بحران آب چطور فقر را عمیق تر می کند
گزارشی از بحران آب که منجر به عمیق تر شدن فقر در خوزستان شده را اینجا ببینید
دنیای قلم -اخبار روزهای گذشته ایران با اعتراضات گسترده کشاورزان اصفهانی در بستر خشک زایندهرود پیگیری میشد؛ این کشاورزان بهدنبال «حقابه» خود برای احیای کشاورزیهای ازدسترفته سراغ مسئولان رفتهاند اما از طرف دیگر تخریب چندباره لوله انتقال آب به استان یزد را نیز رقم زدهاند. مردم استان چهارمحالوبختیاری نیز که راهحل دولتمردان برای حل مسئله کشاورزان اصفهانی را از پیشتر خواندهاند، در چندین روز پیاپی نسبتبه انتقال بینحوضهای آب از کوهرنگ و بهشتآباد به زایندهرود هشدار داده و مخالفت خود را اعلام میکنند.
کمتر از ششماه گذشته و قبل از پایان دولت دوازدهم نیز شاهد اعتراضات گسترده مردم خوزستان نسبت به بحران آب و کاهش شدید آورد رودخانههای استان بودهایم. اعتراضاتی که نسبتبه اتفاقات روزهای گذشته اصفهان و چهارمحالوبختیاری شدیدتر ارزیابی میشود. هرکدام از این استانها مشکلات خاص خود را داشته و درپی دستیابی به منابع آبی برای خود هستند. کشاورزان اصفهانی خواهان عدم انتقال آب از اصفهان به یزد و کرمان هستند. شهروندان چهارمحالوبختیاری از انتقال آب به اصفهان ناخشنود هستند و خوزستانیها بهدلیل پاییندست قرارگرفتن و عدم کنترل بر منابع آبی زیر تیغ تمام استانهای بالادست و انتقالات بینحوضهای هستند.
خشکسالی سال آبی 1399-1400 که بنا بر گزارش وزارت نیرو سختترین خشکسالی ایران در طول 52 سال گذشته بوده است، سیاستگذاران را در تنگنایی اساسی قرار داده است. آنچنانکه گزارشهای متعدد بینالمللی درباره تغییرات اقلیم اشاره میکنند بحران آب جدای از مشکلات آبی به سمت ایجاد بحرانهای اجتماعی و حتی سیاسی-امنیتی حرکت خواهند کرد. اما در این یادداشت نشان خواهیم داد که در صورت عدم چارهاندیشی بحران آب به کاهش عمده رفاه و گسترش فقر مزمن دامن خواهد زد.
از منظر سند «اقتصادها و جوامع تابآور، کاهش ریسک مخاطرات» موضوع آب مسئلهمحوری توسعه پایدار و دستیابی به اهداف توسعهای گستردهتر در حوزه فقرزدایی، غذا، انرژی، شهرها و سلامت است. آب و نظامهای تأمین آب بهلحاظ تاریخی نقش مهمی در کاهش فقر ازطریق تأمین امنیت غذایی، محافظت در برابر قحطی و فرصتهای گسترده برای اشتغال در داخل و خارج از مزرعه داشته است. توسعه کشاورزی آبی موتور اصلی رشد اقتصادی و کاهش فقر بوده است.
گزارش معاونت رفاه اجتماعی با عنوان فقر انرژی و آب وضعیت کنونی ایران را مثبت ارزیابی میکند، یعنی چه بهلحاظ دسترسی و چه از نظر قیمت انرژی در سبد خانوار شهروندان وضعیت مناسبی دارند اما آنچنان که خود گزارش اشاره میکند، این موضوع ناشی از یارانه گسترده انرژی در ایران است. نکته مهمتر آنکه فقر انرژی و آب بهطور مستقیم دسترسی خانوارها به انرژی را مدنظر قرار میدهد اما تأثیرات غیرمستقیم بحران آب بر فقر درآمدی در خانوارهای روستایی را که اشتغالشان وابسته به آب است، در نظر نمیگیرد.
شهرنشینان از آب عمدتا برای مصارف آشامیدنی و نظافت استفاده میکنند اما ساکنان مناطق روستایی برای طیف وسیعی از فعالیتهای خود به آب نیاز دارند. این نیاز از فعالیت شغلی روستاییان در بخش کشاورزی (شامل تمام موارد زراعی، پرورش ماهی، باغداری، دامداری و...) تا سایر نیازهای آنها را شامل میشود.
