خود اتكایی با خودكفایی
طبیعی است كه در خودكفایی در صنایع نظامی، تحلیلها، حمایتها و اجرا كاملا با خودكفایی در امور عمومی و حتی كشاورزی و غذا فرق دارد و نگاه دیگری به آن میشود.
دنیای قلم - محسن هاشمیرفسنجانی: با توجه به بازدید رییسجمهور از مپنا و طرح مسائلی چون تست موتور هواپیمای تمام ایرانی، نمونهسازی خودرو و اتوبوس برقی و البته ساخت لكوموتیو و واگن و تجهیزات مربوط و با نظر به تجربیات موجود در امر تحصیل، تحقیق و توسعه و بالاخره خوداتكایی با خودكفایی مناسب است، یادآوری شود كه خوداتكایی یا خودكفایی كلماتی ارزشمند هستند و نگاه ویژه به توانمندیهای داخل و استفاده حداكثری از آن دارد، ولی به معنی بینیازی به دیگران یا دیگر كشورها نیست، زیرا كه همه در گردونه وابستگی به هم هستیم و نباید با بیبرنامگی در این امر به سمت انزوا پیش برویم. تعریف خوداتكایی به معنی توانمندی در حل چالشها و استفاده از زنجیره تامین با رویكرد امكانپذیری اقتصادی و تامین منافع و البته امنیت ملی است و لذا درك درست از مفهوم خوداتكایی و خودكفایی برای مدیران و سیاستمداران از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در مقاله قبلی «قطار ملی 140 متری» تذكر داده شد كه نباید از زحمات متخصصان، محققان و مبتكران كشور استفاده ابزاری و تبلیغاتی با هدف فریب عوام از روش تهییج كاذب با صحبتهای بیپایه و آتشین و بدون پشتوانه كرد. متاسفانه این روش غیر اصولی با هدف امید و روحیه دادن به مردم در مقابل استكبار جهانی سالهاست تكرار میشود و اخیرا در دولت سیزدهم برای نشان دادن پیشرفت كشور به صورت جدیتر و با تبلیغات بعضا افراطی هم روبهرو است. گهگاه مطرح میشود، چگونه است كه ایران در حوزه امنیتی و دفاعی آنقدر توانمند شده است كه دشمن به آن اعتراف میكند. ولی كشور در خودكفایی و خوداتكایی در بخشهای صنعتی و اقتصادی و بعضا غذایی هنوز نتوانسته آنطور كه باید جایگاه مناسب خود را پیدا كند. هر چند نتایج قابل قبولی هم داشتهایم، دولتها زیر سوال هستند كه در طول این دهها سال بیعرضگی نسبت به نظامیان و امنیتیها داشتهاند.
باید توجه داشت
كه اولا حوزه تولیدات و ابتكارات و تحقیقات صنایع نظامی اصولا زیر نظر بالاترین مقامات كشور دنبال میشود و اغلب مواردی است كه امكان تامین آن جز از طریق تحقیق و توسعه و ساخت حداكثری در داخل وجود ندارد و برای هزینهها و امكانپذیری اقتصادی آن هم حد و مرزی دیده نمیشود، زیرا به هر قیمت و به هر تعداد لازم چه اقتصادی باشد و چه غیراقتصادی باید اجرا و تولید شود، مقایسهای هم توسط مردم، اقتصاددانان و كارشناسان حوزه عمومی یا مربوطه جز تبیین اقتدار ملی نمیتواند صورت گیرد. مثلا اگر برای تامین از خارج، قیمت خرید یك موشك هدایتشونده برد متوسط 300 كیلومتری سوخت مایع یا جامد حدود یك میلیون دلار فرض شود و این قیمت حداقل دوبرابر قیمت واقعی تمام شده آن و شاید بیشتر باشد، لذا ساخت داخلی آن حتی بالاتر از قیمت فروش به دلیل نیاز امنیت ملی توجیهپذیر است و كسی به آن خرده نمیگیرد و حتی اطلاعات مربوط به آن نیز به حدی محرمانه است كه امكان مقایسه و خردهگیری هم فراهم نیست.
اگر به امكان صادرات هم برسد، میتواند موفقیتهای خود را دوچندان كند، چراكه خریداران نیز راهی جز خرید این محصول را احیانا از این مسیر ندارند. ولی در صنایع غیرنظامی كاملا متفاوت است. پارامترهای اقتصادی از قبیل امكانپذیری، نقطه سربهسری، قیمت تمام شده كیفیت، جذب مشتری، بازگشت سرمایه و البته سودبری و رقابتپذیری دایمی، نقش اساسی را بازی میكند. به راحتی امكان مقایسه با محصولات مشابه خارجی فراهم است و میدانیم در جهان امروز رقابت بسیار سخت است. لذا در نگاه به خودكفایی در امور اقتصادی باید علاوه بر جایگزینی واردات، حضور در بازارهای صادراتی نیز مدنظر باشد تا محصول مورد نظر را پویا كند.
