افغان‌ها اینجا هستند، همین!

افغان‌ها اینجا هستند، همین!

حلقه مفقوده تمام اظهارنظرها درباره مهاجران یا پناه‌جویان یا هرچه اسمش را می‌گذارید، نبود اطلاعات است

دنیای قلم - مرجان یشایایی: بیش از چهار دهه است كه ایران میزبان افغان‌هایی است كه گاه قانونی یا غیرقانونی در كشور ما سكنی گزیده‌اند. بسیاری از افغانستانی‌های مقیم ایران حتی پدر و مادرشان در این كشور متولد شده‌اند، اما هنوز شهروند ایران دانسته نمی‌شوند. در این چهار دهه می‌شود گفت آنها را به جز در كسوت كارگران ارزان‌قیمت پركار ندیده‌ایم، كسی از نوع زندگی و شكل قانونی اقامت یا تاثیر فرهنگ و جامعه ایرانی بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی آنها خبر درستی نداشت و ندارد و مسوولان امر اگر اطلاعاتی داشتند، آن را به مردم ارایه نمی‌دادند. چرا؟ كسی نمی‌داند. حالا كه مدتی است طالبان در افغانستان قدرت را به دست گرفته‌اند و سیل پرشمار پناه‌جویان به مرزهای شرقی ایران سرازیر شده، بحث موافقان و مخالفان حضور افغان‌ها در ایران به خصوص در شبكه‌های اجتماعی سخت بالا گرفته و برخی با انتشار فیلم‌ها و عكس‌هایی ادعا می‌كنند اینها دیگر هزاره‌های شیعه گریزان از ظلم پشتون‌ها نیستند، بل خود پشتون‌هایی هستند كه با اهداف امنیتی وارد خاك ما شده‌اند.


حلقه مفقوده تمام اظهارنظرها درباره مهاجران یا پناه‌جویان یا هرچه اسمش را می‌گذارید، نبود اطلاعات است. اخیرا در شبكه‌های اجتماعی مطالبی دست به دست می‌شود كه شمار افغان‌ها در كشور 8میلیون است، یعنی حدود 10درصد از جمعیت كشور و برخی می‌گویند حالا كه آمار رسمی اینقدر است، پس حتما آمار غیررسمی درست بالای 15میلیون است! وزیر كشور در آخرین مصاحبه خود تعداد آنها را 5میلیون خوانده و آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد با توجه به اعلام سرشماری دولت ایران، ایران را با دارا بودن ۳/۴میلیون پناهنده افغانستانی بعد از تركیه دومین كشور پناهنده‌پذیر دنیا می‌داند. شاید این‌همه آمار متفاوت در ابتدا مهم به نظر نیاید، اما نشان‌دهنده یك موضوع بنیادی در امر پناهنده‌پذیری ماست؛ اینكه نمی‌دانیم چند نفر پناه‌جو یا پناهنده داریم، نمی‌دانیم سهم آنها در بازار كار ایران چقدر است؟

نمی‌دانیم كارفرماهای ایرانی چقدر از بیمه نكردن كارگران افغانی‌شان سود می‌برند؟ نمی‌دانیم این افغان‌ها هر ماه چقدر ارز كشور را برای خانواده‌های خود می‌فرستند؟ نمی‌دانیم آنها سواد دارند یا نه و چطور درمان می‌شوند؟ آیا تصور عمومی كه میزان جرم و جنایت در افغان‌ها بیشتر از ایرانی‌هاست، تصور درستی است؟ آیا هیچ نهاد مدنی منسجمی برای برآوردن نیازهای‌شان دارند؟ و آیا نهادهای مدنی ایران تا به حال تلاش كرده‌اند پلی به این مردم كه بعد از گذشت چهار دهه به نوعی هموطن ما محسوب می‌شوند، بزنند؟ وقتی ما مردم ایران، پاسخ هیچ‌كدام از این پرسش‌ها و بسیاری پرسش‌های دیگر را نمی‌دانیم، هر موج فضای مجازی می‌تواند روان‌مان را به بازی بگیرد و هراسان‌مان كند. اما هرچه هست، دیگر تردیدی نیست كه نمی‌توان این بخش مهم از جمعیت ایران را نادیده گرفت. نمی‌توانیم فكر كنیم فقط وقتی كارگر ارزان می‌خواهیم، مردم افغانستان به كارمان می‌آیند ولی با آنها وصلت نمی‌كنیم و درمان و آموزش و فرهنگ و بیمه آنها به ما مربوط نیست. غیر از دولت، نهادهای مدنی ما باید به موضوع ورود كنند تا تنها بار آن به دوش دولت نیفتد. افغانستانی‌های مقیم ایران را باید دید و مهم دانست و گذشته از مسائل قانونی، باید افكار عمومی بیگانه‌گریز كشورمان را آماده كرد تا بتوانند موج پناهندگان افغانستانی را مدیریت كنند.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.