نتیجه یک پژوهش علمی در اردن در سال 2003 نشان داده است که کاهش 20درصدی عرضه آب موجب کاهش 14 درصد سطح زیرکشت زمینهای کشاورزی میشود و این بهمعنای ازدستدادن 15درصد درآمد خالص تولید شده است. کاهش این میزان درآمد درپی خود افزایش بیکاری را درپی خواهد داشت و در نتیجه بحران آب به شکلگیری زنجیرهای از عوامل که موجب افزایش فقر و کاهش رفاه اجتماعی خواهد شد، دامن میزند.
جدای از مشکلات اقتصادی بزرگی که بحران آب برای بخش روستایی مناطق خشک و نیمهخشک سوغات آورده و فقر روستایی را مزمن میکند، مشکلات بحران آب از منظر سیاستگذاری سلامت نیز مخاطرات عمدهای را پیشروی شهروندان قرار میدهد.
کارشناسان در این زمینه اتفاقنظر دارند که کمیت آب ازنظر تأثیر آن بر سلامت انسان حتی مهمتر از کیفیت است. بااینحال، کمبود آب منجر به کاهش کیفیت آب و آلودگی آن میشود که تأثیر نامطلوب خاصی بر فقرا دارد. بسیاری از فقیرترین افراد در کشورهای درحالتوسعه مجبور به نوشیدن آبی هستند که برای مصرف انسان مناسب نیست. آنها از طیف وسیعی از مشکلات مربوط به پوست و سایر مشکلات سلامتی رنج میبرند.
این معضل بهصورت ویژه خود را در دو استان خوزستان و سیستانوبلوچستان نشان میدهد. در استان سیستانوبلوچستان عدم دسترسی به آب آشامیدنی سالم، مردم را مجبور به استفاده از آب «هوتک»ها کرده است. در استان خوزستان کاهش آورد رودخانهها و دسترسی به آب و همچنین خطاهای مدیریتی به کاهش کیفیت جدی آب منجر شده است. بازگشت فاضلاب اهواز به کارون از یکطرف، بازگشت آبهای شوری که برای شستوشوی زمینهای نیشکر استفاده شده است و حتی شورشدن آب رودخانهها به خاطر سد گتوند فقط بخشی از منابع آلاینده آب کارون است.
برای نشاندادن ارتباط فقر و بحران آب کافی است وضعیت فقیرترین شهرستانهای استان خوزستان را با شهرهای درگیر بحران آب تطبیق داد. براساس اطلاعات اطلس رفاه ایرانیان که توسط معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتشر شده است، تمام شهرهای درگیر بحران آبی خوزستان (از جمله حمیدیه، هویزه، دشت آزادگان، شادگان) جزء فقیرترین شهرستانهای استان خوزستان هستند. در این میان حمیدیه و شادگان مقام اول و دوم فقیرترین شهرستانهای استان خوزستان را به خود اختصاص دادهاند.
آنچنانکه در بالا نشان داده شد، بحران آب بهصورت مستقیم با کاهش رفاه و افزایش فقر مزمن مرتبط است و در صورت تداوم بحران آب در ایران باید منتظر گسترش فقر روستایی در ایران بود. از طرف دیگر درصورتیکه سیاستگذاری کشور هرچه سریعتر به سمت سازگاری با کمآبی حرکت نکند، امکان ارائه آب با قیمت فعلی نیز منتفی خواهد بود و تغییر در رژیم قیمتگذاری آب بخش بزرگی از فقرای شهری را نیز در گروه فقرای انرژی و آب قرار خواهد داد که تأمین آب برای آنها گرانتر تمام خواهد شد.
اما درعینحال بررسیهای تجربی و نظری نشان داده است که اصلاح مدیریت منابع آب حتی میتواند به کاهش فقر نیز منجر شود. بر اساس مطالعه فرییر گنزلز (2019) در قالب طراحی مدل تعادل عمومی بهبود 50 درصدی راندمان آب در اسپانیا منجر به افزایش 0.14درصد تولید ناخالص داخلی میشود. اگرچه رقم این مطالعه که مبتنی بر مدلهای اقتصادسنجی بوده است، افزایش اندکی در تولید ناخالص داخلی را نشان میدهد اما بهبود راندمان انتقال آب تا عدد 68 درصد در پروژه فرعی آبیاری پرو باعث ایجاد ششهزارو400 شغل جدید و افزایش 50 درصدی عملکرد در هکتار شده است.
راندمان مصرف آب (wue) در سطح ملی مجموع بازدهی در بخشهای اصلی اقتصادی است که بر اساس نسبت آب برداشتشده توسط هر بخش نسبت به کل برداشت وزن شده است. این نماگر، تغییرات در wue را اندازهگیری میکند و برای رسیدگی به مؤلفه اقتصادی هدف 4-6 از اهداف توسعه پایدار طراحی شده است.
