قتل مستانه همچنان سر به مهر ماند
درگیری در یک مهمانی دوستانه با قتل و بازداشت پایان یافت جزئیات را اینجا بخوانید
دنیای قلم -درگیری میان دو جمع دوستانه حین مشروبخوردن چنان بالا گرفت که جوانی را قربانی کرد و چند جوان را در برابر اتهام قتل قرار داد. به گزارش خبرنگار ما بعد از اینکه درگیری خونینی بین دو گروه از جوانان در پاکدشت به پلیس گزارش شد، مأموران به محل حادثه رفتند. این درگیری ابتدای جاده خروجی پاکدشت اتفاق افتاده بود و زمانی که پلیس به محل رسید، جوان مجروح به نام سیروس به بیمارستان منتقل شده بود. ساعاتی بعد اعلام کردند سیروس جانش را از دست داده است.
وقتی تحقیقات در این زمینه آغاز شد، مأموران چند نفر از کسانی را که در درگیری حضور داشتند، مورد بازجویی قرار دادند و مشخص شد درگیری بین دو گروه از دوستان بود که هنگام مشروبخوردن رخ داد و سپس درگیری به خارج از خانه کشیده و منجر به مرگ سیروس شد. یکی از افرادی که مورد بازجویی قرار گرفت، به مأموران گفت: ما همه با هم دوست بودیم و همگی در یک باغویلا جمع شده بودیم تا با هم مشروب بخوریم و پارتی برگزار کنیم. سیروس مشروب آورده بود، بین سیروس و خانواده یکی دیگر از حاضران در میهمانی به نام روزبه از مدتها قبل درگیری وجود داشت. البته اختلافشان خیلی شدید نبود. درگیری آنها به خاطر کلکلی بود که قبلا با هم داشتند، تا اینکه شب حادثه سیروس برای همه مشروب سرو کرد و بعد هم نام تعدادی از بچههایی را که آنجا بودند، گفت؛ اما نام رامین برادر روزبه را نگفت. این مسئله خیلی روزبه را عصبانی کرد و او فکر کرد سیروس به برادرش بیاحترامی میکند. سر این موضوع با هم جروبحث کردند و سیروس گفت برادر روزبه را فردی لایق نمیداند.
کشمکش بالا گرفت و دوستان روزبه با دوستان سیروس درگیر شدند اما دعوا تمام شد و بعد من که از دوستان روزبه بودم، با بچههای دیگر خانه را ترک کردیم. در جاده با ماشین میرفتیم که ناگهان خودرویی جلوی ما پیچید. سیروس و دوستانش بودند. آنها با کارد و قمه حمله و ضرباتی هم بر ما وارد کردند. ما هم با آنها درگیر شدیم اما ضربات اصلی به سیروس را روزبه وارد کرد. بعد از گفتههای این جوان روزبه بازداشت شد. او به درگیری با سیروس اعتراف کرد اما مدعی شد مرتکب قتل نشده است و ضرباتی که زده، برای دفاع از خودش بوده است. او گفت: سیروس به من حمله کرد و بهشدت من را میزد. من نمیتوانستم در برابر او دفاع کنم، من حتی چاقو هم نداشتم اما او قمه داشت. چند باری سعی کردم از دستش فرار کنم اما نشد. او هربار من را میگرفت و ضربهای به من میزد. من هم در همین میان چاقوی یکی از دوستانم را گرفتم و او را زدم. ما نمیتوانستیم مقاومت کنیم و چارهای نداشتیم. وقتی توانستیم از دست او فرار کنیم، دیگر برنگشتیم و رفتیم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. سیروس و سه نفر از دوستانش پای میز محاکمه رفتند و جلسه رسیدگی آغاز شد. در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس روزبه در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. این سیروس بود که ابتدا به من حمله کرد و من را با چاقو زد و میخواست من را بکشد.
بهجز من افراد دیگری هم در درگیری آن شب حضور داشتند و ممکن است آنها ضربات را زده باشند. دادگاه در پایان متهم را به قصاص محکوم کرد اما رأی قصاص در دیوان عالی کشور نقض شد. پرونده یکبار دیگر رسیدگی شد و بازهم دادگاه رأی بر قصاص صادر کرد اما دیوان عالی کشور این حکم را یکبار دیگر نقض کرد؛ چراکه دقیقا مشخص نبود کدام ضربه کشنده بوده است. وقتی پرونده به پزشکی قانونی رفت، متخصصان اعلام کردند ضرباتی که بر بدن مقتول وارد شده، همگی کشنده بوده است و نمیتوان دقیق تشخیص داد ضربه چه کسی باعث مرگ شده است. بهاینترتیب پرونده دوباره مورد رسیدگی قرار گرفت؛ درحالیکه برای دادگاه ثابت شده بود هر سه متهم قمه داشتند و طرف مقابل نیز قمه داشت، متهمان پای میز محاکمه رفتند و دادگاه رأی بر محکومیت صادر کرد اما دیوان عالی کشور بازهم رأی را نقض کرد و قضات دیوان اعلام کردند با توجه به شرایطی که مقتول داشته و با قمه به دنبال متهم افتاده است و راه او را در جاده بسته و قصد قتل داشته است؛ بنابراین احتمال دارد رفتار متهم دفاع مشروع افراطی بوده باشد و قصاص مجازات این رفتار نیست. بهاینترتیب پرونده باز هم مورد رسیدگی قرار گرفت. بهروز بازهم پای میز محاکمه رفت. او گفت: سیروس از مدتها قبل با برادر من مشکل داشت. او میخواست هر طوری شده است حال من و برادرم را بگیرد و بههمینخاطر آن روز هم در آن جمع دوستانه پارتی را خراب و توهین کرد. برادر من بزرگتر آن جمع بود و سیروس به او توهین بزرگی کرد و وقتی من اعتراض کردم، حرفهای نامربوط بیشتری هم زد. هرچند من خیلی ناراحت شدم اما از خانه بیرون آمدم. این سیروس بود که دنبالم آمد و با قمه به من ضربه زد. بچههای دیگر هم در آن درگیری بودند. من مطمئن نیستم ضربهای که من زدم باعث مرگش شده باشد. ضمن اینکه من در زمان حادثه به پلیس دسترسی نداشتم تا بتوانم کمک بخواهم و حتی سعی کردم فرار کنم اما موفق نشدم. بعد از پایان گفتههای متهم قضات شعبه 10 وارد شور شدند تا درباره سرنوشت روزبه تصمیم بگیرند.