سرایداران طمعکار به محل سرقت برگشتند

سرایداران طمعکار به محل سرقت برگشتند

زن سرایدار برای سرقت بیشتر برگشت اینجا را بخوانید

دنیای قلم -زوج سرایداری که پس از سرقت از خانه مرد پولدار برای سرقت دوباره به محل برگشته بودند از سوی شاکی به دام افتادند.
به گزارش جوان، اوایل تیرماه امسال زن و مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفتند و از زوج سرایدار خانه‌شان به اتهام سرقت و اقدام به قتل شکایت کردند.


زن جوان در توضیح ماجرا گفت: «در ساختمان مسکونی در یکی از خیابان‌های شمالی همراه شوهرم زندگی می‌کنم. شوهرم مهندس است و گاهی هم از طرف محل کارش به مأموریت می‌رود و چند روزی من تنها می‌مانم. چند روز قبل هم مثل همیشه شوهرم به مأموریت رفت و من در خانه تنها بودم. یکی و دو شب اول خانه مادرم بودم و یک شب هم میهمان داشتم تا اینکه شب چهارم تصمیم گرفتم در خانه‌ام بخوابم و از خانه مادرم راهی خانه خودم شدم، وقتی وارد آپارتمان شدم، زوج سرایدار را دیدم که هراسان و گریان بودند. همسرش با گریه گفت که حالش بد بوده و همراه شوهرش بهزاد به درمانگاه محل رفته و وقتی به خانه برگشته‌اند، دیده‌اند سارقی به خانه‌شان دستبرد زده و اموال قیمتی آن‌ها را سرقت کرده است. همان ابتدا تصمیم گرفتم دوربین‌های مداربسته آپارتمان را چک کنم، اما دیدم دوربین‌ها از کار افتاده است و از طرفی هم زوج سرایدار از من خواستند همراه آن‌ها به خانه‌شان بروم و از نزدیک صحنه سرقت را ببینم. به آن‌ها اعتماد کردم و با هم به خانه‌شان رفتیم. دیدم همه چیز مرتب است، به همین دلیل به آن‌ها مشکوک شدم و خواستم بیرون بیایم که بهزاد چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدیدم کرد هیچ حرکتی نکنم، وگرنه مرا می‌کشد.»


رفتن تا یک قدمی مرگ


وی ادامه داد: «آن‌ها در را قفل کردند و کارت عابربانکم و رمز آن را از من گرفتند. من رمز را اشتباهی دادم و زن سرایدار هم با کارت و رمز اشتباهی از خانه بیرون رفت. من گروگان شوهرش بودم تا اینکه دقایقی بعد به خانه برگشت و گفت رمز اشتباه است. پس از آن دوباره بهزاد مرا تهدید به قتل کرد و من هم این‌بار از ترس جانم رمز واقعی را به آن‌ها گفتم و زن جوان هم پس از خالی کردن حسابم به خانه برگشت، اما این پایان ماجرای ترسناک سرقت نبود. آن‌ها در ادامه دهانم را بستند و مرا به داخل آپارتمانم بردند و در آنجا دست و پایم را بستند و به زور رمز گاوصندوق را از من گرفتند و ۵ میلیون پول نقد، مقدار زیادی پول خارجی به ارزش ۶۰۰ میلیون تومان، دو سرویس کامل طلا و چهار عدد گوشی تلفن همراه گرانقیمت سرقت کردند. پس از سرقت، بهزاد به سراغم آمد و می‌خواست با چاقو مرا به قتل برساند که همسرش مانع شد. او می‌گفت باید مرا بکشد تا ردی از خود به جای نگذارند، اما همسرش با گریه و التماس مانع قتل من شد و در نهایت هم تلفن خانه را قطع کردند و بدون اینکه دست و پایم را باز کنند از خانه‌ام بیرون رفتند. دو شبانه روز بدون آب و غذا در خانه حبس بودم و دیگر رمقی در جان نداشتم که شوهرم از مأموریت بازگشت و مرا در حالت بیهوشی به بیمارستان منتقل کرد و جانم را نجات داد.»


بازگشت زوج سارق به محل سرقت


با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۳۴ برای بررسی و دستگیری زوج سارق در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد زوج سرایدار با برنامه‌ریزی قبلی و بعد از کار انداختن دوربین‌های مداربسته ساختمان، زن جوان را گروگان گرفته و پس از سرقت اموالش به مکان نامعلومی گریخته‌اند.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه متهمان ادامه داشت، چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید زوج سارق در نزدیکی محل کار قبلی‌شان از سوی شاکی و دیگر ساکنان ساختمان به دام افتاده‌اند.
شاکی پس از تحویل متهمان به مأموران گفت: «حادثه سرقت خانه‌ام آنقدر مرا ترسانده بود که از همه چیز وحشت داشتم و حتی می‌ترسیدم تنهایی در خانه بمانم. مدتی بود کمتر از خانه بیرون می‌رفتم تا اینکه ساعتی قبل تصمیم گرفتم برای خرید به بازار بروم. وقتی به خیابان آمدم، متوجه زن و شوهری در گوشه‌ای از خیابان شدم که شباهت زیادی به بهزاد و همسرش داشتند. خوب که دقت کردم، دیدم درست حدس زده‌ام و آن‌ها زوج سرایداری بودند که اموال مرا سرقت کرده بودند و پس از این بلافاصله به داخل خانه‌ام رفتم و از همسایه‌ها کمک خواستم و آن‌ها را قبل از فرار گرفتیم.»


می‌خواستیم دوباره سرقت کنیم


دو متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اعتراف کردند. بهزاد در ادعایی گفت: «وضعیت زندگی‌ام خوب و همراه همسرم به خوبی و خوشی زندگی می‌کردیم، اما مدتی است که معتاد به شیشه شده‌ام و زندگی‌ام سیاه شده است. هزینه اعتیادم زیاد بود و از طرفی هم می‌دانستم شاکی وضع مالی خوبی دارد، به همین دلیل تصمیم گرفتم روزی که صاحبخانه مأموریت خارج از تهران می‌رود به خانه‌اش دستبرد بزنم. موضوع را با همسرم در میان گذاشتم، او قبول نکرد، اما آنقدر کتکش زدم که از ترس قبول کرد با من همکاری کند. شب اول، شاکی مهمان داشت و ما هم از سرقت منصرف شدیم تا اینکه شب حادثه وقتی تنهایی به خانه آمد نقشه‌مان را اجرا کردیم و به بهانه اینکه اموال خانه ما را دزد سرقت کرده است، او را به داخل خانه کشاندیم و گروگان گرفتیم. پس از سرقت می‌خواستم زن جوان را بکشم تا ردی از خود به جای نگذارم، اما التماس‌های همسرم مانع کشته شدن او شد و در نهایت پس از سرقت فرار کردیم.»


وی ادامه داد: «ما به شهرمان رفتیم و اموال سرقتی را فروختیم و با قسمتی از آن بدهی مان را دادیم و با قسمت دیگر آن هم موتورسیکلتی خریدم و خانه‌ای اجاره کردم. از آنجایی که به آن آپارتمان آشنایی کامل داشتم، دوباره تصمیم گرفتم به محل حادثه برگردم و چنانچه یکی از صاحبخانه‌ها نباشند با همسرم دوباره دست به سرقت بزنیم، اما این‌بار شاکی ما را دید و با کمک همسایه دستگیرمان کرد.»
همسر سارق هم در بازجویی‌ها، حرف‌های شوهرش را تأیید کرد و گفت که به خاطر ترس از جانش با شوهرش همکاری کرده است.
متهمان پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.