جراحی سیاسی لازمه حل بحران اقتصادی

جراحی سیاسی لازمه حل بحران اقتصادی

حسین نورایی نژاد از لازمه جراحی سیاسی گفته است

دنیای قلم -  این روزها كه شاهد رشد سریع اعتراض و نارضایتی عمومی از روند گرانی‌ها هستیم، برخی كارشناسان از تصمیمات دولت درباره حذف برخی یارانه‌ها و ارز ترجیحی به عنوان جراحی لازم اقتصادی یاد می‌كنند. اتفاقی كه تاثیرات تورم‌زایی را به خصوص در زمینه برخی كالاهای اساسی، نان، مواد غذایی، دارو و امثالهم به دنبال دارد. این در حالی است كه با وجود اتفاق‌نظر درباره ناعادلانه بودن و رانت‌آفرینی وضعیت فعلی یارانه‌ها و چند نرخی بودن ارز و توافق بر سر اصل اهداف اصلاحی در این حوزه، به دلیل فشارهای اقتصادی موجود و عدم تحقق زمینه‌هایی چون برجام، نه جامعه نشانه‌ای از آمادگی و همراهی با این تصمیم نشان می‌دهد و نه حمایت جدی كارشناسی و جریانی از آن می‌شود.

 

در واقع تصمیم سختی آغاز شده كه نیاز به توافق و اجماع ملی دارد اما حتی در سطح گفتار درمانی هم یك جریان جدی و بدون لكنت، حتی از بین حامیان دولت و سیاستگذاران پبدا نمی‌شود كه از آن دفاع كند. بالطبع به همین گونه‌اند طیف اقتصاددان‌های مختلف حتی لیبرال‌هایی كه همواره منتقد تند نظام توزیع یارانه‌ای موجود و چند نرخی بودن ارز بوده‌اند. چرا؟ یك مواجهه تكراری و نخ‌نما را بخش تند رسانه‌ای اصولگراها كلید زده‌اند اینكه بگردند و لابه‌لای توییت‌ها و اظهارنظرهای چند فعال سیاسی اصلاح‌طلب، بدون هیچ اشاره‌ای به اصل معضل و گرفتاری‌های معیشتی مردم، از حالا اعتراض‌های محتمل آتی را جناحی و امنیتی جلوه دهند كه حداكثر دستاوردش دردسرسازی برای چند فعال سیاسی و برخی معترضان است و طرف دیگرش عصبانی‌تر كردن ناراضیانی كه اعتراض‌شان تحریف و نادیده گرفته می‌شود. این دسته مصداق روشن دوستی خاله خرسه برای جریان یكدست فعلی در نهادهای قدرت هستند كه با انذار و نصیحت هم تغییری نمی‌كنند.

 

پدیده‌هایی كه باید به صورت مجزا درباره‌شان گفت و شنید. اما اگر واقعا كسانی در پی دلایل بدون حامی بودن تدبیرهای اقتصادی مورد اشاره هستند و  می‌بینند كه معدود حمایت شخصی مانند آقای سعید لیلاز با واكنش منفی بقیه مواجه می‌شود، ریشه را در عدم تناسب دیگر سیاست‌ها و راهبردهای كلان با جراحی اقتصادی مورد ادعایی ببینند كه فشار اقتصادی مضاعفی را بر گرده مردمی می‌گذارد كه همین حالا هم از پس مخارج معمول زندگی‌شان بر نمی‌آیند. می‌گویند بهره اصلی قیمت یارانه‌ای آرد و سوخت و سایر اقلام مشابه را قاچاقچیان می‌برند. گذشته از آنكه برخی ارقام مانند قاچاق ۲ میلیون تن آرد در سال باورپذیر نیست و بیشتر شبیه اغراق برای جا انداختن هدفی دیگر می‌نماید، فرض كه چنین باشد؛ آیا حاصل افزایش قیمت و حل فرضی معضل قاچاق به دلیل به صرفه نبودن آن، به جیب مردم می‌رود و قدرت خرید آنها را افزایش می‌دهد؟ معلوم است كه نه. همان‌طور كه از افزایش فروش نفت، مردم تغییری در روند نزولی سطح زندگی‌شان ندیده‌اند. از واریز كمك‌های معیشتی هم اگرچه رضایت كوتاه‌مدت برخی اقشار جلب خواهد شد، ولی آثار تورمی آن در كوتاه‌مدت نارضایتی‌ها را باز می‌گرداند. این یكی از دلایل كارشناسانی است كه مقدمه حل بحران اقتصادی كشور را مهار تورم می‌دانند. در واقع این شائبه مطرح است كه دولت به این ترتیب در پی حل كسری بودجه و پر كردن حفره‌های خود است. البته این هم به خودی خود می‌تواند هدفی قابل دفاع باشد، حداقل برای طیف هواداران دولت مستقر یا كارشناسانی كه عادت دارند در این مواقع اولا خود را جای دولت‌ها بگذارند و با آنها همدلی كنند و بعد خود را جای مردمی بگذارند كه هزار و یك درد و رنجی كه نه شریك وقوعش بوده‌اند و نه انتخاب‌شان بوده را تحمل می‌كنند.


