حمایت تمام قد لاریجانی  از یک چهره دولتی ، برای انتخابات 1400: جهانگیری کاندیدا شود نمی آیم !

حمایت تمام قد لاریجانی از یک چهره دولتی ، برای انتخابات 1400: جهانگیری کاندیدا شود نمی آیم !

هنوز وارد 1400 نشدیم اما بحث انتخابات ریاست جمهوری داغ است. آیا لاریجانی کاندیدا می شود ؟ اینجا را بخوانید


دنیای قلم - اصولگرایان این نوبت نیز همچون ادوار پیشین انتخابات ریاست‌جمهوری آسوده‌خاطر از تایید صلاحیت كاندیداهای‌شان پیش می‌آیند و به همین دلیل و البته به دلایلی دیگر، نگرانند كه مبادا نتوانند همچون انتخابات ریاست‌جمهوری 96 با كاندیدایی واحد وارد گود رقابت شوند و در آن صورت همچون انتخابات ریاست‌جمهوری 92 قافیه را به گزینه مورد حمایت جریان اصلاحات ببازند. 

 

 

شكست؛ پل پیروزی


سال 96 اصولگرایان پس از آنكه در نهادی موسوم به جمنا از «یك مینی‌بوس كاندیدا» به فهرستی به تعداد انگشتان یك دست رسیدند و بعد با دو گزینه قدم به مناظره‌ها و روزهای اوج رقابت‌ها گذاشتند، موفق شدند در دقیقه 90 قالیباف را قانع كنند كه به نفع رییسی كناره‌گیری كند تا مبادا بار دیگر به دلیل شكستن آرا، با شكست انتخاباتی دیگری مواجه شوند. اما حتی با وجود این، اگرچه توانستند رای چشم‌گیر بیش از 15 میلیون را برای رییسی جلب كنند و تا مدت‌ها نیز از این گفتند كه  با اتكا به این سبد رای قابل‌اعتنا 4 سال بعد می‌توانند با دست پر به میدان بیایند و كار را به نفع خودشان تمام كنند. آنها البته آن‌ زمان قاعدتا تصوری از حال و اوضاع این روزهای حاكم بر فضای سیاسی كشور و آنچه ناظران را نسبت به تكرار مشاركت حداقلی مجلس یازدهم نگران ساخته، با خبر و آگاه نبودند؛ شرایطی كه با نگاهی به تجارب انتخابات ادوار گذشته و توجه به این حكم نانوشته درباره انتخابات ایران كه هرگاه مشاركت از میزانی بالاتر باشد، اصلاح‌طلبان را پیروز می‌دانند و اگر مشاركت كمتر از میزان متوسط باشد، برد با اصولگرایان است، می‌تواند به این معنا باشد كه محافظه‌كاران می‌توانند پس از 8 سال دوری از سكان اداره قوه مجریه، این كرسی كلیدی را نیز همچون كرسی دو قوه دیگر تصاحب كنند. آنچه اما احتمالا از همان زمان نیز به آن واقف بودند، دشواری همیشگی برای اقناع كاندیداهای پرتعداد اصولگرا جهت كناره‌گیری به ‌نفع كاندیدای اصلی این جریان سیاسی است.

 


