیای قلم -محمد جواد حقشناس : وقتی خبر رسید كه رییسجمهور قرار است در تلویزیون حاضر شود و به مناسبت دومین سال انتخابش گفتوگویی با مردم داشته باشد، افكار عمومی ایرانیان و بسیاری از تحلیلگران تصور میكردند سید ابراهیم رییسی قرار است در صداوسیما حاضر شود و درباره وعدههای برزمین مانده دولتش طی 2سال گذشته در حوزه موضوعاتی چون، ساخت یک میلیون مسكن در سال، اشتغالزایی 1.5میلیون نفری در هر سال، مهار تورم و احیای برجام صحبت كند، اما متاسفانه نه تنها یك چنین اظهارنظرهایی صورت نگرفت، این بار هم نوع خاصی از فرافكنی و فرار رو به جلو در این اظهارات مشاهده شد. معتقدم اگر دولت سیزدهم با این كارنامه مشعشعی كه از آنها ثبت شده، یك بار دیگر روبهروی افكار عمومی بایستد، در انتخابات حاضر شود و در معرض رای مردم قرار بگیرد، نتایج متفاوتی را مشاهده خواهد كرد.
در واقع بیش از 50درصد از افرادی كه قبلا به ایشان رای داده بودند، دیگر حاضر نخواهند بود رای خود را به نفع او و جریان متبوعش به صندوق بیندازند. هم فضای عمومی، هم نظرسنجیها و هم سنجش افكار عمومی در جریان اصولگرایی نشان میدهد كه بسیاری از رایدهندگان به دلیل عملكرد دولت از رایی كه به نفع ابراهیم رییسی به صندوق انداختهاند، ناراضی و پشیمان هستند و خواستار تغییر در ساختار اجرایی كشورند. اكثریت ایرانیان اگر قرار باشد بار دیگر به نفع فردی خاص رای دهند، قطعا رایشان ابراهیم رییسی و تیم فعلی اجرایی نخواهد بود. میزان دغدغههایی كه مردم نسبت به خود، خانواده و جامعه دارند به گونهای است كه تداوم این شیوه مدیریتی را بر نمیتابند. كابینه سیزدهم در زمینه امیدافزایی و جلب رضایت جامعه، نتوانسته گام رو به جلویی بردارد اما اگر قرار باشد پیشنهادی به دولت ارایه شود تا طی 2سال آینده بتواند مسیر متفاوتی را طی كند، میتوان به موضوع اقتصاد، معیشت و مهار تورم اشاره كرد كه دغدغه بسیاری از شهروندان را شكل میدهد. امروز اقشار محروم و دهكهای پایینی جامعه با مصایب فراوانی دست به گریبان هستند.
كاهش ارزش پول ملی كه نتیجه مستقیم سیاستهای دولت در حوزه افزایش نقدینگی و توسعه پایه پولی است باعث شده تا مردم برای تامین نیازمندیهای حداقلی خود هم با دشواریهای فراوانی مواجه شوند. گرفتاریهای مردم برای تامین مسكن اجارهای، تامین كالری مورد نیاز روزانه، هزینههای درمانی و... از جمله این مشكلات دهكهای محروم است. از سوی دیگر برای طبقه متوسط جامعه هم مواردی چون به رسمیت شناختن سبك زندگی، مشكلات اینترنت و مسائل ارتباطی، حوزه سیاست خارجی و بهبود مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی دارای اهمیت است. نباید فراموش كرد مسائل مربوط به توسعه ارتباط ایران با نظام جهانی، یكی از عوامل تشدیدكننده فشارهای اقتصادی است كه ناكارآمدیهای دولت را بسیار برجستهتر ساخته است. در كنار این موارد موضوعات دیگری چون مقابله با فساد، آزادی رسانهها، مورد توجه قراردادن حقوق شهروندی و... هم مطرح هستند كه دولت باید طی 2سال آینده برای حلوفصل آنها تلاش كند.