ناگفته های بازیگر نقش لطفعلی از سریال مستوران

ناگفته های بازیگر نقش لطفعلی از سریال مستوران

کاوه خداشناس  از سختی‌های بازی در سریال «مستوران 2» و ماجرای ایفای نقش «لطفعلی» در این مجموعه می‌گوید

دنیای قلم -مائده کاشیان : سریال تاریخی «مستوران» ساخته سیدجمال سیدحاتمی و مسعود آب‌پرور اولین‌بار تابستان 1401 روی آنتن رفت و روایت شیرین و جذاب آن از قصه‌های ایرانی در فضایی قابل باور و خوش رنگ و لعاب، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. این مجموعه سپس با ترکیب جدیدی از بازیگران، به فصل دوم رسید و از 28 آذرماه پخش شد. قصه «مستوران 2» همچنان با تکیه بر قصه‌ها و افسانه‌های قدیمی ایرانی و این‌بار با محوریت دوران جوانی «لطفعلی» روایت شده است. گم شدن این کاراکتر در فصل اول، سرنوشت پرماجرایی را برای والدینش رقم زده بود و حالا در فصل دوم «مستوران» شاهد قصه زندگی او و علاقه‌اش نسبت به «ماه منیر» دختر حاکم «مستوران» هستیم. به بهانه پخش این مجموعه، با کاوه خداشناس درباره تجربه حضور در این اثر، چالش‌های آن و ایفای نقش «لطفعلی» گفت‌وگو کردیم.

پیش از این‌که بازی در «مستوران 2» به شما پیشنهاد شود، فصل اول این سریال را تماشا کرده بودید؟
بله دیده بودم. گروه بازیگران و کارگردانان عزیزش، همه از کسانی هستند که هم با آن‌ها دوست هستم و هم تجربه همکاری با آن‌ها را داشتم، بنابراین جسته گریخته دیده بودم و «مستوران» را دنبال کرده بودم.

چه جذابیت‌هایی در قصه «مستوران 2» پیدا کردید که باعث شد بازی در این مجموعه را بپذیرید؟
آقای علی هاشمی کارگردان سریال، ابتدا پنج قسمت از فیلم‌نامه را برای من فرستاد و گفت این فیلم‌نامه را بخوان، بگو نظرت چیست. من آن زمان مشغول بازی در سریال «بی‌همگان» بودم. پنج قسمت را خواندم و دیدم چقدر فضای شاعرانه، ایرانی، خوش‌قصه و لطیفی دارد. به علی زنگ زدم و گفتم خیلی خوب و قشنگ است، مدت‌ها بود چنین فیلم‌نامه‌ای با این حال و احوال عاشقانه‌ اصیل ایرانی نخوانده بودم و چقدر شاعرانه بود. گفت قرار است این سریال را تولید کنیم و من گفتم درگیر «بی‌همگان» هستم، اگر بشود هماهنگ می‌کنیم. با برنامه‌ریز و تهیه‌کننده کار آقای مهام مذاکره کردیم تا ببینیم چه کاری می‌شود انجام داد. علی جان هم کلی پیگیری کرد، اما هر طور محاسبه کردیم دیدیم شرایط مهیا نیست که من بتوانم همزمان به سریال «مستوران» هم بپیوندم. بعدها از طریق خود علی خبردار شدم که با دوست عزیزم وحید رهبانی قرارداد بستند و بسیار هم اتفاق خجسته‌ای بود، اما متاسفانه در همان روزهای اول کار، وحید عزیز از روی اسب افتاد و کتفش آسیب جدی دید. یکی، دو ماه بعد دوباره علی جان با من تماس گرفت و پرسید وضعیت چطور است، کار من هنوز ادامه دارد یا خیر، خلاصه ماجرا را تعریف کرد و وارد بخش جدیدی از مذاکرات شدیم. در نهایت قرار شد «مستوران»، یک ماه آخر تا جایی که می‌شود با ما راه بیاید تا کار من در سریال «بی‌همگان» تمام شود و خدا را شکر این اتفاق افتاد.

پس در واقع این نقش قسمت خود شما بوده است.
بله، به قول شما «لطفعلی» را در سرنوشت ما نوشته بودند که من باید بازی کنم (می‌خندد). از اول مردادماه به گروه اضافه شدم و واقعا یک تجربه دل‌انگیز و خوبی را در «مستوران» داشتم.

شخصیت «لطفعلی» چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی برای شما داشت؟
به نظرم «لطفعلی» از لحاظ شخصیتی پر از نقاط دوست داشتنی است. روح شاعرانه، معرفت و طرز نگاهی که دارد، آن وجهی که از لحاظ شخصیت اجتماعی دارد. او طبیب و عطار «مستوران» است، خانواده اصیلی داشته و در بستر خوبی بزرگ شده، به نظرم همه این‌ها یک الگوی جالب است. تفاوت «لطفعلی» با دیگران این است که عقبه زیبایی دارد، پدر و مادر او خوشنام بوده‌اند، یکی حافظ قرآن، آن یکی حافظ هزاران بیت شعر بوده و اهل ادبیات بودند. خروجی این خانواده پسری است که او هم می‌تواند برای خودش صاحب ویژگی‌هایی باشد و پیرامونش را تغییر بدهد.

