پایان عجیب سریال مستوران

پایان عجیب سریال مستوران

پایان عجیب سریال مستوران

دنیای قلم -سریال فانتزی شبکه یک پس از 26 قسمت چگونه به پایان رسید و چرا تکلیف بعضی شخصیت‌ها در قصه روشن نشد؟
سریال «مستوران» ساخته سیدجمال سیدحاتمی و مسعود آب‌پرور از دوم تیرماه روی آنتن شبکه یک رفت و جمعه‌شب پس از 26 قسمت به پایان رسید. قصه «مستوران» ادامه دارد و قرار است فصل دوم این مجموعه تولید شود. حاصل روایت افسانه‌ها و قصه‌های قدیمی در این مجموعه، سریالی پرکشش و جذاب بود. «مستوران» با داستان و فضای متفاوتی که داشت، توانست گروهی از مخاطبان را با خود همراه و رضایت مخاطبانش را جلب کند. به بهانه پایان این مجموعه نگاهی داشتیم به ویژگی‌های سریال و کیفیت پایان‌بندی آن.


قصه‌ای متفاوت و خیال‌انگیز


مهم‌ترین برگ برنده «مستوران» قصه متفاوت آن بود. این مجموعه نسبت به ملودرام‌های خانوادگی قصه جدیدی را روایت می‌کرد. هرکدام از شخصیت‌های سریال نیز قصه خاص مربوط به خودشان را داشتند، به همین دلیل سریال جذاب و پراتفاق پیش رفت. البته که قسمت‌های ابتدایی سریال به آرامی پیش رفت، فصل سفر «لیث» و افتادن او در دام «دَوال پا» بسیار طولانی شد و گاهی قصه از ریتم افتاد. مطرح شدن اتفاقات خیالی و افسانه‌ای مانند دیدن آینده در لوح، پرداختن به موجودی مانند «دوال پا»، فهمیدن زبان حیوانات توسط یکی از شخصیت‌ها و خشکسالی روستا به دلیل نفرین یکی از اهالی روستا نیز جزو اتفاقات جذاب سریال بود که شیرینی قصه را بیشتر کرد. 


فضای باورپذیر، زبان ساده


دیگر ویژگی مهم سریال، طراحی خوب صحنه، لباس و گریم شخصیت‌ها بود. «مستوران» موفق شده بود فضای شهری در 500 سال قبل را به طرز قابل باوری بازسازی کند. لباس و زیورآلات افراد قبیله «وحشیان» و همچنین ساحره قصه یعنی «طلا» نیز متناسب با ویژگی‌های آنان طراحی شده بود و تکراری یا ساده به نظر نمی‌رسید. هرچند که قصه «مستوران» مربوط به حدود 500 سال قبل بود اما سریال بیهوده در دام دیالوگ‌های سخت و پیچیده نیفتاده بود. دیالوگ‌های روان، ساده و در عین حال زیبای شخصیت‌ها هم تماشای «مستوران» را برای مخاطب لذت‌بخش کرده بود.


غیبت عجیب «لیث»


شخصیت «لیث» با بازی حمیدرضا آذرنگ از ابتدا تا قسمت 19 در سریال حضور داشت اما پس از آن دیگر در قصه دیده نشد تا این که در قسمت پایانی دیدیم با شورش مردم علیه «مُراد»، «لیث» هم از زندان او آزاد شد و راه «مستوران» را در پیش گرفت. با توجه به اهمیت و تاثیر شخصیت «لیث» در داستان، انتظار می‌رفت پس از کشته شدن «مُراد» و دستگیری او و «سَهل»، به وضعیت آن‌ها پرداخته شود و در پایان هم شاهد بازگشت «لیث» به «مستوران» و دیدار او با خانواده‌اش باشیم اما غیبت این کاراکتر در سریال و پرداخت ناکامل قصه درباره او، اتفاق عجیب و سوال‌برانگیزی بود. مدتی پیش نیز همزمان با انتشار قسمت 19 «مستوران»، حمیدرضا آذرنگ با انتشار تصویری از چهره غمگین «لیث» نوشت: «بدرود لیث غریب.» او همچنین بدون هیچ توضیحی از هشتگ ناتمام در این پست استفاده کرد که این موضوع نیز ابهام‌ها را درباره غیبت او بیشتر کرد. تماس خبرنگار خراسان با حمیدرضا آذرنگ، برای روشن شدن این ابهام درباره سرنوشت شخصیت «لیث» بی‌پاسخ ماند. غیبت شخصیت «لیث» و نپرداختن به ماجرای دستگیری او پس از کشته شدن «مُراد»، باعث شد تکلیف دو شخصیت دیگر که به نوعی به او مرتبط بودند یعنی «سهل» با بازی قربان نجفی و «حبیب بیگ» با بازی عیسی یوسفی‌پور نیز روشن نشود.


غیرکلیشه‌ای و منطقی


اگر مسئله غیبت سوال‌برانگیز «لیث» و به دنبال آن سرنوشت مبهم «سهل» و «حبیب بیگ» را کنار بگذاریم، دیگر شخصیت‌های قصه سرنوشت منطقی و کاملی داشتند. در قسمت آخر سریال، رازهای عجیبی از افراد قبیله «وحشیان» برملا شد که مخاطب را غافلگیر کرد. دیگر شخصیت‌های مهم قصه یعنی «شاور» و «جهاندخت» هم طی اتفاقات قابل باوری گرفتار کینه و حسادت خود شدند اما نکته این جاست که سرنوشتی کلیشه‌ای نداشتند، به این ترتیب شاهد آدم‌هایی پشیمان با عاقبتی دور از انتظار نبودیم.
نویسنده : مائده کاشیان

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.