 اصولگرایان البته آن زمان، پس از انتخابات 96 وقتی با اتكا به بیش از 15 میلیون رای رییسی، آینده‌ای روشن برای خود ترسیم می‌كردند، درحالی به این اختلافات احتمالی درون‌گفتمانی بی‌توجه بودند كه آخرین تجربه‌شان كه در همان انتخابات رقم خورد، از این حیث تجربه‌ای موفق بود و احتمالا به این دلیل می‌پنداشتند فضا در ادامه مسیر نیز همین‌طور متحد پیش خواهد رفت و جالب اینجاست كه آنچه حالا به پاشنه آشیل اصولگرایان از این حیث تبدیل شده، نه گزاره‌ای كه از آن باخبر بودند، بلكه آن گزاره دومی است كه از آن بی‌اطلاع بودند و حتی در ظاهر نیز به نفع‌شان است. اینكه ممكن است مشاركت حداقلی باشد و این یعنی دست بالاتر در اختیار اصولگرایان خواهد بود. اما یك نكته در این میان كمتر موردتوجه قرار گرفت و آن، اینكه اطمینان بیش از حد اصولگرایان به پیروزی در انتخابات 1400 به ‌دلیل احتمال ثبت مشاركت حداقلی، همزمان باعث می‌شود كاندیداهای متعدد این جریان سیاسی هر كدام خود را پیشاپیش رییس‌جمهوری آینده مملكت تصور كند و درنتیجه دشوارتر از آنچه در جریان انتخابات 96 شاهد بودیم، حاضر به كناره‌گیری شوند. نكته‌ای كه حالا به نظر می‌رسد به دال مركزی بسیاری از مباحث انتخاباتی جناح راست و محافظه‌كاران تبدیل شده و عملا به عنصری كلیدی تبدیل شده كه هر تحلیل انتخاباتی درباره آنان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. چنان‌كه حالا حتی محمدرضا باهنر را نیز كه بی‌اغراق باید او را ازجمله مهم‌ترین بازی‌سازان -یا به تعبیر خودش كارگردانان- جریان اصولگرا بنامیم، نتواند پاسخی دقیق و تصویری روشن از مناسبات انتخابات حدود 3 ماه آینده بدهد و در یك گفت‌وگوی مفصل، جابه‌جا و عملا در پاسخ به هر كدام از پرسش‌های اساسی، پاسخی كلی و مبهم بدهد: «بستگی دارد به میدان رقابت»، «برمی‌گردد به میدان در آن موقع (چند روز پیش از برگزاری انتخابات) و «معلوم نیست.»

 


افشاگری علیه همه اصولگرایان

 


وقتی محمدرضا باهنر نداند پاسخ اصولگرایان كدام است احتمالا اوضاع پیچیده‌تر از آن است كه جلوی صحنه می‌گذرد. این‌طور مواقع است كه تحركاتی از درون جریان اصولگرایی و عمدتا ازجانب طیفی كه به «بازی خراب‌كن اصولگرایان» شهره شده، می‌تواند كمی از ابهام جلوی صحنه بكاهد. طیفی موسوم به پایداری‌ها یا همان اعضا یا نزدیكان به جبهه یا حزب پایداری كه دست به افشاگری‌شان خوب است. دیروز ساعاتی پس از انتشار مصاحبه مفصل محمدرضا باهنر بود كه حمید رسایی، عضو پیشین جبهه پایداری كه اگرچه چند صباحی است كه از این تشكیلات جدا شده اما همچنان بر همان مشی و مرام پایداری‌ها اصرار دارد، در یك اظهارنظر توییتری، ادعایی را پیش كشید كه البته طی هفته‌ها و ماه‌های گذشته به‌كرات شنیده‌ایم اما كمتر به‌ صورت مستند و با ذكر منبع و ماخذ. رسایی نوشت: «گزینه نهایی شورای وحدت، لاریجانی و گزینه نهایی ائتلاف اصولگرایان، قالیباف است. هر دو اما رییسی را سپر كرده‌اند و می‌گویند اگر بیاید، از او حمایت می‌كنند. اگرچه مخالف حضور آ.رییسی هستم ولی اگر بیاید حال این دو جریان دیدنی است وقتی بین دو محذور گرفتار می‌شوند؛ حمایت یا برخلاف ادعا، رقابت.»

 