مساله این است كه به اتفاق‌نظر اكثر كارشناسان اقتصادی كه تعلقات سیاسی و ایدئولوژیك آنها بر كار كارشناسی‌شان غالب نیست، ریشه مسائل اقتصادی ایران، سیاسی است و اگر قرار بر جراحی باشد، این كار باید ابتدائا در حوزه سیاست داخلی و خارجی اتفاق بیفتد وگرنه رنج اضافی برای مردمی است كه تا همین جا هم تحمل و مدارای زیادی كرده‌اند.


كسانی كه حل مساله برجام را دست‌كم می‌گیرند و به گفته حسن روحانی، حداقل یك‌سال و اندی است كه تحقق آن را عقب انداخته‌اند، یادشان هست كه در ابتدای توافق برجام در دوره اوباما، هم تورم به تك رقمی رسید و هم رشد اقتصادی شتاب گرفت. الان هم كه می‌بینیم در شعار اقتصاد غیروابسته به برجام درمانده‌اند. یك زمانی هست كه راه هر نوع توافقی بسته است، در آن شرایط با دولت می‌توان همراهی بیشتری كرد ولی وقتی می‌بینیم كه برخی چگونه درون قدرت علیه برجام مخالفت و سنگ‌اندازی می‌كنند، شرایط تغییر می‌كند. چه، اینها دولت ترامپ نیستند كه طرف اصلی مطالبه‌گری نباشند، پس مورد نقد و اعتراض به حق و جدی قرار می‌گیرند و از مسببان تنگی معیشت مردم شمرده می‌شوند. اساسا، حالا كه حرف از جراحی و اقدامات پیشگیرانه از رسیدن بیمار به مرحله قطع عضو است، چرا جراحی را از طرف دیگر نبینیم كه تا محقق نشوند، جراحی‌های اقتصادی هم نه توفیق قابل انتظار را دارند و نه حمایتی برمی‌انگیزند؟ جراحی را از دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی شروع كنید. سیاست‌هایی كه بیشتر مقوم رقابت با همسایگان بوده‌اند تا همكاری‌های منطقه‌ای. یا از ردیف بودجه‌هایی كه اگر حذف شوند هیچ اتفاقی نمی‌افتد جز جلب رضایت ملت. به مرحله جراحی رسیده‌ایم؟ سلمنا! چرا باید یك كشور، دو نیروی زمینی، دو نیروی هوایی و دو نیروی دریایی و چند نهاد امنیتی موازی با شرح وظایف یكسان داشته باشد؟ سوءمدیریت و اتلاف منابع از این روشن‌تر؟ در صدا و سیما و بودجه‌های كلان آن با برنامه‌هایی كه ذره‌ای رغبت برای تماشا ایجاد نمی‌كنند، جراحی كنید. در هزینه‌های بنیادهای پرهزینه و بی‌فایده (اگر شری نسازند)، از هزینه‌های جاری دولت و... این همه اقدامات بزرگ و مهم كه كسی به فكرشان نیست. پس چرا از نان مردم شروع می‌كنید؟ تا زمانی كه جراحی ساختاری نشود و اصلاحات در سیاست‌های كلان رخ ندهد و توسعه مقدم بر سایر خواست‌ها و اهداف قرار نگیرد، اگر همه یارانه‌ها و قاچاق‌ها هم جمع شوند و ارز تك‌نرخی شود، نه فقط آن اتفاق رضایت‌بخش و مطلوب به نفع رشد اقتصادی متجلی در سفره و معیشت مردم رخ نمی‌دهد، بلكه بلایی اتفاق می‌افتد كه بر سر سند چشم‌انداز ۱۴.۴ رخ داد و قرار بود تا آن زمان سرآمد كشورهای منطقه شویم و از آن بدتر، این نگرانی وجود دارد كه در فرجام این مسیر، همین اندك مقدورات فعلی برای زندگی شهروندان از بین برود. می‌گویند تا ۷۰درصد یارانه‌ها و منافع حاصل از ارز ترجیحی به دست رانت‌داران و طبقه خاص برخورداران می‌رسد. حرام‌شان باد. اما دیگران با آن ۳۰ درصد مابقی گذران امور می‌كنند. اگر دولتی چنین مقتدر و بدون رقیب داخلی و در شرایط همسویی همه نهادهای انتظامی و نظامی و تقنینی و قضایی و امنیتی هم نتواند آن ۷۰ درصد را مدیریت كند كه دیگر آن یك ذره فایده محتمل بر اقتدار كامل دولت هم زیر سوال است و اگر در این شرایط یكدست حاكمیتی، قرار بر جراحی و اصلاحات بنیادین مدیریتی بدون لحاظ اصلاحات دموكراتیك سیاسی باشد، دست‌كم در حوزه‌هایی انجام شود كه حداقلی از كارآمدی این نوع از اقتدار دیده شود وگرنه كه این وضعیت هم دیری نخواهد پایید.
حسین نورانی‌نژاد

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.