ناگفته های بازیگر سریال آتش سرد از سختی های بازی در سریال
سریال آتش سرد از شبکه 2 پخش می شود
دنیای قلم -شاهد احمدلو از دوران کودکی فعالیت خود را در عرصه بازیگری آغاز کرد و پس از آن در سالهای بعدی فعالیت خود نیز، مسیرش را در عرصه بازیگری و کارگردانی ادامه داد. او در مقام کارگردان، فیلمهایی مانند «چند میگیری گریه کنی»، «اگه میتونی منو بگیر» و «مورچه خوار» را در کارنامه سینمایی خود دارد و مجموعه کمدی «سه دونگ سه دونگ» و «آقا و خانم سنگی» هم در کارنامه تلویزیونی او هستند. این کارگردان و بازیگر پس از مجموعه «گاندو 2»، به تازگی با سریال «آتش سرد» ساخته رضا ابوفاضلی به تلویزیون آمده و این شبها با نقش یک شخصیت منفی در شبکه دو دیده میشود. به بهانه حضور شاهد احمدلو در این سریال، با او گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
نقشتان در سریال «آتش سرد» چه جذابیتهایی برای شما داشت که باعث شد حضور در این سریال را بپذیرید؟
مهمترین معیار انتخاب من برای کار، فیلم نامه و شخصیتی است که نقش او را ایفا خواهم کرد. فیلم نامه «آتش سرد» و نقش «پویا» ویژگیهای خوبی دارند و من علاقه زیادی به بازی در این تیپ از شخصیتها دارم. در مرحله بعدی ملاک کارگردان و تهیهکننده کار است. آقای رضا ابوفاضلی به عنوان کارگردان از دوستان قدیمی و پیش کسوت من در این عرصه و آقای مهام یک تهیهکننده باتجربه هستند. تکتک عوامل، گروهی که در پشت صحنه و جلوی دوربین حضور داشتند نیز باعث شد نقش را بپذیرم و این همکاری اتفاق بیفتد.
ویژگیهایی که در نقش «پویا» پیدا کردید، چه بود؟
«پویا» شخصیتی تکبعدی و تخت نیست. این «چند بعدی» بودن نقش، برای بازیگری که دغدغهمند است، فضایی را به وجود میآورد تا برای به تصویر کشیدن شخصیت از روی کاغذ در قاب تلویزیون، به او انگیزه بدهد. همین دغدغهای که برای به وجود آوردن یک شخصیت با لایههای پنهان، در من ایجاد شد برایم اهمیت بسیاری زیادی داشت. در گذر زمان قصه و به مرور، این لایه های درونی بیشتر و بیشتر مشخص میشود. نقشی که رنگها، لایههای گوناگون و تاثیر بسیار مثبت و مستقیمی در روند شکلگیری قصه و به نتیجه رسیدن آن دارد، میتواند انگیزه بیشتری را برای بازیگر به وجود بیاورد.
و خود سریال چه ویژگیهایی داشت؟
تعامل با کارگردان و تفاهماتی که چه قبل از فیلم برداری و چه در طول فیلم برداری انجام میشود، انگیزه بازیگر را بالاتر و بالاتر میبرد. وقتی میبینید در پشت صحنه، یک گروه با عشق کار میکنند و کارگردان با شور و شعور بالایی پروژه را به سرانجام میرساند، همه اینها انگیزهای است برای این که بتوانی در فضایی مناسبتر و راحتتر، با روحیه بهتری کارت را انجام بدهی. کارگردان سریال فضایی در اختیار من قرار داد تا به عنوان یک بازیگر، بتوانم با تعامل و همفکری از دستاوردهایی که ریشه در خلاقیت، تجربه و مهارتها دارد، استفاده کنم و نقش برای مخاطب مفهومتر، پررنگتر و جذابتر شود. این همکاری و تعامل خوب بین من و آقای رضا ابوفاضلی کارگردان محترم پروژه وجود داشت.
پس با توجه به صحبتهایتان درباره نقش، به ایفای نقشهای منفی علاقه بیشتری دارید.
دلیلش این است که نقشهای منفی در تلویزیون، نقشهایی هستند که دستت برای ایفای آنها بازتر است و من از این فرصت استفاده میکنم تا بتوانم هرآن چه را به ایجاد ارتباط بیشتر شخصیت با مخاطب کمک میکند به کار بگیرم. این فضا برای نقشهای مثبت خیلی خیلی کمتر است.
معمولا نقشهای مثبت در تلویزیون، مطلق و کلیشهای هستند، موافق هستید؟
نمیشود گفت همه نقشهای مثبت در تلویزیون کلیشهای هستند، دست و بال بازیگر برای اجرای آنها طوری که به قوانین و چارچوبهای تلویزیون لطمه نزند، بازتر است.
خودتان کارگردان هستید و میدانید طرح موضوعات اخلاقی و آموزنده در قصه، بدون شعار و مستقیمگویی تا چه اندازه سخت است. از دیدگاه شما «آتش سرد» توانسته این مسائل را به صورت غیرشعاری و باورپذیر روایت کند؟
در هر صورت زمانی درام شکل میگیرد که دغدغهمند باشد، بخشی از این دغدغهها اخلاقی و تربیتی است. این طور نیست که در چهارچوب تلویزیون، همیشه منتظر پدیدهای باشیم و این اتفاق کمتر میافتد، اما روایت یک داستان به صورت منسجم و باورپذیر، با هدفهای مختلف اخلاقی و نگاه انسانی به موضوعاتی که با آن ها دست و پنجه نرم میکنیم، در این سریال اتفاق افتاده است و من فکر میکنم آقای ابوفاضلی به اندازه زمین بازی که در اختیار گروه تهیه و تولید این سریال قرار گرفته بود، کارشان را خیلی خوب انجام دادند.