با توجه به زمان و مکان خیالی سریال، چطور به فضای «مستوران 2» و نقش نزدیک شدید؟
بالاخره ما بازیگر هستیم، ممکن است کاری به شما پیشنهاد شود که فضای آن آخرالزمانی باشد! قدرت تجسم و تخیلی که بازیگر همیشه روی آن کار کرده و تمریناتش را انجام داده و مدام با آن درگیر بوده، در چنین موقعیت‌هایی کمک می‌کند. همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا بتوانی به عنوان بازیگر، خودت را در یک جغرافیا قرار بدهی، کما این که آن‌قدرها هم بی‌زمان و بی‌مکان نیستیم، ما حدود 400، 500 سال گذشته را برای خودمان قائل شدیم. بالاخره مدل پوشش‌ها و سبک ادبیات گفت‌وگوها یک آدرس زمانی می‌دهند، اما بله تاریخ مشخصی مدنظر نیست.

با توجه به این‌که کمتر در آثار تاریخی ایفای نقش کردید، تجربه حضور در «مستوران 2» چطور بود؟ از این تجربه راضی هستید؟
«مستوران 2» تجربه بسیار دلچسبی بود، اما این موضوع را برای اطلاع همه مدیران، مسئولان و دست اندرکاران می‌گویم که واقعا تولید پروژه تاریخی کار سختی است. امکانات‌مان و توقعی که از خروجی داریم، فاصله زیادی از یکدیگر دارند. اگر کاری پخش می‌شود که قابل قبول است، بدانید که یک گروه خیلی جدی پدرش درآمده است، زحمت کشیده نه، پدرش درآمده! چون زحمت کشیدن یک تعریف مشخصی دارد. کار در سرما و گرما، صبح تا شب هر روز بدون وقفه، با امکانات کم، لباس‌های وحشتناک و گریم‌های سنگین در گرمای ظهر تابستان، اصلا نمی‌توان به صورت جدی درباره‌اش حرف زد و باورش هم در مخیله کسی نمی‌گنجد. چند لباسی که روی هم پوشیده می‌شود، کلاه نمدی پشمی روی سرت، دستاری که دور گردنت است، آن موی مصنوعی که با یک جنس پلاستیکی و چسب روی سرت هست، مجموع این‌ها کنار هم با امکاناتی که سر صحنه وجود دارد، یک شوخی است! مدیران و مسئولان فقط یک نام «الف ویژه» روی کار می‌گذارند و می‌گویند یک اثر تاریخی است، منتظر هستند یک اثر آنچنانی هم تولید شود و وقتی پای عمل می‌رسد، می‌بینی که بودجه‌ و امکانات کم است، باید سر لباس، اسب، اَکسسوری، لوکیشن و همه چیز درگیر باشی، این‌ مسائل واقعا کار را سخت می‌کند.

یعنی اگر امکانات بهتر باشد، سختی‌های کار هم بسیار کمتر می‌شود.
بله تعدیل می‌شود. ما یک لوکیشن به دردبخور نداشتیم، مدام وسط بیابان‌ها بودیم. یک لوکیشن که بگوییم یک جا مستقر هستیم نداریم! یا در شهرک مستوران در احمدآباد مستوفی یا در بیابان‌ها، وسط کوهاه‌ها و سرخه حصار، یا در دشت‌های شهرک نور نرسیده به قم یا در شهرک دفاع مقدس بودیم، واقعا کار سخت است.

شما در سریال «بی‌همگان» با نقشی تقریبا منفی دیده شدید و حالا در «مستوران 2» بار دیگر نقش یک شخصیت مثبت را ایفا کردید، خودتان کدام نقش‌ها را بیشتر ترجیح می‌دهید؟
فعلا که ترکیبی از هر دو نقش مثبت و منفی را کار کردم و به نظرم همین جذاب است. بازیگر باید بتواند خودش را متنوع ارائه بدهد، خود را به چالش بکشد و خودش را با احوالات مختلفی به مخاطب نشان بدهد. این برای تماشاگر هم جذاب است چون هم برایش یکنواخت نمی‌شود و هم دست بازیگر را از ابتدای قصه نمی‌خواند. من خودم همیشه در بازیگری علاقه مند بودم که بتوانم در فضاهای مختلف و احوالات متنوع، بازی کنم و خودم را به صورت متفاوت به مخاطب ارائه بدهم.

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.