از شكاف رابطهها تا معضلات اجتماعی
فرزندی كه فیلم هم به او تقدیم شده بود. از حرفهای اسدیزاده بوی دلبستگی زیاد به فرزند میآمد. فیلم كه بر پرده افتاد، دانستیم اینطور نیست. فیلم را اگر دیده باشید، میدانید فضای امیدواركننده یا پایان خوشی ندارد.
دنیای قلم - حسن لطفی: وقتی كیارش اسدیزاده در بهمن ماه 1393 برای معرفی دومین فیلم سینماییاش (شكاف) جلوی پرده سفید سالن اصلی برج میلاد ایستاد، فرزند خردسالش كنارش بود.
فرزندی كه فیلم هم به او تقدیم شده بود. از حرفهای اسدیزاده بوی دلبستگی زیاد به فرزند میآمد. فیلم كه بر پرده افتاد، دانستیم اینطور نیست. فیلم را اگر دیده باشید، میدانید فضای امیدواركننده یا پایان خوشی ندارد.
زوجی (پارسا پیروزفر و سحر قریشی) به دلیل عدم درک مشترك از هم جدا میشوند، آن هم در حالی كه پسر خردسالی دارند. پسر به دلیل گرفتاریهای كاری پدر بیشتر وقت خود را با دوستان خانوادگی پدر و مادرش میگذراند. گذرانی كه باعث به وجود آمدن فاجعهای تلخ میشود. حالا پس از حدود 9 سال این فیلمساز دهه شصتی، با ساخت دو سریال (هفت و دفتر یادداشت) دوباره به بیان و تصویر فاصله و شكاف میان آدمها برگشته است. اما این شكاف در روابط خانوادگی خلاصه نمیشود و او در دو سریال (هفت و دفتر یادداشت) روایتگر شكافی عمیقتر است. در سریال هفت بیننده در كنار شكاف طبقاتی با آدمهایی روبهرو است كه در برخورد با هم رفتاری متفاوت و گاه متضاد دارند. در یكسو ثروتمندانی دیده میشوند كه ثروتشان از راهی خلاف، نادرست و نامشروع به دست آمده است. تا اینجای سریال هم كه دیدهام (قسمت دهم) آدمهایی بیرحم، فاقد اخلاق و كلیشه كامل یك فرد خلافكار هستند (نمونههای اینطور آدمها را در فیلمهای مختلف هندی و امریكایی درجه سه میتوان دید) در مقابل آنها شخصیتهای دربند فیلم (هفت رفیق جان بر كف و فدایی برای هم) قرار دارند كه جدال میان آنها سریال را پیش میبرد. كشمكش میان این دو گروه (فرادست و فرودست) در كنار بعضی جذابیتهای روایی و استفاده از شخصیتهای جوان و داستانی نسبتا جدید و جذاب باعث مخاطبانی قابل توجه شده است.
اما نكته مهم برای مخاطبانی كه شكاف را دوست دارند و چرخش اسدیزاده به سمت بیان معضلات اجتماعی تكامل یافته آن فیلم میدانند، شتابی است كه به نظر میرسد هنگام نگارش فیلمنامه یا ساخت سریال باعث شده تا فیلمنامه و فیلم دچار كاستیهایی شود. كاستیهایی كه سریال را در لحظاتی دارای موقعیتهایی غیرقابل باور و شخصیتهایی پا درهوا و كاریكاتورگونه كرده است. البته همزمانی نمایش سریال دفتر یاداشت با سریال هفت و نزدیكی زمان ساخت این دو سریال متفاوت نشان میدهد كه كیارش اسدیزاده فیلمسازی است كه به تنوع فكر میكند.تنوعی كه گمانم بهتر است در كنار جذاب شدن فیلم و سریال به زدودن معضلات برای جوانانی همچون فرزند كیارش اسدیزاده كمك كند.