چگونه می‌توان با انتخابات ۱۴۰۲ روبرو شد؟

چگونه می‌توان با انتخابات ۱۴۰۲ روبرو شد؟

در رویكرد دوم كسی منكر نیاز كشور به اصلاح‌ ساختاری نیست ولی از «تقدم اصلاح سیاست‌ها» نسبت به اصلاح «ساختارها» دفاع می‌كند و همچنان انتخابات ۱۴۰۲ را جدی می‌گیرد.

دنیای قلم -حمیدرضا جلایی‌پور: آنقدر اوضاع كشور خراب است و آنقدر مشاركت مردم در انتخابات بی‌حاصل شده كه جبهه اصلاحات در بیانیه‌اش اعلام كرده كه این جبهه برای انتخابات مجلس در اسفند ۱۴۰۲ «توصیه‌ای» ندارد. البته این جبهه نگفته برای انتخابات كاری نكنید، لذا همچنان این سوال پیش روی ما است كه در این انتخابات چه می‌توان كرد؟  در شرایط فعلی برای پاسخ به این سوال از دو رویكرد می‌توان استفاده كرد، من مدافع رویكرد دوم هستم.  در رویكرد اول از «تقدم اصلاحات ساختاری بر اصلاحات سیاستی» دفاع می‌شود و انتخابات مهندسی شده را جدی نمی‌گیرد. این رویكرد قبل از انتخابات انتظار دارد حكومت تغییرات ساختاری را بپذیرد تا زمینه انتخابات معنادار فراهم شود. تغییراتی مثل برقراری تناسب میان اختیارات و مسوولیت مقامات، پایان دادن به نظارت حداكثری استصوابی، بی‌طرفی دادگاه‌ها در برابر منتقدان، عدم تحمیل اجباری سبك زندگی، عدم دخالت نهادهای نظامی در سیاست، در اقتصاد و در فرهنگ و...