بر اساس اطلاعات فائو راندمان مصرف آب در ایران 4.55 دلار آمریکا به ازای مترمکعب آب است، این در حالی است که راندمان مصرف آب برای کشور آمریکا 43.65 و برای انگلستان 324.34 دلار است. میانگین جهانی راندمان مصرف آب در سال 2018 رقم 19.1 دلار آمریکا به ازای مترمکعب آب است. به زبان ساده درحالحاضر در ایران به ازای هر مترمکعب آب 4.5 دلار (126 هزار تومان) کالای فیزیکی در تمام بخشهای اقتصاد برداشت میشود، درصورتیکه اگر راندمان مصرف آب به میانگین جهانی برسد، این رقم میتواند تا 19.1 دلار (پانصد هزار تومان) افزایش یابد.
بر اساس اطلاعات سال 1397 رقم ناخالص داخلی بخش کشاورزی در استان خوزستان (بر اساس ستانده به قیمت جاری) بالغ بر 21 هزار میلیارد تومان بوده است که 6.67 درصد از تولید کشاورزی ایران را شامل میشود. یعنی خوزستان پس از مازندران و فارس در رتبه سوم ایستاده است. ارزش افزوده بخش کشاورزی خوزستان (13 هزار میلیارد تومان) حدود 12 درصد از محصول ناخالص داخلی بدون نفت را شامل میشود.
بررسی ارزش افزوده ناشی از بخش کشاورزی در خوزستان در کنار سایر ملاحظات همچون جلگهایبودن زمینهای آن نشان میدهد حفظ کشاورزی این استان دارای مزیت رقابتی است. برای مثال اگرچه ارزش کشاورزی استان اصفهان بر مبنای ستانده مقداری بیشتر از استان خوزستان است اما ارزش افزوده ناشی از بخش کشاورزی در استان اصفهان تنها 68 درصد تولیدات کشاورزی در خوزستان را شامل میشود.
نکته مهم در مدیریت درست منابع آبی آن است که با حجم موجود آب بتوان سطح زیرکشت و عملکرد در سطح را افزایش داد. یعنی هم مقدار بیشتری از زمینهای زراعی زیر کشت بروند و هم از یک هکتار زمین مقدار بیشتری محصول برداشت شود. برای مثال در طرح 550 هزارهکتاری خوزستان قرار بود تمام بخش توسعهای طرح بدون افزایش حقابه و از صرفهجویی ناشی از نوسازی سیستم کشاورزی زمینهای موجود تأمین شود. بااینحال در شرایط فعلی ایران با توجه به گستردگی خشکسالی و تصریح وزارت نیرو بر اینکه تنها راه مدیریت وضع موجود انطباق با شرایط کمآبی است، مدیریت آب باید بیشتر متکی بر کاهش مصرف آب و افزایش عملکرد در هکتار بوده و از بارگذاری بیشتر طرحها اجتناب کرد. اما همین اقدامات منجر به افزایش بیشتر درآمد کشاورزان و کاهش فقر روستایی خواهد شد.
درنهایت باید اشاره کرد که طرحهای سازگاری با کمآبی و اصلاحات اساسی همچون تغییر در قیمتها، تحویل حجمی آب به کشاورزان، جلوگیری از کشت برخی محصولات، تنبیه شیوههای کشت نامناسب و مشابه آن در کوتاه مدت میتواند به تحت تأثیر قراردادن فقرا و افراد در معرض فقر منجر شود، اما در بلندمدت و با ایجاد نظام پایدار دسترسی به آب شیرین همه گروهها از جمله فقرا و افراد در معرض فقر وضعیت مطلوبتری خواهند داشت.
برای نمونه، به قول مدیرعامل انجمن جلگه سبز خوزستان، دولت پس از سیل سال 1398 اجازه کشت برنج و سایر محصولات آببر را به کشاورزان استان خوزستان داد تا به فقر فزاینده کشاورزان خوزستانی پاسخ دهد. درپی همین مجوزها بود که بیش از 200 هزار هکتار از زمینهای زراعی خوزستان زیر کشت برنج رفت و با توجه به فروش مناسب این محصولات در بازار کشور همسایه کشاورزان سود مناسبی کردند. اما درپی خشکسالی 1400 و شکلگیری بحران آب عملا این موضوع به اعتراضات گسترده و کاهش سطح زیرکشت و گسترش دوباره فقر منجر شد؛ بنابراین در موضوع آب دولت باید هرگونه مدیریت فوری و مسکن را کنار گذاشته و با اجرای طرحهای دقیق و طولانیمدت کشور را برای سالهای آینده آماده سازد، در غیر این صورت بحران آب در ایران به گسترش فزاینده فقر روستایی از یک طرف و فقر آب و انرژی در ساکنان شهری از طرف دیگر دامن خواهد زد.
منبع: شرق - سعید هراسانی