توفان الاقصی ریشه‌ها و پیامدها

توفان الاقصی ریشه‌ها و پیامدها

البته نباید این نكته را از نظر دور داشت كه یكی از اهداف كلیدی اسراییل كشاندن پای ایران به جنگ است اما در مقابل جمهوری اسلامی سعی كرده است با ایفای نقش میانجی‌گری این سلاح تبلیغاتی را از دست اسراییل خارج كند.

دنیای قلم - حسین مسعودنیا:  ۱- غافلگیری رژیم صهیونیستی ۲- مشخص شدن ناكارآمدی سیستم امنیتی - دفاعی اسراییل ۳- همزمان شدن عملیات با تلاش اسراییل برای عادی‌سازی روابط با كشورهای عربی به‌خصوص عربستان ۴- گستردگی و عمق عملیات نیروهای مقاومت. اگر چه علت اصلی عملیات درواقع نوعی واكنش به رفتار خشونت‌آمیز و جنایتكارانه اسراییل است ولی در خصوص انگیزه و عوامل موثر در تحریك گروه‌های مقاومت برای انجام این عملیات تحلیل‌های متفاوتی و وجود دارد.

برخی آن را اقدامی از سوی حماس برای گسترش نفوذ خود در غزه و كرانه باختری و بركناری تشكیلات خودگردان و به دست گرفتن كامل اداره امور دو منطقه غزه و كرانه باختری می‌دانند عده‌ای دیگر علت اصلی عملیات را تحریكات جمهوری اسلامی ایران برای برهم زدن تحقق صلح ابراهیم به خصوص برقراری روابط میان عربستان و اسراییل و گروه دیگر این اقدام را عملی طراحی‌ شده از سوی نتانیاهو، نخست‌وزیر كنونی رژیم صهیونیستی برای خارج كردن خود از فشارهای درونی در داخل جامعه اسراییل می‌دانند. حتی برخی نیز آن را طرحی از سوی روسیه برای درگیركردن غرب در جبهه دیگر و باز شدن دست خود در جبهه اوكراین می‌دانند. اما آنچه مهم است این نكته كه اگر چه نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی موفق به بسیج مخالفان در داخل برای مقابله با این تهدید خارجی شده است اما به اذعان تمامی كارشناسان این تحول و این شكست می‌تواند نقطه پایانی شاید بر حیات سیاسی آینده نتانیاهو باشد. البته نباید این نكته را نادیده گرفت كه نخست‌وزیر اسراییل نیز درصدد حذف كامل حماس از صحنه سیاسی و سپردن امور غزه به تشكیلات خودگردان است ولی به ‌نظر می‌رسد نابودی كامل مقاومت یك رویا باشد چرا كه مقاومت بر اساس یك اندیشه و فكر شكل‌گرفته و امكان نابودی یك تفكر از منظر جامعه‌شناسی وجود ندارد. با شكل‌گیری عملیات توفان الاقصی طبیعی به ‌نظر می‌رسید كه با توجه به حساسیت كشورهای غربی نسبت ‌به اهمیت موضوع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در قبال این موضوع موضع‌گیری كنند.