اینكه اگر رییسی بیاید اختلافات اصولگرایان سرآمده و همگی پشت او بسیج می‌شوند البته گفته تازه‌ای نیست. همین‌طور اینكه اگر چنین نشود باید منتظر رقابت درون‌گفتمانی اصولگرایان آن‌هم در دور نهایی و اصلی رقابت‌های انتخاباتی باشیم. در عین حال اینكه گزینه شورای ائتلاف اصولگرایان، محمدباقر قالیباف است هم حرف تازه‌ای نیست. این نهاد بالادستی و به اصطلاح اجماع‌ساز جناح راست كه البته یكی از چند نهاد مشابه است، در انتخابات مجلس یازدهم نیز با حمایت از قالیباف در قامت سرلیست اصولگرایان نشان داده كه به او تمایل دارد و علاوه بر آن، با نگاهی به سابقه سیاسی و قرابت درون‌گفتمانی اعضای اصلی این نهاد كه به ریاست غلامعلی حدادعادل و نایب‌رییسی چمران فعال است، می‌توان به این نزدیكی به قالیباف پی برد. آنچه رسایی درباره شورای وحدت گفته هم البته تازه نیست. اما عجیب هست. او گفته گزینه موردحمایت شورای وحدت كه همچون شورای ائتلاف، تشكیل شده تا زمینه‌ساز اجماع احزاب و اشخاص اصولگرا روی كاندیدای واحد شود و همواره تاكید كرده دنبال سهم‌خواهی نیست، نه رییسی، بلكه علی لاریجانی است. آن‌هم در حالی كه همین دیروز منوچهر متكی، سخنگوی شورای وحدت برای چندین و چندمین‌بار از خواست و تمایل نزدیك به 50 حزب و تشكل اصولگرا كه زیر چتر جامعه روحانیت مبارز در شورای وحدت گردهم آمده‌اند، گفت و تاكید كرد كه اگر رییسی بیاید، بی‌شك كاندیدای اصلی آنهاست. 

 

حمایت تلویحی «لابی‌من»‌ از رئیس!

 


رسایی البته در توییت خود شرایطی را به عنوان ترجیح خود ترسیم كرده كه طی آن رییسی بیاید اما آنچه باهنر دیروز به نامه‌نیوزگفته از شرایطی متفاوت حكایت دارد. باهنر در یكی از معدود جملات صریح خود در این مصاحبه، تصریح كرده كه شخصا از رییسی درباره كاندیداتوری طرح پرسش كرده و او نیز صراحتا گفته چنین قصدی ندارد. باهنر كه زمانی در مجلس به «لابی‌من»‌ پارلمان معروف بود، البته درباره علی لاریجانی هم اظهارنظر كرده و درحالی كه تلویحا در نقد عملكرد قالیباف سخن گفته و روی خوشی به دیگر گزینه‌های احتمالی نیز نشان نداده، لاریجانی را سیاستمداری توصیف كرده كه «بی‌حساب و كتاب یك كاری نمی‌كند؛ یعنی فكر می‌كند، برنامه‌ریزی می‌كند، طراحی می‌كند.» اما شاید نكته مهم دیگری كه از بین سطور مصاحبه اخیر باهنر می‌تواند به ‌نحوی موید ادعای رسایی و البته دیگرانی كه طی هفته‌های گذشته به‌كرات از این گفته‌اند كه جامعه روحانیت و شورای وحدت به كاندیداتوری لاریجانی تمایل دارد، منبع انتشار این مصاحبه است؛ پایگاه خبری-تحلیلی نامه‌نیوز كه وبسایتی است متعلق به جریان اصولگرای میانه‌رو و البته نزدیك به مصطفی پورمحمدی، دبیركل جامعه روحانیت. 

 


«نامه»‌ای برای لاریجانی 

 


اوایل دی ‌ماه امسال خبری در برخی منابع غیررسمی دست به دست شد كه از دیدار انتخاباتی پورمحمدی و لاریجانی حكایت داشت اما بعد، این خبر نه چندان موثق، با تكذیبیه رسمی جامعه روحانیت مواجه شد. اما آن‌طور كه پایگاه خبری-تحلیلی امتداد در گزارشی با استناد به تیتر بیش از 30 خبر انتخاباتی سایت جامعه روحانیت از از اواخر تابستان تا اوایل زمستان، نتیجه گرفته كه جامعه روحانیت برخلاف آنچه علنا درباره رییسی می‌گوید به علی لاریجانی گرایش دارد. این اما تنها سند این مدعا نیست، چراكه وقتی به دیگر اخبار و مطالب نامه‌نیوز به‌خصوص در همین چند روز اخیر نیز توجه كنیم، با مورد عجیب‌تری مواجه می‌شویم. آنجا كه این پایگاه خبری در ادعای عجیب به ‌نقل از یك فعال فرهنگی اصولگرا از احتمال ردصلاحیت اسحاق جهانگیری نوشته است. خبری كه البته در ظاهر نه‌ تنها هیچ ارتباطی به فعالیت‌های جامعه روحانیت و شورای وحدت ندارد، بلكه حتی به ‌ظاهر به علی لاریجانی و دیگر اصولگرایان نیز مربوط نیست و مشخصا به تحركات انتخابات جناح چپ و اصلاح‌طلبان ارتباط دارد. اما این همه واقعیت نیست. 