در رویكرد دوم كسی منكر نیاز كشور به اصلاح‌ ساختاری نیست ولی از «تقدم اصلاح سیاست‌ها» نسبت به اصلاح «ساختارها» دفاع می‌كند و همچنان انتخابات ۱۴۰۲ را جدی می‌گیرد. در این رویكرد تلاش این است كه حتی‌الامكان كسانی به مجلس بروند كه مثل «خالص‌گرایان» تمام دغدغه آنها سیاست كنترل فضای مجازی و حجاب اجباری و اتومبیل شاسی‌بلند نباشد. بلكه دنبال تقویت سیاست‌های مروج رشد اقتصادی پایدار، كنترل تورم و افزایش سرمایه‌گذاری باشند. دنبال سیاست‌های كنترل تخریب محیط زیست و جلوگیری از شخم‌زدن نظام اداری ایران باشند. (و سیاست‌های دیگر). 
اصلاح همین سیاست‌ها اولا اوضاع زندگی مردم را بدتر از شرایط فعلی نمی‌كند و ثانیا روند تدریجی اصلاح‌ سیاست‌ها خود زمینه‌ساز اصلاح ساختارها می‌شود. 
طبق این رویكرد دوم شایسته است كه: 
۱- از حكومت خواسته شود كه فرصت ثبت‌نام نامزدها در آینده تمدید شود.
۲- نامزدهای شایسته و غیرخالص‌گرا در شهرها شناسایی شوند.
۳- افراد شایسته تایید صلاحیت شده به مردم معرفی شوند و برای رای آوردن آنها تلاش شود. 
۴- رئوس سیاست‌های پیشنهادی اصلاحی به مردم معرفی شود. 
۵- همان نیرویی كه برای رای‌آوری شایستگان تلاش می‌كند، پس از انتخابات می‌تواند پیگیر سیاست‌های اعلامی از سوی نمایندگان منتخب باشد. 
در برابر رویكرد دوم، حامیان رویكرد «تقدم اصلاحات ساختاری بر اصلاحات سیاستی» خواهند گفت كه حكومت خالص‌گرا اجازه اجرای رویكرد «تقدم اصلاحات سیاستی» را نخواهد داد. آنها تمام اركان قدرت را در دست دارند و در انتخابات ۱۴۰۲ دنبال انتخاباتی مثل انتخابات مجلس یازدهم در ۱۳۹۸ با مشاركت حدود 40 درصد هستند تا بتوانند راحت‌تر سیاست‌های متوهمانه (در عین حال سود‌آور) خود را پیگیری كنند. لذا از نظر رویكرد اول شركت در انتخابات یك بیگاری بی‌حاصل برای انحصارگران حاكم است. یك مشروعیت‌سازی برای خالص‌گرایان است. 
در پاسخ به انتقاد طرفداران تقدم اصلاحات ساختاری می‌توان گفت:  حق با شما است؛ حكومت پس از خیزش اعتراضی مهسا و پس‌از ناكامی‌های «دولت یكدست» هنوز نشانه‌ای كه قصد داشته باشد انتخابات منصفانه و مشروعیت‌بخش برای حكومت برگزار كند را ندارد. حكومت وقتی آقای جنتی ۹۷ ساله را به ریاست شورای نگهبان می‌گمارد این یعنی كه حكومت می‌خواهد دست سازمان‌های اطلاعاتی در حذف شایستگان باز باشد. وقتی حكومت «پیش ثبت‌نام» راه می‌اندازد یعنی علاقه‌ ندارد راه برای حضور شایستگان هموار شود. 
با این همه مانع‌تراشی فوق باعث نمی‌شود كه ما ایرانیان خود را از حق ثبت‌نام و از حق مشاركت فعال در انتخابات - آن هم از شش ماه قبل از انتخابات - محروم كنیم. اگر حكومت وارد فرآیند «خود براندازی» شده نباید شهروندان جامعه مدنی وارد فرآیند «خود استصوابی‌گری» شوند. 
در شرایطی كه حكومت دنبال «خود اصلاحی» نیست و در شرایطی كه نیروهای جامعه مدنی، آن توان را ندارند كه به حكومت تغییرات ساختاری را بقبولانند، اتفاقا شایسته است كه شهروندان از حق شهروندی خود استفاده كنند و به قصد اصلاح «سیاست‌ها» در انتخابات فعال شوند. اگر در این راه نامزدها‌ی آنها تایید نشدند و اگر اصلا مردم در انتخابات شركت جدی نكردند، حداقل نیروهای حامی شركت در انتخابات ضرر نكرده‌اند بلكه وظیفه مدنی خود را در برابر شرایط خطیر كشور ایفا كرده‌اند. 

چرا وضعیت فعلی كشور خطیر است؟ چند سالی است كه در صحنه اصلی سیاسی كشور فقط دو بازیگر اصلی و مخرب وجود دارد. از یك طرف «خالص‌گرایان» هستند كه انتخابات را بدون شرمندگی مهندسی می‌كنند، معترضان ناراضی را جمع می‌كنند و یك لحظه از شخم ‌زدن بروكراسی و فراری دادن نخبگان و استادان را از دست نمی‌دهند. سمت دیگر صحنه سیاسی، «سرنگونی‌طلبان» هستند و بی‌صبرانه منتظر فروپاشی سیاسی در اثر انفجار نارضایتی‌ها در اثر گرانی‌ها و كمبود انرژی و دیگر كالاها هستند. اوضاع كشور خطیر است چون صحنه سیاسی از حضور میانه‌ها، واقع‌گراها و عقلا خالی است. در چنین صحنه‌ای مواجهه با انتخابات بر اثر رویكرد اول صحنه سیاسی را بیشتر به نفع تندروهای طرفین خالی می‌كند. در شش ماه پیش رو كنشگری انتخاباتی تلاشی است كه كوشش می‌كند «خود خواسته» صحنه سیاسی را برای تندروهای طرفین خالی نكند.

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.