نگرانی جدی نخبگان امریكا
حمایت از بمباران وسیع در منطقهای كوچك و محاصره شده كه حجم تخریبی بمبهای فرو ریخته در آن فقط با میزان تخریب یك بمب اتم قابل مقایسه است.
دنیای قلم -جعفر گلابی: نمیدانم دقیقا كدامیك از امپراتورهای جهان در طول تاریخ از قدرت و وسعت جغرافیایی و خصوصا مدت عمر بیشتری برخوردار بودهاند ولی یك چیز مسلم است كه تاكنون هیچ قدرتی دایمی نبوده و همواره انواع امپراتوریها ظهور و افول مداوم داشتهاند. پس از فروپاشی شوروی، امریكا یكهتاز صحنه جهانی شد و سخن بسیار رفت كه دنیا دچار تكقطبی شده است.
البته كل عمر امپریالیسم امریكایی از پایان جنگ جهانی تاكنون كمتر از 80 سال است و چنین عمری نسبت به بسیاری از امپراتورهای جهان كه تا چندقرن ادامه داشتهاند چندان بزرگ نیست. امریكا طی عمر242 سالهاش فقط 16 سال را بدون جنگ گذرانده و این رقم بیشتر از جنگهای ابرقدرتهای جهان معاصر است. با این مقدمه میشود وارد بحث حمایت همهجانبه امریكا از كشتار و نسلكشی اسراییل در غزه شد و نتایج مهمی گرفت.
فعلا واشنگتن با احساس ابرقدرتی دستان خود را برای هر كاری در جهان باز میبیند و مداخلاتش تقریبا در همه مناقشهها و موضوعات از جمله تحریم حداكثری ملت ایران كاملا قابل مشاهده است. به هیچوجه چنین امكانی وجود ندارد كه كارنامه این ابرقدرت خصوصا در عصر ارتباطات پاك شده یا به فراموشی سپرده شود. اگر ویران كردن هیروشیما و ناكازاكی با بمب اتم توجیه نیمبندی داشته، جنگ ویتنام كه در آن حدود 2 میلیون نفر توسط ارتش امریكا كشته شدند هیچ نكته قابل دفاعی ندارد چرا كه هیچگاه افكار عمومی جهان یا اكثریت دولتها به امریكا نمایندگی نداده بودند كه به آن سوی جهان لشكر بكشد تا جلو پیشروی كمونیسم را بگیرد. به جز انواع جنگهای دیگر در شبهجزیره كره و شرق آسیا، امریكا پس از حوادث 11 سپتامبر با ایجاد دو ائتلاف كشورهای افغانستان و عراق را اشغال كرد و در همه این جنگها و عواقب آنها تلفات انسانی و خصوصا غیرنظامیان شوك آورند! امریكا با چنین پیشینهای در حال حمایت حداكثری از اسراییل در جنگ باریكه غزه است..
حمایت از بمباران وسیع در منطقهای كوچك و محاصره شده كه حجم تخریبی بمبهای فرو ریخته در آن فقط با میزان تخریب یك بمب اتم قابل مقایسه است. بالاخره این جنگ هم با هر نتیجهای تمام خواهد شد ولی قطعا قضاوتها پیرامون رفتار دولتمردان امریكایی به اوج خود خواهد رسید و ثبت و ضبط تاریخی پیدا خواهدكرد. هماكنون حتی در خود امریكا مخالفت با این میزان از حمایت از یك دولت كاملا افراطی و نژادپرست در اسراییل رو به تزاید است و عكسالعمل افكارعمومی جهان هم نشاندهنده تنفر فزاینده از حوادث خونبار و تكاندهنده غزه است.
سوال بزرگ كه قطعا دامان دولت امریكا را رها نخواهد كرد، این است كه چگونه یك كشور مدعی دموكراسی میتواند این میزان از جنایت خصوصا علیه زنان و كودكان در غزه را مورد دفاع قرار دهد؟ دبیركل سازمان ملل در توصیف علل حمله حماس به اسراییل نكته بسیار مهمی را بیان كرد، وی گفت این حمله در خلأ اتفاق نیفتاده است، مردم غزه 56 سال است كه از اشغال رنج میبرند. او كاملا درست میگوید، عصیان ملتهای مظلوم خصوصا ملتهایی كه تحت اشغال به سر میبرند حتی اگر عوارض منفی داشته باشد بیدلیل یا فاقد مقدمات بسیار تاریخی نیست. اگر این قاعده مورد اشاره آقای گوترش را بپذیریم امریكاییان باید نگران مواضع دولتمردانشان باشند و اتفاقا شخصیتها و منتقدان و حتی ستارگان سینمای امریكا این نكته را به خوبی درك كردهاند. آیا امریكا همیشه قدرتمند باقی خواهد ماند و میتواند همواره دست روی ماشه داشته باشد تا همه خشمها و نفرتها را از خود دفع كند؟ حوادث 11 سپتامبركه 3هزار نفراز اتباع بیگناه و غیر نظامی امریكا را به كام مرگ كشاند، نشان داد كه با هر میزان از قدرت نظامی و اطلاعاتی باز هم امكان رخنههای غیر قابل تصور وجود دارد و دلخوش كردن صرف به سپرهای فیزیكی عقلایی نیست.
علاج اصلی، بلاموضوع كردن تهدیدهاست. متاسفانه با وجود سیستم بازی كه در امریكا وجود دارد و امكان نقد جدی هم هست ولی پس از حوادث 11 سپتامبر دیده نشد كه جامعه امریكایی علل این همه خشم و نفرت از خود را ریشهیابی كند و زمینههای آن را از بین ببرد. حمایت حداكثری و توجیه آشكار جنایات غزه ازسوی امریكا زنگ خطر و هشدار از سوی وجدانهای بیدار امریكایی را به صدا درآورده است. مگر ممكن است هر 10 دقیقه 2كودك در غزه كشته شود و فردای خاتمه جنگ مردمان و منصفان و خانوادههای قربانیان با خود بگویند: «شتر دیدی ندیدی» و آقای بایدن را همان پیرمردی ببینند كه تا پیش ازاین دیدهاند؟!به نظر میرسد نگرانی نخبگان امریكایی از عملكرد دولتمردانشان كاملا درست و جدی است. آیا این خونریزیهای بیحساب تاوانی ندارد؟