دولت‌های غربی به‌ویژه امریكا از همان مراحل اولیه به انحای مختلف از دولت اسراییل حمایت و سعی كردند كه مانع از شكست اسراییل در این عملیات شوند البته نقش محوری را در میان دولت‌های غربی امریكا برعهده داشته است. این كشور سعی كرده در عین ‌حال كه تعهد خود را به اسراییل به عنوان متحد استراتژیك خود انجام می‌دهد اما در عین‌ حال با اتخاذ برخی مواضع دیپلماتیك به ‌ظاهر مخالفت اندك با شدت عملیات اسراییل در بمباران یا عملیات زمینی در غزه داشته باشد. اتخاذ چنین سیاستی از سوی امریكا بیشتر ناشی از ترس از فشار افكار عمومی در داخل جامعه امریكا، منطقه و جهان بین‌الملل است ضمن آنكه بایدن در اتخاد هر تصمیمی انتخابات آینده ریاست‌جمهوری امریكا را هم در نظر دارد. البته این سیاست جواب نداده و نزد افكار عمومی در منطقه و جهان، امریكا شریك اصلی جرم تلقی می‌شود. هدف اصلی امریكا ممانعت از گسترش جنگ است البته در عین اینكه خواهان فرصت دادن به اسراییل برای نابودی تمامی زیرساخت‌ها و در صورت امكان از بین بردن كامل گروه‌های مقاومت است چرا كه گسترش جنگ سیاست‌های این كشور در خصوص آینده خاورمیانه، طرح صلح ابراهیم، موضوع اوكراین و مهم‌تر از همه رویارویی با چین در شرق آسیا را با چالش مواجه می‌كند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یكی از بازیگران اصلی منطقه‌ای سعی كرده است با اتخاذ یك رویكرد عمل‌گرایانه در قبال این موضوع ضمن حمایت از تلاش دیپلماتیك برای توقف هرچه سریع‌تر عملیات نظامی اسراییل به‌ منظور جلوگیری از گسترش جنگ و گسترش خون‌ریزی به‌گونه‌ای عمل كند تا اسراییل را از سلاح اصلی تبلیغاتی خود یعنی نقش ایران در شروع جنگ محروم و در عین ‌حال نقش خود را به عنوان یك بازیگر جدید در تحولات منطقه‌ای به دولت‌های بزرگ بقبولاند.

البته نباید این نكته را از نظر دور داشت كه یكی از اهداف كلیدی اسراییل كشاندن پای ایران به جنگ است اما در مقابل جمهوری اسلامی سعی كرده است با ایفای نقش میانجی‌گری این سلاح تبلیغاتی را از دست اسراییل خارج كند. روسیه و چین دو قدرت فرامنطقه‌ای هستند كه از موضوع و طولانی شدن آن خوشحال به ‌نظر می‌رسند چرا كه طولانی شدن بحران سبب می‌شود تا برای روسیه تمركز غرب از موضوع اوكراین به سمت اسراییل متوجه شود و سلاح‌های ارسالی از سوی كشورهای غربی به ‌جای اوكراین برای اسراییل ارسال شود. موضوعی كه می‌تواند فرصت مناسبی در اختیار روسیه برای برقراری سلطه كامل خود در اوكراین فراهم كند. چین نیز به ‌دنبال این مهم است تا از این بحران برای تحقق سیاست راهبردی خود در خاورمیانه یعنی معرفی خود به عنوان یك كشور میانجی و از سوی دیگر تسلط بیشتر بر حوزه‌های انرژی در منطقه استفاده كند. تأمل در حوادث و رویدادهای شكل‌گرفته پس ‌از توفان الاقصی بیانگر این مهم است كه این عملیات و این رویارویی فرصت مناسبی برای كارگزاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فراهم كرده تا با اتخاذ یك رویكرد عمل‌گرایانه نگاه امنیتی به ایران از سوی اسراییل را تغییر داده و از شدت ایران‌هراسی و شیعه‌هراسی كاسته مضافا اینكه از موضوع برای تقویت و گسترش روابط با همسایگان استفاده كرده و جبهه عربی - اسلامی را تحكیم و از آن به عنوان ابزاری برای مقابله و وارد آوردن فشار بر اسراییل استفاده كنند. اكنون با گذشت اندك زمانی پس ‌از حمله زمینی برخی از اهداف اصلی اسراییل یعنی تلاش برای حذف مقاومت و سپردن امور غزه به تشكیلات خودگردان مشخص شده است اما به ‌نظر می‌رسد موضوع به این آسانی نیز نباشد. بدون تردید اسراییل روزهای سختی را در پیش رو خواهد داشت و شاید یكی از بازندگان اصلی این جنگ صرف‌نظر از نتیجه آن بنیامین نتانیاهو باشد اما آنچه مهم است این كه مسوولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بتوانند از این فرصت برای تأمین حداكثری منافع ملی جمهوری اسلامی ایران استفاده كنند.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.