 

 

لاریجانی: جهانگیری باشد، نمی‌آیم

 


پیگیری‌های خبرنگار «اعتماد» از نزدیكان علی لاریجانی از این حكایت دارد كه او اگرچه هنوز به تصمیم قطعی درباره انتخابات نرسیده اما ظاهرا در جمعی گفته كه «در صورت كاندیداتوری آقای اسحاق جهانگیری، وارد رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری نمی‌شود.» اظهارنظری كه البته ازجانب منبعی موثق در اختیار «اعتماد» قرار گرفته اما فارغ از آن، به‌ لحاظ تحلیلی نیز قابل ‌اثبات است. چه آنكه بارها مطرح شده كه لاریجانی تمایل دارد با حمایت اصولگرایان میانه‌رو و طیفی از اصلاح‌طلبان وارد رقابت شود. طیفی كه به باور بسیاری از ناظران، بیش از هر حزب و گروه اصلاح‌طلب در كارگزاران سازندگی قابل ردیابی است؛ حال آنكه باتوجه به عضویت جهانگیری در این تشكل سیاسی در گذشته و اعلام حمایت رسمی كارگزارانی‌ها از جهانگیری، طبیعتا لاریجانی شانسی برای جلب حمایت آنان نخواهد داشت. 

 

 

شایعه عجیب علیه جهانگیری


آنچه اما علاوه بر این لابه‌لای اخبار پایگاه خبری منتسب به دبیركل جامعه روحانیت و بین‌ سطور اخبار این پایگاه خبری، قابل‌تامل است، گزارشی است كه روز 15 اسفندماه روی خروجی نامه‌نیوز رفت و در بخشی از آن آمده است: «برخلاف تصور خیلی از اصلاح‌طلبان كه جهانگیری را ازجمله كاندیدا‌های احتمالی با امكان عبور از فیلتر دستگاه‌های نظارتی می‌دانند، شایعاتی درباره احتمال رد صلاحیت او نیز به گوش می‌رسد.» ادعایی عجیب، آن‌هم در حالی كه به‌ تازگی از عباسعلی كدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان نقل‌قولی توام با كنایه منتشر شد كه با انتقاد از اظهارنظر ناموجه درباره رد یا تایید صلاحیت كاندیداها، اعلام كرد كه «برخی از بیرون سخنگوی شورای نگهبان شدند» و اكنون نیز برخی ناظران از این می‌گویند كه احتمالا این طیف از اصولگرایان سعی دارند با طرح ادعای ردصلاحیت جهانگیری، مسیر حمایت كارگزارانی‌ها و برخی از دیگر احزاب اصلاح‌طلب از لاریجانی را هموار كنند. بماند این ادعا به ‌لحاظ حقوقی نیز محل ایراد است؛ چه آنكه فارغ از تایید صلاحیت جهانگیری در انتخابات 4 سال قبل، او در صورت ردصلاحیت، چند ماه پایانی كارش در دولت دوازدهم را نیز باید در شرایطی دنبال كند كه صلاحیتش از جانب شورای نگهبان احراز نشده است! 

 


آن‌چه مسلم است هنوز برای اظهارنظر درباره انتخاباتی كه قرار است آخرین روزهای تابستان 1400 برگزار شود،  زود است اما این نكته نیز غیرقابل انكار است كه اگر رییسی آن كاندیدایی است كه حضورش مترادف است با اجماع اصولگرایان، جهانگیری نیز می‌تواند زمینه‌ساز اجماع اصلاح‌طلبان باشد

 

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.