چطور به «آتش سرد» آب بستند؟

چطور به «آتش سرد» آب بستند؟

سریال شبکه 2 با قصه‌ای کش‌دار و خرده‌داستان‌هایی بی‌ربط برای مخاطب بسیار ملال‌آور است

دنیای قلم -سریال «آتش سرد» محصول جدید شبکه دو که مدتی است روی آنتن این شبکه قرار دارد و این روزها قسمت‌های پایانی آن در حال پخش است، قصه‌ای کند و کم‌اتفاق دارد که به ویژه در قسمت‌های اخیر بیشتر به چشم می‌آید. در حالی که روشن است سریال‌های تلویزیون از معضل کند و کم‌قصه بودن رنج می‌برند، اما شاید بتوان گفت «آتش سرد» از این لحاظ روی دست اغلب سریال‌های سیما بلند شده است.


دیالوگ‌های بی‌ربط به قصه


از مشکلات بزرگ «آتش سرد» می‌توان به آن دسته از گفت‌وگوهای شخصیت‌های سریال اشاره کرد که مطلقاً اثری در پیشبرد قصه ندارند. در همین قسمت 28 که دوشنبه‌شب پخش شد، در ابتدای قسمت، صحبت «طهماسب» (مرتضی ضرابی) با پسران «محسن» (پرویز فلاحی‌پور) درباره چگونه رفتن به خانه از جمله این بخش‌هاست، چند دقیقه بعد هم صحبت «مینو» (شیوا خسرومهر) با عروس و عروس آینده‌اش و امضا کردن کتاب‌هایش برای آن‌ها. از این قبیل صحنه‌ها و دیالوگ‌ها در «آتش سرد» فراوان است. به علاوه در اغلب سکانس‌های «آتش سرد»، شخصیت ها وقتی به یکدیگر می‌رسند، مدت زمان قابل توجهی را به احوال‌پرسی اختصاص می‌دهند. احوال‌پرسی «آزاد» (مهدی سلوکی) با پدرش و «اسرا» با مادرش در همین قسمت، از جمله این‌هاست.


عاشقانه‌های بی‌ربط


«آتش سرد» به شکلی عجیب، پر از خرده‌داستان‌های عاشقانه ساده است که هیچ ارتباطی با پیرنگ اصلی قصه ندارند. اصلی‌ترین این قصه ها که در چند قسمت اخیر دیده شده، عاشقانه «پویا» (شاهد احمدلو) و «باران» (ستاره اصلانی) است که از قضا زمان زیادی از قسمت 28 را به خود اختصاص داد و در نهایت با چند جمله شاعرانه از «پویا» که با شخصیت او در تضاد است، تمام شد. ارتباط «علیرضا» (پرهام امینی) و همسرش و «امیر» (پویا امینی) و «ماهورا» (ستاره حیدرآبادی) از دیگر عاشقانه‌های این سریال است که نه کمکی به قصه‌پردازی می‌کند نه به شخصیت‌پردازی. خرده‌داستان‌هایی که عملاً زائد هستند و شاخه‌وبرگ اضافی بر تنه قصه اصلی «آتش سرد» به شمار می‌روند؛ تا جایی که جز پر کردن زمان سریال، کمکی به آن نمی‌کنند.


اتفاقات انگشت‌شمار هر قسمت


کم‌ماجرا بودن «آتش سرد» نیز به کندی قصه این سریال دامن زده است. شاید عجیب باشد اگر بدانیم در کل قسمت 28 این سریال، تنها دواتفاق مرتبط با شاه پیرنگ این سریال افتاد: اول این که «آذر» (سارا احمدیان) متوجه شد نوچه‌های پدرش، همسر او را گروگان گرفته‌اند و دوم این که «آزاد» (مهدی سلوکی) تصمیم گرفت ازدواج خود را با «اسرا» به هم بزند. قسمت 27 سریال نیز بیش از این نبود: گروگان گرفته شدن «میلاد» و شکرآب شدن رابطه «آزاد» و «اسرا» که موضوع دوم، در ادامه یک روند بود که از قسمت‌های قبل آغاز شده بود. به نظر می‌رسد ایراد اصلی مجموعه «آتش سرد» کندی و کم‌اتفاقی آن است، در حالی که این سریال شاید می‌توانست در 10 قسمت به پایان برسد، حالا در آستانه رسیدن به قسمت 30 قرار دارد.

 

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.