آیا جنگ جهانی سوم در راه است؟
گفتوگو با جهانگیر کرمی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران درباره سرنوشت اوکراین را بخوانید.
دنیای قلم -تحولات اوکراین بسیار سریع پیش میرود و پیشبینی سرنوشت این بحران چندان ساده بهنظر نمیرسد؛ همانطور که پیشبینی آغاز جنگ میان اوکراین و روسیه هم دشوار بود. به جهت تداخل منافع و دخالت قدرتهای جهان در شرق و غرب در بحران اوکراین بهنظر میرسد که دامنه آثار و نتایج آن، بسیاری از مسائل و موضوعات در سطح بینالملل و جهان را تحتتأثیر قرار دهد. «جهانگیر کرمی» استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران و کارشناس حوزه روسیه و قفقاز معتقد است که سرانجام بحران در اوکراین به مذاکره ختم میشود، اما درصورت ادامه درگیریها، مسئله اوکراین واحد برای همیشه فراموش خواهد شد.
*در مورد بحران اوکراین، چه سناریوهایی قابل طرح است؟ آیا امکان طولانی شدن درگیریها وجود دارد؟
2سناریو قابل طرح است؛ یکی اینکه ارتش اوکراین و نیروهای مردمی از خود مقاومت نشان دهند و جنگ طولانی و فرسایشی شود و اشغال اوکراین به درازا بکشد. سناریوی دیگر این است که نمایندگان 2کشور طبق آنچه اعلام شده بر سر میز مذاکره بنشینند. حداکثر خواسته روسیه از این درگیری این است که اوکراین به نهادهای روسی و اوراسیایی مانند اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع، سازمان پیمان امنیت دستهجمعی و همینطور اتحادیه اقتصادی اوراسیایی بازگردد. خواسته حداقلی روسیه این است که اوکراین خود را یک کشور بیطرف معرفی کند و تعهد بدهد که به هیچ طریقی تسلیحات غربی در این کشور مستقر نشوند. دیگر خواسته روسیه این خواهد بود که کییف استقلال جمهوریهای شرق اوکراین(شامل لوهانسک و دونتسک) را به رسمیت بشناسد. در این میان وضعیتهای بینابینی هم قابل تصور است اما بهنظر میرسد که درصورت نشستن دو طرف پشت میز مذاکره، روسیه این مطالبات خود را مطرح خواهد کرد.
*نتیجه سناریوی نخست یعنی طولانی شدن جنگ درصورت مقاومت ارتش و مردم اوکراین در مقابل نیروهای روسیه چه خواهد بود؟
در اینصورت ممکن است درگیریها در شرق اوکراین ادامهدار شود و حمایت کشورهای غربی از اوکراین ادامه پیدا کند و روسیه هم درگیر یک جنگ فرسایشی شود. اما به دلایل مختلف احتمال تحقق این سناریو ضعیف است؛ یکی اینکه جامعه اوکراین جامعه چندپارچه و گسیختهای است و از طرف دیگر، روسیه دولت قدرتمندی است و حتی درصورت وقوع جنگهای چریکی، دولت روسیه هم امکان مقابله در این نوع درگیریها را خواهد داشت. اما مسئله مهمی که وجود دارد این است که تداوم این وضعیت امکان ایجاد یک اوکراین واحد برای همیشه فراموش خواهد شد. بهویژه، اگر دولتمردان این کشور به قیمت فروپاشی این کشور بخواهند وارد مقابله همهجانبه با روسیه شوند.
*آیا امکان گسترش دامنه جنگ و ورود کشورهای ثالث به این درگیریها و یا بهعبارتی وقوع یک جنگ جهانی اساسا وجود دارد؟
چنین چیزی بسیار بعید است؛ چون که نه در طرف غربی چنین ارادهای وجود دارد و نه اینکه دولت روسیه تمایلی برای حرکت به این سمت و سو دارد. بحث وقوع جنگ جهانی بهدلیل هستهای بودن دوطرف و برقراری بازدارندگی متقابل تقریبا قابل طرح نیست. چرا که هیچ دولتمرد عاقلی یا دولتمردی که حداقلی از خرد برخوردار است حاضر نیست که نتایج و عواقب چنین وضعیتی را بپذیرد. ممکن است که اگر روسها بتوانند به آسانی دولت اوکراین را وادار به پذیرش شرایط خود کنند، فشارها به کشوری مانند مولداوی که از شرایطی مانند شرایط اوکراین برخوردار است، افزایش دهند. چرا که مولداوی هم متشکل از 2بخش است؛ بخش روستبارها (پریدنیستر) و بخش مولداوی تبارها. در این شرایط دور از نظر نیست که روسیه بخواهد از دولت خودگردان و روستبار «پریدنیستر» حمایت کند و همانند لوهانسک و دونتسک، استقلال آن را به رسمیت بشناسد.
*بهجز مواردی که اشاره کردید، از منظر روسیه مولداوی چه شباهتهای دیگری به اوکراین دارد؟ آیا این کشور هم به سمت عضویت در ناتو حرکت میکند؟
بحث پیوستن مولداوی به ناتو در گذشته مطرح نبود؛ تنها عضویت اوکراین و گرجستان به ناتو برای روسیه اهمیت داشته است. عضویت مولداوی در ناتو به تحقق موفقیتآمیز عضویت اوکراین و گرجستان موکول شده است. در اینصورت، مولداوی هم ممکن است به آن سمت حرکت کند. در مورد مولداوی باید گفت که اولا این کشور بسیار کوچک است و قلمرو بسیار محدودی دارد. اما آسیبپذیری آن کشور در مقابل روسیه بسیار زیاد است؛ در عین حال، حساسیتی که روسها به لحاظ ژئوپلتیکی نسبت به اوکراین دارند در مورد مولداوی ندارند. تنها اهمیت مولداوی برای مسکو، در مورد جمهوری خودمختار و روستبار «پریدنیستر» است.
*مباحثی درباره تأثیر بحران اوکراین بر مذاکرات هستهای ایران و 1+4 در وین مطرح است؛ بهنظر شما این مذاکرات تا چه اندازه میتواند تحتتأثیر این تحولات باشد؟
من فکر میکنم که تحولات مرتبط با اوکراین تأثیر قابلتوجهی بر این مذاکرات نخواهد داشت؛ مسئله برجام عمدتا به دولتهای ایران و آمریکا مربوط است و اراده حاکم بر این 2کشور نیز، شکلگیری توافق است. بنابراین، مذاکرات وین، ارتباط مستقیمی با بحران اوکراین پیدا نمیکند. برخی در داخل کشور ممکن است محاسباتی در این زمینه داشته باشند مبنی بر اینکه، در شرایط فعلی، ایران اولویت خود را نزد غرب و آمریکا از دست بدهد؛ بنابراین، ضرورتی برای توافق وجود ندارد و ایران میتواند در آینده با دست بازتری با این موضوع برخورد کند. اما بهنظر من این، نگاه یک اقلیت محدود است که حتی از اجماع لازم در دولت فعلی ایران برخوردار نیست.
منبع: همشهری