آیا قهر کردن بهترین انتخاب است؟
یادداشت معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده را درباره انتخابات بخوانید.
دنیای قلم -چه باید کرد؟ این سؤالی است که خیلیها این روزها میپرسند. هر لحظه از زندگی ما با انتخابهای زیادی مواجه هستیم و در برابر هر کدام از انتخابها در ذهن ما این سؤال طرح میشود که چه راهی باید انتخاب کنیم و چگونه باید برویم؟
این سؤالها در هر موقعیت و هر زمان برای هر فرد پیش میآید و راه فراری وجود ندارد، اما برخی اوقات با انتخابها و چالشهای بزرگ تری مواجه میشویم که از جمله آن در حال حاضر رخ داده است؛ در شرایطی متفاوت در سپهر سیاسی ایران هستیم. چند دوره انتخابات داریم که حضور مردم در آنها بسیار تعیین کننده بوده است. شاید مهمترین انتخاباتها در سالهای ۷۶ ، ۸۰ ، ۹۲ و ۹۶ رخ داد که مشارکت مردم بسیار بالا بود و جوانان و زنان هم سهم بزرگی در آن انتخابات داشتند.
در سال ۹۶ سهم زنان در انتخاب رئیس جمهوری حتی بیش از مردان بود و از آن زمان تا کنون تردیدهای زیادی برای همه پیش آمده، از طرفی سعی شده القا شود که انتخاب ما انتخاب درستی نبوده است تا جایی که هشتگ «ما پشیمانیم» ۳ ماه پس از انتخابات ۹۶ به راه افتاد و بعد از آن هم وقایع متعددی به وقوع پیوست که هدف ناامیدسازی مردم بود تا به هر شکلی اثبات شود که اشتباه کردهاند.
اخبار نادرست و فیک و تلاش برای مدیریت افکار عمومی از طریق دروغ تأثیرات زیادی در پی داشت. حوادث زیادی هم مانند سیل و زلزله به دولت تحمیل شد، با این همه تورم یک رقمی شده بود و سالانه ۷۰۰ هزار شغل جدید ایجاد شد. برجام امیدهای زیادی را ایجاد کرد و فضای اجتماعی سیاسی خوبی، هرچند با وجود کاستیها ایجاد شد. فرصتهای خوبی برای کشور به وجود آمد تا اینکه با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام و تحریمهای پی در پی و جنگ اقتصادی که هدف آن هم ناامید کردن مردم بود، کشور دچار مشکلات عدیده شد.
در این شرایط سخت و دشوار اقتصادی برای طبقه متوسط، جوانان و کارگران به مردم القا میشود که در انتخابات مشارکت نکنند، چرا که هدفی وجود ندارد. آنها میخواهند مجموعه حاکمیت را تضعیف کنند و حالت قهر بین مردم و حاکمیت به وجود آید.
واقعاً چه باید کرد؟ این سؤال بسیار مهم است. آیا رأی ندادن و قهر کردن بهترین انتخاب است؟ در دنیا انتخابات متعددی وجود داشته و همگی نشان داده که رأی ندادن برای پیشرفت مردم سالاری، استقرار اخلاق و بهبود شرایط اقتصادی نتیجهای نداشته است. وقتی مردم پای صندوقهای رأی نیامدند، کسانی آمدند و برای مردم تصمیم گرفتند که از بسیاری آرمان هایشان به دور بودند و گاه حتی در جهت مخالف خواستههای مردم حرکت کردند. ما هم در یک دورانی چنین تجربهای داشتهایم.
امروز شاید مردم دلشان میخواست افرادی متفاوت تر در میان کاندیداها باشند ،اما اکنون که حذف شدند آیا نمیشود جست وجو کرد و فردی که حداقل شایستگی را داشته باشد انتخاب کرد؟ فردی که تحصیلکرده و پایبند به ارزشها باشد و برای جوانان در عمل و سیاستها راهگشا باشد. اگر بخواهیم میتوانیم سراغ چنین فردی برویم. یک طرف بحث مناظره است و بحث دیگر این است که فرد در گذشته چه رفتار و اعمال و عملکردی داشته است. سعی کنیم این موارد را جست و جو کنیم.
بلیت قطاری را به نام حق رأی که در ایران نشان داده در برهههایی تأثیرگذار است، از دست ندهیم. همین امر امید را به وجود میآورد. این قطار به هر حال میرود ما میتوانیم جهت آن را انتخاب کنیم. این بلیت لحظه لحظه زندگی ما، خانواده ما و ایران را تعیین میکند.
اگر پای کار بیاییم، حرکت قطار را به سمت روشنایی و امید هدایت کردهایم. کمی فکر کنیم؛ قیمت این برگههای رأی نه تنها به قیمت خون شهداست بلکه به قیمت لحظه لحظه زندگی ۴ سال آینده ایرانیان است. نگذاریم این فرصت براحتی از دست برود و حسرت فرصتی که از دست رفت برای ساختن آیندهای روشن و درخشان ایران بر دلها بماند.
منبع: ایران