خلیج‌ فارس

خلیج‌ فارس

خلیج‌فارس نامی تاریخی است  كه به دلیل سابقه تاریخی و تمدنی ایران از گذشته‌های دور  به كار می‌رفته است

دنیای قلم -سید‌عطاءالله مهاجرانی : ازجمله سیئات مرحوم جمال عبدالناصر رییس‌جمهور فقید مصر، همین عنوان و تركیب جعلی «خلیج عربی» است كه گهگاه مطرح می‌شود و جلب‌توجه می‌كند. البته برخی سیاستمداران یا نویسندگان عرب، دیدم كه در توجیه كشورهای خلیج عربی، می‌گفتند این وصف عربی به كشور‌ها بر می‌گردد و نه به خلیج. ولی در بسیاری موارد كه صرفا خلیج مطرح می‌شود و می‌خواهند آن را معین كنند می‌گویند خلیج عربی. همه كشورهای عربی چنین می‌كنند! یادم هست، برای نخستین‌بار در اجلاس وزیران فرهنگ كشورهای غیرمتعهد، در همان ماه نخست وزارت در مهر ماه ۱۳۷۶ به كلمبیا سفر كرده بودم، خانم نجاح عطار وزیر فرهنگ سوریه بود. ادیب و خوش‌سخن و درآن هنگام بیش از بیست سال بود كه وزیر فرهنگ سوریه بود و مورد توجه حافظ اسد.

 

دعوت كرد كه به سوریه بروم. گفتم همه وزیران فرهنگ و ارشاد ایران به سوریه آمده‌اند، اما شما به ایران نیامده‌اید، اول شما سفر كنید بعدا نوبت من. برنامه سفر ایشان را همزمان با نمایشگاه كتاب تهران در اردیبهشت ماه تنظیم كردیم. پیشنهاد كردم در نمایشگاه سخنرانی كند. در سخنرانی گفت: «خلیج عربی!» و غوغا یا واویلا شد. مات و متحیر مانده بود. اصلا گمان نمی‌كرد كه چنان واكنشی كه از سوی حاضران در سخنرانی طبیعی بود اتفاق بیفتد. او همیشه در روزنامه و اخبار و رادیو و تلویزیون سوریه و در دانشگاه، خلیج عربی شنیده بود.  واقعیت این است كه هیچ كشوری حق ندارد، نام‌های تاریخی و جغرافیایی را كه در یك حوزه مشترك منطقه‌ای و بین‌المللی قرار می‌گیرد تغییر دهد. چنان‌كه ما به عنوان ایران، می‌گوییم، دریای عمان و اقیانوس هند. بدیهی است كه هر دو نام تاریخی هستند و هیچ حساسیتی بر‌‌نمی‌انگیزند.

 

خلیج‌فارس هم نام تاریخی است كه به دلیل سابقه تاریخی و تمدنی ایران، در روزگاری كه كشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس جز یمن وجود مستقل و شناخته شده نداشتند به كار می‌رفته است. به عنوان نمونه در تمام كتاب‌های تاریخی و جغرافیایی كلاسیك اسلامی و عربی و فارسی و لاتین و یونانی همین تعبیر خلیج‌فارس آمده است. می‌توان صد‌ها نمونه از متون تاریخی و جغرافیایی و ادبی به عنوان شاهد ذكر كرد، كه از «دریای فارس» یا «خلیج‌فارس» سخن گفته‌اند. به عنوان نمونه، ابن طاهر مقدسی كه در سال ۳۵۵ قمری در گذشته است، در كتاب بسیار با اهمیت: «البدء والتاریخ» نوشته است:  «ویسمون بحر فارس الخلیج الفارسی، طوله مائه وخمسون فرسخا وعرضه مائه وخمسون فرسخا»(۱) 
دریای فارس را، خلیج‌فارس می‌خوانند كه در ازای آن ۱۵۰ و پهنای آن نیز ۱۵۰ فرسنگ است. ابن خلدون در گذشته در سال ۸۰۸ قمری، در مقدمه مشهور، در بحث پیرامون اقالیم جغرافیایی جهان، از «دریای فارس» نام برده است.

عبدالله محمدالدرویش به عنوان پژوهشگری كه مقدمه را تصحیح كرده است، در ذیل «بحر فارس» پاورقی زده و نوشته: «و هو خلیج العربی!»(۲) 
در مذاكرات صلح ایران و عراق در نیویورك در سازمان ملل، یادم هست هر وقت دكتر ولایتی به خلیج‌فارس اشاره می‌كرد، مترجم رسمی همزمان سازمان ملل كه طبعا عرب بود، ترجمه می‌كرد: «خلیج عربی!» گفتم تذكر داده شود كه مترجم حق تغییر نام را ندارد.


البته ما در دنیایی زندگی می‌كنیم كه خاندان‌های سلطنتی در عربستان و اردن نام كشور خود را با پسوند نام خانوادگی‌شان تغییر دادند. عربستان «سعودی» و اردن «هاشمی»! لابد گمان می‌كرده‌اند كه نام خلیج‌فارس را هم می‌توان عربی كنند. نگاهی به نقشه بیندازند و تاریخ را بخوانند، تاریخ به آنها می‌گوید كه نام‌ها و وجه نامگذاری چیست و از كجاست. و اما! نكته بسیار با اهمیت این است كه اگر نوار ساحلی جنوبی خلیج‌فارس رونق پیدا كند و فاصله نوار جنوبی و نوار شمالی كه ایران است زیاد شود، فاصله دوبی و ابوظبی و قطر و عمان و... با بندرعباس، بوشهر، قشم و كیش و... رواج نام با رواج بخش بیشتر توسعه یافته همراه خواهد بود. مهم‌تر از نام مُسّمی است. به جای دوبی كه امروزه لنگرگاه پروازهای بین‌المللی به منطقه شده است، می‌بایست تهران یا اهواز چنین موقعیتی می‌یافت. آنها سال‌ها برنامه‌ریزی كرده‌اند. ثروت‌های منطقه و جهان و نیز مغزها را جذب كرده‌اند، صدای بلند‌تری یافته‌اند.


جوان ایرانی وقتی از بندرعباس و بوشهر به دوبی و ابوظبی سفر می‌كند و می‌بیند و مقایسه می‌كند، این احساس را خواهد داشت كه به كشوری پیشرفته سفر كرده است. دغدغه نام خلیج‌فارس را داشته باشیم. دغدغه‌ای منطقی و متكی بر اسناد تاریخی است اما آنچه اهمیت و حساسیت بیشتری دارد، رونق و توسعه و آبادانی شهر‌های حاشیه شمال خلیج‌فارس است. ایران می‌بایست مركز توسعه صنعتی و اقتصادی و فرهنگی منطقه باشد.


پی نوشت: 
 (۱) ابن طاهر مقدسی، البداء و التاریخ، ج ۴ ص ۵۴
 (۲) ابن خلدون، مقدمه، به تصحیح عبدالله محمد الدرویش، دمشق، داریعرب، ۲۰۰۴، ج۱ ص ۱۵۹
 

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.