در دوران جنگ تحمیلی و بعد از آن توفیق پیش آمد كه حداقل 6 سالی در امر تحقیقات و ساخت تولیدات صنایع نظامی پیشرفته (موشكی) در صنایع سپاه (طرح یا مهدی موشك ضدتانك)، شهید همت (موشك دوربرد سوخت مایع) و شهید باكری (موشك دوربرد سوخت جامد) و بعد از آن تجربه بیست ساله در امر ساخت قطار شهری چه ساختمانی و چه تجهیزات ثابت و متحرك و در نهایت قرار گرفتن در امر اجرا و تولید انبوه در این امور و تامین ساخت داخل قطعات یدكی مربوطه و بالاخره ایجاد كارخانه واگنسازی تهران و تولید بیش از 1300 واگن با درجات مختلف ساخت داخل فعالیت كنم و مسوولیتی از رده كارشناس تا مدیریت تولید، هماهنگی، برنامهریزی و مدیریت عاملی نیز داشتهام.
طبیعی است كه در خودكفایی در صنایع نظامی، تحلیلها، حمایتها و اجرا كاملا با خودكفایی در امور عمومی و حتی كشاورزی و غذا فرق دارد و نگاه دیگری به آن میشود. اولا در صنایع عمومی خودكفایی كامل و صددرصدی معنی ندارد، چراكه در همه زمینهها موارد را نسبی در نظر میگیرند و عمل میكنند و البته در امر راهبردی اولویتها مهم و تعیینكننده میشود و پیشرفتها در جهان آنقدر به سرعت در حال انجام است كه گهگاه خودكفایی در امری و اصرار به مصرف آن باعث عقبماندگی كشور میشود. مثالهای زیادی در این موارد از جمله پیشرفت كشور در امر تولید خودرو یا لوازم خانگی و مقایسه آن با نمونههای خارجی وجود دارد.
اینكه با روشهای علمی و مبتنی بر امكانپذیری اقتصادی و با پرهیز از هرگونه شعارزدگی، خودكفایی در حد لازم و بدون اغراق باشد، هم میتواند نیروهای متخصص را راضی كند و هم مردم از نتایج فعالیتهای تحقیقی و توسعهای كشور به صورت عاقلانه بهرهمند میشوند. برای مثال ساخت قطارهای مترو از همان ابتدای خرید همراه با ساخت بخشی در واگنسازی پارس شروع شد و با ایجاد كارخانه واگنسازی تهران در پایانه جنوب در كنار ریلهای مترو تا به حال همه واگنها اعم از دو طبقه و مترویی از این كارخانه خارج شده و از 25درصد تا 40درصد ساخت داخل را در برداشته است. یكی از دلایل ساخت داخل زیر 50درصد، نیاز فاینانس خارجی برای تامین تجهیزات واگنهاست كه اجازه نمیدهد براساس قوانین و آییننامههای كشور تامینكننده مالی، ساخت داخل به 85درصد برای قطار ملی برسد، چراكه معمولا با تامین فاینانس فقط 15درصد ساخت داخل و 15درصد ساخت كشور ثالث را میپذیرند و باقیمانده در كشور تامینكننده مالی ساخته میشود. ولی خوشبختانه این امكان فراهم شد كه ساخت داخل را تا 51درصد با كشور چین تامین كنیم. حال اگر به صورتی دنبال ساخت داخل 85درصد باشیم، دیگر امكان تامین فاینانس بینالمللی نخواهد بود و باید به دنبال تامین نقدینگی از منابع داخل باشیم و باید بدانیم كه برای 113 واگن داخلی حداقلباید 8000 میلیارد تومان تامین اعتبار نقدی یا بانكی نیز كنیم وگرنه طرح موضوع بدون تامین نقدینگی بدین معنی است كه مردم را سركار گذاشتهایم. 5 سالی است كه از قطار ملی صحبت میشود، ولی هنوز به دلیل عدم تامین نقدینگی حتی برای تكمیل تحقیق و ساخت نمونه اولیه مردم را فقط با تیترها خوشحال و امیدوار میكنیم، ولی در میان و درازمدت مردم ما را چوپان دروغگو فرض خواهند كرد كه متاسفانه حداقل در مورد تامین قطار مترو چنین هم شده است. امیدوارم در مورد ساخت موتور هواپیما، اتوبوس و خودرو برقی مانند قطار ملی 140متری تهران عمل نكنیم كه مردم نتیجه تحقیق را در زندگیشان ببینند و نگویند اگر ما میتوانیم پس كی میتوانیم؟!