دنیای قلم - داوود میدری: نشریه اكونومیست از شروع جنگ، همواره شكست قریبالوقوع روسیه و پیروزی اوكراین را قطعی میدانست اما در سرمقاله ۲۲ فوریه (پنجشنبه سوم اسفند) پیروزی روسیه را قطعی اعلام كرده و به تحلیل آینده امنیتی اروپا پرداخته است. قدرت نظامی روسیه در حال افزایش و یكپارچگی نظامی و امنیتی اروپا و امریكا در حال یك دگرگونی بزرگ است. این دو پدیده آینده نظامی اروپا را مبهم ساخته است. در زیر خلاصهای از سرمقاله اكونومیست آمده است. آیا اروپا میتواند امنیت خود را تامین كند؟ استقلال نظامی و تامین امنیت اولویت اول اروپا است. در ۵۰ سال گذشته اروپا و امریكا متحد امنیتی البته با رهبری امریكا بودند. دو عنصر مهم وحدت و رهبری مقتدر امریكا، روسیه را بسیار آرام و محتاط میساخت. امروز شرایط بسیار تغییر كرده است؛ امریكا سیاستهای ملیگرایانه را دنبال میكند و رهبری جهان غرب در اولویتهای سیاسی و اقتصادی او دیگر نیست. در نتیجه روسیه هم بیپرواتر از همیشه تهدید میكند. اروپا این وضعیت را پیشبینی نكرده و سالها بر امریكا تكیه كرده بود. امروز اروپا آمادگی تامین امنیت خود را به تنهایی ندارد. مساله بسیار روشن است و به وضوح مصداق این وابستگی را میتوان مشاهده كرد؛ مسالهای كه حل آن آسان نیست. ناتو بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد و ریشه در تاریخ اروپا دارد. دستاوردهای بسیار بزرگی هم داشته است از جمله جلوگیری از جنگ جهانی سوم. امروزه رهبری ناتو كاملا دست امریكا است ولی امریكا منافع اروپا را تامین نمیكند. اروپا دو راه دارد یكی ایجاد نهاد جدید نظامی و دومی تلاش برای به دست گرفتن رهبری ناتو. ایجاد نهاد جدیدی مانند ناتو بسیار پرهزینه است. اروپا باید ساختار ناتو را تغییر دهد و نقش خود را در رهبری آن تقویت كند. رهبران اروپایی هنوز مغرور به فروپاشی شوروی هستند و شرایط كنونی را خوب درك نكردهاند. وضعیت بسیار تغییر كرده و لازم است رهبران خود را تغییر دهند و برای جنگ احتمالی باید آماده شوند. صنعت نظامی اروپا نیازمند بازطراحی است و ارتش قوی اروپا باید بنیان گذاشته شود؛ سیاستی كه هنوز آغاز نشده است. روسیه در سیاستهای اخیر خود بسیار عریان عمل كرده است و چهره خشن و متخاصم خود را نشان داده است.
قتل آلكسی آناتولیویچ ناوالنی (یكی از رهبران اصلی اعتراضات سالهای ۲۰۱۲-۲۰۱۱ در روسیه و منتقد سیاسی- اقتصادی ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه بود) در زندان در ۱۶ فوریه خشونت روسیه را برای همگان آشكار كرد. اكنون وارد سومین سال جنگ روسیه با اوكراین شدهایم و روسیه برنده احتمالی این جنگ است. روسیه سیاستهای اقتصادی خود را بر اساس تداوم وضعیت جنگی تنظیم كرده است. هزینه نظامی روسیه به بیش از 7 درصد تولید ناخالص ملی رسیده است. این بیشترین میزان هزینه نظامی پس از فروپاشی شوروی است. وزیر دفاع دانمارك هشدار داده است كه در 3 تا 5 سال آینده روسیه توانایی حمله به كشورهای بالتیك و پیروزی بر ناتو را دارد. هدف روسیه مشخص است. پوتین به اندازهای قدرت نظامی را افزایش میدهد كه كارایی ناتو از بین برود. كارایی اصلی ناتو این است كه اگر به یكی از كشورهای عضو حمله بشود همه باید وارد جنگ شوند.
غرب برنامهای برای افزایش توان نظامی خود و تقابل با روسیه ندارد. مسوول وضعیت موجود امریكا است. امریكا در جنگ روسیه با اوكراین بسیار مردد عمل كرده است. دونالد ترامپ كه به احتمال بسیار زیاد رییسجمهور بعدی امریكا است تردیدهای جدی ایجاد كرده است كه در صورت جنگ در كنار اروپا باشد. حلقه امنیتی در امریكا و به خصوص حزب جمهوریخواه مانند گذشته دیگر به اروپا متعهد نیست.