چرا در سالهای اخیر سریالی برای تلویزیون تولید نکردید؟
در این سالها مشغلههای بازیگری و پیشنهادهای بازیگری بیشتر بوده و سرگرم تولید دو فیلم سینمایی بودم که زمان خاص خودش را میطلبید. حقیقتش گزیده کار شدم و دوست دارم کارهایی انجام بدهم که خودم برای آنها بسیار احترام قائل هستم و این انتخاب را سختتر میکند. اگر پیشنهاد خوبی در زمینه سریالسازی مطرح شود که بتواند افق طلایی پیش رو داشته باشد، حرکت تازه یا ایده نوینی باشد، حتما استقبال میکنم.
اولویت شما بازیگری است یا کارگردانی؟
من از کودکی علاقه بسیار زیادی به فیلم سازی داشتم، اما به این معنی نیست که دغدغه بازیگری نداشته باشم یا به این عرصه علاقه مند نباشم. هرجا که فرصتی داشته باشم و در آن فرصت، پیشنهاد خوبی مطرح شود که دارای ویژگی ها و ایدهآلهای ذهنیام باشد، حتما استقبال خواهم کرد.
پس انتخاب شما بستگی به پیشنهادها دارد.
من کارم را با بازیگری آن هم به صورت حرفهای، آغاز کردم. به لطف خدا، کمکهای پدرم و استادان، اتفاقاتی رقم خورد که برای هرکسی رخ نمیدهد و جزو استثناهاست. همکاری با استاد مسعود کیمیایی آن هم در ابتدای مسیر بازیگریام در کودکی و نوجوانی، اتفاق خوبی است و مسیرم را با این چشمانداز شروع کردم و هنوز هم ادامه میدهم. من عاشق فیلم و سینما هستم و سعی میکنم چه در عرصه بازیگری، چه در عرصه کارگردانی، از مهارتها و تجربیاتی که دارم استفاده کنم، اما تلاش میکنم انتخابهای قابل دفاعی داشته باشم.
کارگردانی تجربه سختتری است یا بازیگری؟
قطعا کارگردانی بسیار سختتر است، چون کارگردان چه در سریال و چه در فیلم سینمایی، نه تنها در چالشهای هنری و تکنیکی قرار دارد، بلکه با توجه به زمینههای مالی که در اختیار پروژهها قرار میگیرد و شاید پایینتر از حد استاندارد و طبیعی است، با چالشهای تولیدی هم روبهرو است و این کار را برای کارگردان سختتر میکند. بازیگر فقط با کارگردان، فیلم نامه و مخاطبش طرف است.
به نظر شما که تجربه کارگردانی و بازیگری در تلویزیون داشتید، دلیل افت کیفیت سریالهای تلویزیونی چیست و چرا میزان مخاطبان سریالها افت کرده است؟
در این مقال نمیگنجد که موضوع را کاملا بشکافیم، اما اگر از نگاه خودم به صورت تیتروار بخواهم بگویم، به نظرم مهمترین عامل این اتفاق حضور گسترده شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی است که بخش مهمی از مخاطب را درگیر خودش کرده و باعث شده تماشاگر از تلویزیون فاصله بگیرد. این روزها هم پلتفرمهای ویاودی آمدند و کار را سختتر کردند. مسئله دیگر محدودیتهایی است که همچنان در تلویزیون وجود دارد و شاید در پلتفرمهای داخلی خودمان کمتر است. طراحی صحنه، لباس، مسائل مالی و اقتصادی، اجرای بازیگری و کارگردانی همه اینها در تلویزیون همچنان در یک چارچوب بسیار محدود و بسته دارد انجام میشود. علاوه بر اینها چهرههای تاثیرگذاری که سریال میساختند و در سریالها بازی میکردند نیز کمتر در تلویزیون حضور دارند. اینها عوامل مهمی هستند که باعث شده تلویزیون نتواند آن انتظاری را که مخاطب دارد برآورده کند.
منظورتان از چهرههای تاثیرگذار امثال آقای عطاران است؟
بله، رضا عطاران یکی از چهرههای تاثیرگذار در روند رو به رشد مخاطبان تلویزیون و حفظ آنها بود و سریالهای بسیار موفقی ساخت. او یکی از نیروهای تاثیرگذار و موفقی است که الان در تلویزیون نیستند، اما از این هنرمندان بسیار داریم که اکنون کار نمیکنند، چون ظرفیتهای تلویزیون از ظرفیتهایی که در خارج از تلویزیون با آن روبهرو هستند، کمتر است. اکنون با وجود شبکههای ماهوارهای بسیار، اکثر مخاطبان انتظارات و خواستههایی که از آثار نمایشی دارند به صورت بسیار گسترده در شبکههای ماهوارهای و پلتفرمها میبینند و این قطعا تاثیر میگذارد. به نظرم چارچوبها و قواعد باید رنگ تازهای به خودشان بگیرند، باید ساختارشکنی شود، از کلیشهها پرهیز کنیم و دست و بال مجریان هنری و فرهنگی برای ساخت مجموعههای نمایشی بازتر باشد.
به نظرتان محدودیتهای تلویزیون نسبت به گذشته بیشتر شده؟
حالا اگر بدتر نشده باشد، بهتر هم نشده است، اتفاق مثبتی نیفتاده و تغییری نکرده است.
هم اکنون مشغول چه کاری هستید؟
یک سریال نمایش خانگی بازی کردم که فعلا تا انتشار اخبار آن نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم، در حال نگارش فیلم نامه فیلم جدیدم هستم و دو پیشنهاد برای ساخت یک مجموعه تلویزیونی دارم که در حال رایزنی هستیم.
نویسنده : مائده کاشیان