اروپا از یك طرف در زمینه نظامی وابسته و ضعیف شده است و از طرف دیگر روسیه در آزمایشگاه واقعی جنگ با اوكراین تجهیزات نظامی خود را پیشرفتهتر ساخته است. جنگ امكان آزمون و خطا به صنایع نظامی میدهد و به پیشرفت تجهیزات نظامی كمك میكند. روسیه هواپیماهای بدون سرنشین را در جنگ با اوكراین امتحان كرده است و امروز از ناتو در این زمینه پیشی گرفته است.
با توجه به زمانبر بودن تاسیس صنایع نظامی، اروپا نیاز دارد كه امروز تصمیم بگیرد. اولویت برای اروپا مشخصا استقلال نظامی است. كشورهای اروپایی از فنلاند و نروژ میتوانند یاد بگیرند. آنها زیرساختها و تجهیزات عظیم نظامی را به وجود آوردهاند. فرانسه امروز منتقد خرید هواپیماهای جنگی از امریكا و اسراییلی است.
استقلال نظامی برای اروپا بسیار پر هزینه خواهد بود. امسال كشورهای اروپایی ۳۸۰میلیارد دلار برای ناتو هزینه خواهند كرد. یعنی اروپا به اندازه روسیه هزینه خواهد كرد. ولی نتیجهای كه اروپا از این سرمایهگذاری میگیرد بسیار كمتر از روسیه است. عدم انسجام در غرب یكی از مشكلات است. علت دیگر این است كه كشورهای عضو كمتر از مبلغی كه مشخص شده است هزینه میكنند. از سال ۱۹۹۱ تا به امروز كشورهای اروپایی ۶۰۰ میلیارد دلار كمتر از تعهدشان به ناتو پرداختهاند.
از سال ۱۹۹۰ دولتهای اروپایی هزینههای نظامی خود را افزایش ندادهاند. این در حالی است كه هزینههای رفاهی دولتها دو برابر شده است. 8 سال از اشغال كریمه توسط روسیه میگذرد و هنوز بحث در ناتو بر سر این است كه اعضا باید 2 درصد را كامل بپردازند. واقعیت این است كه برای مقابله با روسیه دو درصد كافی نیست.
چنانچه دولتهای اروپایی برنامه افزایش هزینههای نظامی از طریق كاهش سایر هزینهها یا افزایش مالیات را در دستور كار خود قرار دهند باید ابتدا مردم را نسبت به ضرورت این اقدام توجیه كنند. آلمان احتمالا اولین كشور اروپایی از لحاظ هزینه كرد نظامی بشود. این كشور برای افزایش هزینه نظامی خود باید قانون اساسی را اصلاح كند.
صنعت هستهای بحث تعیینكننده دیگر در امنیت اروپا است. روسیه تهدید كرده است كه هیچ كشوری حق دادن تجهیزات پیشرفته به اوكراین را ندارد. در صورتی كه بدهد پاسخ شدیدی (استفاده از سلاح هستهای) دریافت خواهد كرد. اگر امریكا نخواهد وارد شود همین راهبرد روسیه میتواند برای تمام كشورهای اروپای شرقی اعمال شود. این تهدید باعث شد كه كشورهایی اروپایی از دادن سلاحهای پیشرفته به اوكراین خودداری كنند و این یكی از علتهای تضعیف اوكراین است. آیا سلاح هستهای فرانسه و انگلیس میتواند جایگزین قدرت هستهای امریكا شود؟ آیا این دو كشور وارد چنین تقابلی با روسیه میشوند؟ اگر آنها اعلام كنند آیا پوتین تهدید آنها را جدی تلقی خواهد كرد؟ پاسخ به این سوالات برای تامین امنیت اروپا بسیار حیاتی است.
مشكل این است كه اروپا امنیت خود را به امریكا گره زده است. برخی مانند فرانسه بر این باورند كه اروپا هر چه زودتر باید از امریكا مستقل شود و راهحل هم ایجاد نهادی مانند اتحادیه اروپا در عرصه نظامی است. اما پیشنهاد فرانسه راهبردی نیست و گزینه دوم رهبری ناتو توسط اروپاییان است. این گزینه بهتر از ایجاد یك نهاد جدید است. افزایش وزن اروپا در ناتو چند مزیت دارد اول اینكه گامی در راستای استقلال است با هزینه معقول و دوم اینكه امریكا هم به عنوان شریك نظامی باقی میماند.
روسیه بسیار فقیرتر و كم جمعیتتر از اروپا است. حملات پوتین منجر به افزایش هزینههای نظامی، تورم و كاهش درآمد سرانه خواهد شد. با وجود این از نظر نظامی روسیه تقویت میشود ولی تاثیرات مخرب اقتصادی برای این كشور به بار خواهد آورد و در نتیجه آن را به یك قدرت رو به زوال تبدیل خواهد كرد. اما خرس گنده (روسیه) هنوز هم میتواند ویرانی و بدبختی را گسترش بدهد. بهترین مكان برای توقف پوتین اوكراین است. اگر اوكراین هم پیروز جنگ باشد كه دیگر احتمال اندكی دارد همچنان باید به فكر دفاع از اروپا باشیم و امروز هم باید شروع كرد.